«صدیقه پیش‌نماز»، مادر فرهاد میثمی : «امروز پنجاهمین روز اعتصاب غذای فرهاد است. ۱۰ روز از اعتصاب غذای خشکش می‌گذرد. تا چند روز پیش به خانه تلفن می‌زد و من را از وضعیتش مطلع می‌کرد اما الان چند روز است که نتوانسته تماس بگیرد. حالا احتمالا یا بی هوش است و یا در کما.» فرهاد میثمی، فعال مدنی و پزشک ۴۸ ساله، روز نهم مردادماه توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. او در سال‌های اخیر، در برخی تجمعات و تحصن‌ها در حمایت از حقوق زندانیان و اعتراض به حجاب اجباری شرکت کرده است…/

*****

«امروز پنجاهمین روز اعتصاب غذای فرهاد است. ۱۰ روز از اعتصاب غذای خشکش می‌گذرد. تا چند روز پیش به خانه تلفن می‌زد و من را از وضعیتش مطلع می‌کرد اما الان چند روز است که نتوانسته تماس بگیرد. حالا احتمالا یا بی هوش است و یا در کما.»
صدای مادر «فرهاد میثمی» موقع گفتن این جملات می‌لرزد. امروز هم‌بندی‌هایش با خانه آن‌ها تماس گرفته‌ و گفته‌اند فشار فرهاد روی چهار و نیم است و رمق حرف زدن ندارد.
«صدیقه پیش‌نماز»، مادر فرهاد میثمی می‌گوید: «الان که دیده‌اند خیلی بی‌هوش و بی‌حال است، پیشنهاد داده‌اند که به بیمارستان برود اما چون می‌خواستند با دست‎بند و لباس زندان او را ببرند، فرهاد از رفتن خودداری کرده است.»

فرهاد میثمی، فعال مدنی و پزشک ۴۸ ساله، روز نهم مردادماه توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. او در سال‌های اخیر، در برخی تجمعات و تحصن‌ها در حمایت از حقوق زندانیان و اعتراض به حجاب اجباری شرکت کرده است. ماموران وزارت اطلاعات پس از دستگیری، منزل او را تفتیش و پیکسل‌هایی(بج) با عنوان «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» پیدا کرده‌اند: «از همان روز که فرهاد را بردند، تا یک‌ماه در انفرادی بود. از روز دوم بازداشتش اعتصاب غذا را شروع کرد اما چون در انفرادی بود، کسی خبر نداشت. حدود یک ماه بعد، پس از چندین بار مراجعه، به من اجازه ملاقات کابینی دادند. بسیار لاغر و رنجور شده بود.»

فرهاد میثمی، مدیر انتشارات کتاب‌های کنکور «اندیشه‌سازان» بود. او سال‌ها زیست‌شناسی تدریس می‌کرد و یکی از معلمان به نام کنکور به شمار می رفت. مادرش می‌گوید: «مسوولان برای بردن او به بیمارستان کوتاهی می‌کنند. آخر زنجیر و دست‎بند برای چه؟ برای یک انسان شریف، برای یک انسانی که یک عمر برای همین مملکت زحمت کشیده. او موسس انتشارات اندیشه‌سازان بود. صدها نفر دکتر و مهندس تحویل این جامعه داده ‌است. من نمی‌دانم می‌خواهند با بچه من چه کنند و منظورشان چیست؟ فقط می‌دانم بچه بی‌گناه من را گرفته‌ و برده‌اند.»

مادر فرهاد میثمی از «محمد مقیمی» خواسته است وکالت فرزندش را برعهده بگیرد: «چندبار وکیل فرستادیم اما وکیل را قبول نمی‌کنند. دیروز هم ایشان رفته و گفته است من را انتخاب کرده اند، من مسوول جان او هستم، بگذارید بروم با او صحبت کنم. اما به ایشان اجازه نداده‌اند. آقای مقیمی خیلی اصرار کرده اما فایده نداشته است. اگر خدایی نکرده چیزی شود… وضعیت فرهاد خطرناک است. واقعا هم با این شرایط، از دست رفتنی است.»

شیما شهرابی – ایران وایر
۲۹ شهریور ۹۷

نظرات بسته است