آریتا فرانکلین، “ملکه سبک موسیقی سول” درگذشت
فعالیتهای سیاسی فرانکلین برای مبارزه با تبعیض نژادی بخشی از موسیقی او شد و اگر او را امروز “ملکه موسیقی سول” میدادند، برای بسیاری از فعالان مدنی آمریکایی هنر او صدای مبارزه با نابرابریها بوده است. در دهه ۱۹۶۰، زمانی که آمریکا بر سر حقوق مدنی مردم از نژادهای حاشیهای نزاع میکرد، آریتا فرانکلین با ارکستری از نوازندگانی از نژادهای مختلف به روی صحنه میرفت. او برای برابری حقوق زنان با مردان مبارزه کرد و ترانههای بسیاری چون “احترام” و “فکر کن” را در این زمینه خواند …./
*****
آریتا فرانکلین، خواننده، نوازنده پیانو، آهنگساز و ترانهسرا در سبک موسیقی سول و فعال حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا در سن ۷۶ سالگی درگذشت.
او خوانندگی و نوازندگی را در کلیسایی که پدرش در آن کشیش بود و در سبک موسیقی گاسپل، موسیقی کلیسایی سیاهپوستان، آموخت. در سن ۱۴ سالگی به همراه پدرش برای اجرای موسیقی گاسپل راهی شهرهای مختلف آمریکا شد. زمانی که به ۱۶ سالگی رسید دو فرزند داشت و یک قرارداد رسمی برای ضبط موسیقی گاسپل و شهرتش به جایی رسیده بود که توجه مارتین لوتر کینگ جونیور، رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار را جلب کند.
آریتا فرانکلین و پدرش در بسیاری از تظاهراتهای جنبش مدنی سیاه پوستان آمریکا در کنار “دکتر کینگ” بودند و او بارها در کنار مارتین لوتر کینگ جونیور و پس از ترور او در مراسم یادبودش آواز خواند. در این دوران، سبک موسیقی فرانکلین بیشتر گاسپل-سول بود – موسیقیای که در جنبش مبارزه مدنی سیاه پوستان آمریکا تبدیل به موسیقی انقلابی و جنبشی شد.
فعالیتهای سیاسی فرانکلین برای مبارزه با تبعیض نژادی بخشی از موسیقی او شد و اگر او را امروز “ملکه موسیقی سول” میدادند، برای بسیاری از فعالان مدنی آمریکایی هنر او صدای مبارزه با نابرابریها بوده است. در دهه ۱۹۶۰، زمانی که آمریکا بر سر حقوق مدنی مردم از نژادهای حاشیهای نزاع میکرد، آریتا فرانکلین با ارکستری از نوازندگانی از نژادهای مختلف به روی صحنه میرفت. تام دوود تهیهکننده بسیاری از آلبومهای او بود و اریف ماردین، آهنگساز و تنظیمکننده ترکیهای آمریکایی، بیشتر آلبومهای فرانکلین را تنظیم میکرد.
ترانه “ریسپکت” (۱۹۶۷) به مفهوم احترام شاید نماینده تلاشی باشد که فرانکلین و هنرمندان همراه او در سالهای ۱۹۶۰ آغاز کردند تا موضوع نابرابری را در تمام جنبشهای مدنی به هم پیوند بزنند. ترانه “ریسپکت” صدای یک زن با اعتماد به نفس است که به مخاطبی که مشخص نیست، کیست میگوید “تنها چیزی که میخواهم، کمی احترام است.”
این ترانه و واژه “R-E-S-P-E-C-T” – با همین طرز نوشتن که اینجا آمده – تبدیل به ترانه و شعار جنبش فمنیستی اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ شد. و این شعار بعدها در تظاهراتهای جنبشهای مدنی دیگر در ایالات متحده، از جمله جنبش دگرباشان جنسی هم دیده میشد.
در دهه ۷۰ میلادی دیگر کاملا آشکار بود که آریتا فرانکلین نه تنها از نظر تکنیکی یک هنرمند تاثیرگذار است بلکه از لحاظ سیاسی، هنر او فرهنگ جنبشهای مدنی را متاثر میکند. در سال ۱۹۸۷ وقتی نام او به تالار مشاهیر و موزه راکاندرول به عنوان اولین زن این تالار اضافه شد دیگر بحث بر سر این بود که چرا موزهای که کارش ثبت تأثیرگذارترین هنرمندان صنعت موسیقی است، تا به حال جایگاهی برای زنی چون آریتا فرانکلین نداشته است.
در طول نیمقرن فعالیت هنری، فرانکلین صدها ترانه ضبط کرد و دهها بار جایزههای مختلف دریافت کرد، از جمله ۱۸ جایزه گرمی. با این حال، فرانکلین به مانند زنان سیاه پوست خواننده دیگر که هم دوران با او کار میکردند، مانند نینا سیمون، بیشتر زندگیاش مشکلات مالی داشت. محصول نابرابریهای دوران، او با اینکه ستاره بود به مانند ستارههای امروزی دنیای موسیقی و یا مردان سفید پوست هم دورانش، زندگی نمیکرد. به رسمیت شناختن خوانندههایی مانند فرانکلین و نینا سیمون دیرتر از زمانی که حقشان بود اتفاق افتاد.
او که روزی به همراه پدرش و “دکتر کینگ” در خیابانهای شهرهای مختلف آمریکا برای حقوق مدنیاش مبارزه میکرد، نهایت خواننده محبوب بسیاری از روسای جمهور آمریکا شد. فرانکلین در مراسم تحلیف جیمی کارتر، بیل کلینتون و باراک اوباما، آواز خواند و از دست کلینتن و جورج دبلیو بوش بالاترین مدالهای افتخار ملی را دریافت کرد. اجرای ترانه My Country ’tis of Thee در مراسم تحلیف باراک اوباما، اولین رییسجمهوری سیاه پوست آمریکا، از پراحساسترین اجراهای اوست و از آن به عنوان اجرایی تاریخی یاد میشود.
موسیقی او خاصیت این را داشت که سدهای هویتی میان جنبشهای مدنی را بشکند. ترانه معروف او You Make Me Feel Like a Natural Woman راه به صحنههای اجرای بسیاری دگرجنسپوشها یافت و خود ترانه هم در بسیاری از رژههای افتخار جنبش ترنسها، اثری نمادین شد.
فرانکلین در شهر دیترویت، شهری که جمعیت آمریکاییهایی آفریقایی تبار آن بالای ۸۰درصد است، موسیقی و فعالیت جنبشی را آموخت. او در کلیسای پدرش و تحت آموزشهای موسیقی گاسپل، خواننده سول شد. هم موسیقی گاسپل و هم فضای سیاسی شهر دیترویت برای او اهمیت هویتی داشتند و اثر هردوی آنها در موسیقی فرانکلین در تمام دورانهای کاریاش مشهود است. فرانکلین برای نگهداری از پدرش نهایت به دیترویت بازگشت و در خانهاش در همین شهر از سرطان لوزالمعده درگذشت.
به نقل از زمانه / ۲۷ مرداد / ۱۳۹۷