امروز:   اسفند ۲۹, ۱۴۰۲    

مبارزه زنان آذربایجان در بزرگداشت ۸ مارس همچنان ادامه دارد

حال یکی از چالش های بزرگ رژیم ولایت جنبش زنان و خیزش آنان در همه زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. سیاست رژیم در برخورد با زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند شکست خورده است و مبارزه زنان هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد و رژیم ولایت در نهایت مجبور به عقب نشینی است…/

*****

۸ مارس یا ۱۷ اسفند یادآور روزی است که زنان جهان مبارزه پیگیر و خستگی ناپذیر خود را برای بدست آوردن آزادی و حقوق مساوی در هر شرایطی ادامه دادند. زنان بویژه زنان چپگرا با اندیشه های سوسیالیستی در اروپا و آمریکا خسته از جنگ و گرسنگی و کار طولانی در مزارع و کارخانه و خانه به فکر رهایی افتادند و نخستین تظاهرات خود را در نیویورک ( ۱۹۰۹ ) برگزار کردند که مورد حمایت زنان اروپا قرار گرفت و سال های بعد این تظاهرات ادامه یافت. و نقش مهمی در انقلاب اکتبر ایفا کرد، از آن رو، بعد از پیروزی انقلاب اکتبر در شوروی ۸ مارس به روز ملی و عید همگانی تبدیل شد. از آن پس کشور های سوسیالیستی و مجامعی که زنان در آن فعالیت گسترده و موثری داشتند، این روز را جشن گرفته پیرامون حقوق زن کنفرانس هایی برگزار کردند تا سال ۱۹۷۷ که سازمان ملل در نشست خود آن را «روز حقوق زن و صلح جهانی» نامید. پس می توان گفت که جنبش زنان محصول دنیای صنعتی و مدرن است که زنان با آگاهی و شناخت جوامع و تضاد ها آن را دنبال کردند و در برخی جوامع مدرن با مبارزه طولانی و پیگیر به حقوق خود دست یافتند، ولی در جوامع کهن مانند آذربایجان این مبارزه به شیوه های گوناگون ادامه یافته، با حاکم شدن ادیان ابراهیمی بویژه اسلام و باورهای مذهبی و دور کردن زنان از جامعه، آنان در سایه قرار گرفته اند.
زن در اساطیر آذربایجان جایگاه ویژه ای داشته که بخشی از آن در کتاب حماسی «دده قورقود» بازتاب یافته است. در آن احترام و بزرگداشت زن احترام به آفرینش است (دده قورقود یک مقدمه و ۱۲ داستان دارد، دو نسخه خطی از آن یکی در «درسدن» آلمان و دیگری در «واتیکان» نگهداری می شود، هر دو به زبان های روسی، آلمانی، انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است، استاد محمد علی فرزانه، حسین محمد خانی و دیگران تفاسیری بر آن نوشته اند) یونسکو نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد برای قدر دانی و بزرگداشت کتاب دده قورقود سال ۱۹۹۹ را سال «دده قورقود» نامگذاری کرد. در کتاب حماسی تورکان تفاوتی بین فرزند دختر و پسر نیست و با تولد هر فرزندی شادمانی و جشن بر پا می شود. در نزد تورکان دختر هم مانند پسر سوارکار، جسور و مبارز است، زن آزاد است تا خود همسر خود را انتخاب کند، زن مسئولیت و تحرک اجتماعی دارد تا از منافع جامعه خود دفاع کند، در انتخاب شوهر گاهی با او مسابقه سوارکاری، تیراندازی و جسارت انجام می دهد (چیچک، بامسی بیئرک را که خواستار اوست به مبارزه برای آزمایش زور، جسارت و توانایی در سوارکاری و تیراندازی می طلبد) در داستان های دیگر دده قورقود این روش در همسرگزینی ادامه دارد.
ملکه «توموروس» نشانگر قدرت و جایگاه زنان در حماسه های ترکی است، توموروس نماد شجاعت و قدرت در اداره جامعه است، سرزمین وسیع و گسترده ای را رهبری می کند که عدالت و امنیت در آن حکمفرماست، شایسته سالاری زن را در حماسه های ترکی به نمایش می گذارد. با گسترش ادیان، بویژه ادیان ابراهیمی (اسلام) زن از جایگاه اجتماعی خود دور می شود و با تبلیغ خرافات در کنج خانه ها قرار می گیرد تا در خدمت شوهر باشد و این روش و رفتار قرن ها ادامه می یابد که با رژیم ولایت به امروز می رسد. ولی در هر فرصتی زن تورک آذربایجانی برای رهایی و آزادی مبارزه کرده است، با آغاز روشنگری و جنبش زنان زحمتکش در اروپا که نسیم آن به ایران و منطقه هم رسید، زنان بویژه تورکان آذربایجان بار دیگر وارد صحنه سیاسی و اجتماعی کشور شدند، در سال های آخر دوران صفوی بویژه در دوران قاجار زنان مبارز، همدوش با مردان به مبارزه برخاستند، «زینب پاشا، زینب باجی» استبداد و خرافات را شکافت، چادر بر کمر بست و وارد صحنه شد و در مدت کوتاهی نامش در سراسر آذربایجان طنین افکند. رهبری ۱۰۰ ها زن آذربایجانی را در دست گرفت، نخست در تحریم توتون و تنباکو شرکت کرد سپس به معضل کمبود نان پرداخت که با همکاری فئودال ها و دلالان سودجو احتکار می شد. زینب پاشا زنان مبارز و عدالتخواه را سازماندهی می کرد و به انبار محتکران در زمان های قحطی و گرسنگی حمله می کرد، مردم محروم از شجاعت و جسارت زینب باجی سخن می گفتند و داستان ها می ساختند. هنگامی که زینب پاشا با خشم بسوی بازار روانه می شد مردم فریاد می زدند «زینب پاشا الده زویا قویدی بازار اوستونه» مبارزه زنان در مشروطه خواهی هم ادامه یافت، تعدادی از زنان مبارز با پوشیدن لباس مردانه در صفوف مبارزین قرار گرفتند که در مواردی با شهادت آنان شجاعت، جسارت و از خود گذشتگی آنان برملا می شد.
مبارزه زنان در حوزه های گوناگون ادامه داشت، میرزا حسن رشدیه پدر معارف ایران و بنیانگذار آموزش نوین برای فرستادن دختران خود به مدارس دست به هرگونه ابتکاری می زد و گاهی مو های آنان را می تراشید که بتوانند در کلاس های درس شرکت کنند. پروین اعتصامی بانوی ادبیات در مبارزه با تبعیض، بی خردی و قوانین زن ستیزانه از ضرافت ادبیات استفاده می کرد که خوشآیند استبداد نبود و استبداد با قوانین تبعیض آلود خود نیمی از جمعیت را از نیم دیگر جدا می کرد ولی هرگاه روزنه ای باز می شد زنان آذربایجان از آن بهره می جستند تا توانایی های خود را نشان دهند.
جنبش ۲۱ آذر زمینه مشارکت زنان را در فعالیت های اجتماعی و هنری فراهم کرد، پیشه وری و دیگر سران فرقه دمکرات آذربایجان به تساوی حقوق زن و مرد باور داشتند، پیشه وری سال ها پیش (۱۹۲۰ و ۱۹۲۴) مقالات متعددی پیرامون حقوق زنان و راه رهایی آنان از قید و بندهای خود ساخته و خرافات نوشته بود (نشریه یولداش) در این راستا فرقه دمکرات آذربایجان در مرامنامه خود به حقوق زنان پرداخت و در ماده ۷ از مرامنامه آورد که: بدون تبعیض حق انتخاب کردن نمایندگان مجلس برای کلیه زنان و مردانی که به سن ۲۰ سالگی رسیده و حق انتخاب شدن مردان و زنان از ۲۷ تا ۸۰ سالگی فراهم شود (قیزیل صحیفلر ص ۱۱۷) در تبصره ماده ۸ آمده است: در انتخابات انجمن ها تمامی زنان و مردانی که به سن ۲۰ سالگی رسیده اند، حق رای و انتخاب شدن دارند.
فعالیت فرقه دمکرات آذربایجان جنب و جوش وسیع و گسترده ای در بین زنان ایجاد کرد، از یک سو مشارکت سیاسی و نظامی و از دیگر سو سواد آموزی در کارخانه ها، مراکز اداری و روستاها امید به آینده را بیشتر و شوق و ذوق یادگیری را به سرعت در بین آنان گسترش داد. اولین کنگره زنان تشکیل شد که در آن «معصومه ستاری» دختر ستارخان به ریاست آن انتخاب شد و در پی آن کانون زنان در شهر های اورمیه، خوی، اردبیل، زنجان، میانه، سراب، آستارا، مراغه و خیاو تشکیل شد، انجمن زنان شاعر، ادیب و هنرمند برنامه های خود را به اجرا درآوردند. در دوره یکساله حکومت ملی آذربایجان ۴ کنفرانس وسیع زنان تشکیل و برگزار شد که در آن بر اجرای حقوق مساوی با مردان تاکید شد. در روز هایی که ثبت نام برای قشون ملی آغاز شده بود در اولین فرصت بیش از ۱۰۰ زن ثبت نام کردند که برخی از آنها با گذراندن دوره آموزشی (مانند سریه شاهسون، راضیه شعبانی و…) به دریافت مدال ۲۱ آذر مفتخر شدند. استبداد، ارتجاع، امپریالیسم و کارگزاران داخلی و خارجی آنان از این تحرک و استقبال زنان در آذربایجان به وحشت افتادند و تبلیغات وسیع و گسترده ای را بر علیه این جنبش مردمی براه انداختند که با گذشت بیش از چند دهه همچنان ادامه دارد.
در سال های نخست انقلاب سال ۱۳۵۷ بار دیگر زنان تورک آذربایجان همراه با مردان وارد صحنه شدند که این بار با فریب و خدعه ارتجاع روبرو شده مجبور به ترک صحنه شدند ولی هرگز به مبارزه خود پایان ندادند، آنان تلاش می ورزند در حوزه های علمی، هنری و ورزشی فعالیت خود را ادامه دهند و خود را آماده نگهدارند تا جایگاه خود را در جامعه بدست آورند. رژیم ارتجاع از همان روز های نخست دشمنی و کینه خود را به زنان نشان داد (در همان روز های نخست خمینی قانون حمایت خانواده را مخالف و مغایر با شرع اعلام کرد، دستور منع ورود بانوان بی حجاب به ادارات و اخراج آنان از ارتش، بیمارستان ها و مراکز دیگر صادر شد، سقط جنین ممنوع، سن ازدواج به ۱۳ سال کشیده شد و همزمان قانون قصاص و سنگسار به اجرا درآمد، تحصیل در برخی از رشته ها و حضور در میادین ورزشی ممنوع شد) در پی سرکوب نیرو های مترقی و پیشرو در سال ۱۳۶۲ قانون تعزیزات را به تصویب رساند که در ماده ۲ آن آمده است: زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به تعزیز تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد و این کینه ورزی و ترس از زنان همچنان ادامه دارد.
حال یکی از چالش های بزرگ رژیم ولایت جنبش زنان و خیزش آنان در همه زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. سیاست رژیم در برخورد با زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند شکست خورده است و مبارزه زنان هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد و رژیم ولایت در نهایت مجبور به عقب نشینی است، ۸ مارس فرصتی است تا زنان آذربایجان و دیگر واحد های ملی در گستره ایران با زنان جهان اعلام همبستگی کنند و با ارتجاع حاکم در منطقه و جهان به مبارزه خود ادامه دهند….

محمد حسین یحیایی
به نقل از صدای مردم – ۱۹ اسفند ۹۷

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی