امروز:   فروردین ۱۰, ۱۴۰۳    

مشکلات تحصیل برای فرزندان زحمتکشان در رژیم ولایی

بهره‌مندی از آموزش و پرورش از اولیه‌ترین و شناخته‌شده‌ترین حق هر انسانی از بدو دوره کودکی است. اما در رژیم “فقها” به‌رغم ادعا‌ها و شعارهای توخالی مسئولان بلندپایه آن در مورد تعلیم و تربیت، نه‌تنها در این عرصه از قبول هرنوع مسئولیتی خودداری می‌کنند، بلکه به بهانه‌های مختلف در راه آموزش فرزندان کشور در دوره‌های مختلف تحصیلی سنگ‌اندازی نیز می‌کنند، و هر از چندی حتا نیروهای سرکوبگر و چماق به‌دستان‌شان را به مراکز آموزشی گسیل کرده و به‌ضرب و زور چوب و چماق و به‌پا کردن فضای رعب و وحشت نهادهای آموزشی را از ادامه کار مانع می‌شوند.

یکی از آخرین نمونه‌های این تهاجم‌ها “تعطیلی مدارس طبیعت” بود. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست رژیم، در نشستی خبری، ۲۲ مردادماه ۱۳۹۸، از تعطیلی این مدارس در سراسر کشور خبر داد و گفت: “بر اساس فتوای مراجع تقلید، مدارس طبیعت، غیرشرعی اعلام شده است. هم‌چنین اخیراً وزارت اطلاعات اعلام کرد که دو نفر از بنیان‌گذاران این مدارس جزو حزب توده [ایران] هستند. ” با وجودی که تحصیل در این کشور رایگان است و حتی قانون اساسی رژیم نیز مسئولان حکومتی را به ایجاد امکان تحصیل رایگان برای همۀ افراد کشور مکلف کرده است، ولی درس خواندن افراد در این کشور بلادیده رایگان که نیست هیچ، بلکه هزینه و بار مالی زیادی را هم خانواده‌ها باید بر دوش بکشند. آقای ریبوار داودی، عضو هیئت‌مدیره انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان، حق مطلب را در این زمینه چنین بیان می‌کند: “وقتی آموزش‌وپرورش برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی پولی و خصوصی می‌شود، بخش قابل‌توجهی از جمعیت فقیر و طبقه فرودست ترک تحصیل می‌کنند … و راهی بازار کار می‌شوند و بخشی از آن‌ها جذب مافیاهای مواد مخدر و یا قاچاق و… می‌شوند. و درنهایت به این قربانیان نظام اجتماعی، برچسب دزد، معتاد، زن خیابانی، تن‌فروش و… زده می‌شود “[خبرگزاری ایلنا، ۲۸ مردادماه ۱۳۹۸]. دولت “تدبیر و اعتدال” حسن روحانی، در خصوصی‌سازی و ایجاد بستر مناسب برای سودجویی دلالان درهمۀ حوزه‌ها و عرصه‌های اجتماعی هیچ حدومرزی قائل نیست. به‌همین دلیل هرروز بر شکاف طبقاتی در جامعه افزوده می‌شود. آقای رضا امیدی، پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری اجتماعی و استاد دانشگاه، به‌درستی “نظام آموزشی کشور را تبعیض‌آمیز و آموزش را مهم‌ترین شاخص شکاف طبقاتی در ایران می‌داند ” [سایت زمانه، ۲۹ مردادماه ۱۳۹۸]. پایان یافتن ماراتن کنکور ۱۳۹۸ و انتشار اسامی برتر کنکور و نگاهی به وضعیت آموزشی و نوع مدارس آن‌ها، بیش از هرچیزی افول عدالت آموزشی در کشور را بشارت می‌دهد. در بطن اعلام نتایج کنکور به‌طورملموس این واقعیت تلخ و دردناک نهفته است که در ساختار نظام آموزش‌وپرورش در ایران “پول” حرف اول و آخر را می‌زند. یکه‌تازی مدارس غیردولتی در پدید آوردن نتایج کنکور امسال واکنش‌هایی زیاد در جامعه برانگیخت. به‌گزارش ایلنا، ۲۸ مردادماه ۱۳۹۸ “در میان ۴۰ نفر اول کنکور سراسری، ۱۹ نفر دانش‌آموز اهل تهران‌اند که ۶۶ درصدشان در مدارس غیردولتی و نمونهٔ دولتی و ۳۳ درصد در مدارس سمپاد۱ درس خوانده‌اند. ” مطابق معمول مسئولان حکومتی، از سر عوام‌فریبی به‌صورت نمایشی خود را دلسوز مردم نشان دادند. در این ارتباط آقای محمد قمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، خواستار تغییر در سازوکار ساختار آموزشی کشور شد تا امکانات یکسان برای همۀ دانش آموزان مهیا شود [روزنامه همدلی، ۲۲ مردادماه ۱۳۹۸]. بنا به‌مسئولیتی که آقای قمی در بافت و ساختار رژیم فاسد و سودجو دارد، او بهتر از هر شخص دیگری می‌داند هیچ ” تغییر” اساسی‌ای در راستای ارتقای کیفیت نظام آموزشی در حکومت ولایی امکان‌ ندارد و مسئولان و دست‌اندرکار حکومتی تعلیم و تربیت کشور به‌عمد با پایین آوردن کیفیت درس‌ها میدان را هرچه بیشتر برای هم‌پالکی‌های سودجوی خود در مدارس غیردولتی گسترده می‌کنند. این فاجعه را آقای رضا مسلمی، فعال صنفی معلمان همدان، چنین ابراز می‌کند: “کیفیت‌زدایی از آموزش با رشد مافیای کلاس‌های خصوصی و کنکور اتفاق افتاده است “[ایلنا، ۲۸ مردادماه ۱۳۹۸]. سناریوی سودجویی با آوردن رتبه برتر شرکت‌کنندگان در آزمون پایان نمی‌یابد. در انتخاب رشته‌ها نیز دلالان سودجو با نام “مشاور گزینش رشته” به سودهایی نجومی دست می‌یابند. بنا به‌اذعان کارشناسان، بازار یک‌هفته‌ای انتخاب رشتۀ ماراتن کنکور ۴۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان گردش مالی دارد. بازار یک‌هفته‌ای انتخاب رشته، تنها جزئی از صنعت کنکور است که در تمام سال و حتی در همۀ مقطع‌های تحصیلی فعال است. چنان وضعیت آشفته‌ای بر عرصه‌های تحصیلی حاکم شده است که در طول یک سال، با افزایشی جهشی، هزینه‌های تحصیل برای خانواده‌ها کمرشکن شده است. بنا به‌اذعان محمودرضا صنعتکار، رئیس انجمن تولیدکنندگان نوشت‌افزار کشور، قیمت لوازم‌التحریر در یک سال گذشته دو برابر شده است [ایسنا، ۲۶ مردادماه ۱۳۹۸]. آقای صنعتکار، در این مصاحبه از پایین بودن درآمد اکثر قشرهای جامعه و پیامدهای مشقت‌بار این افزایش نجومی قیمت برای محصلان هیچ سخنی نمی‌گوید. با وجود هزینه‌های بالای تحصیل برای افرادی از خانواده‌های تنگدست جامعه، این فرزندان سرزمین ما در مدارس دولتی نیز با افت کیفیت تحصیل مواجه هستند. آقای محمدرضا نیک‌نژاد، در این زمینه می‌گوید: “نابرابری و بی‌عدالتی آموزشی باعث شده نیازهای مادی معلمین مدارس دولتی تأمین نشده و به‌رغم توانایی در آموزش کیفی، عملکرد نامناسبی داشته باشند. اما در نقطۀ مقابل معلمین مدارس خصوصی انگیزه دارند. به‌همین علت تمرکز خود را بر روی دروسی می‌گذارند که در کنکور تأثیرگذار است ” [سایت زمانه، ۲۹ مردادماه ۱۳۹۸]. به‌رغم اهمیت نقش معلمان و وضعیت اقتصادی حاکم بر زندگی آنان در ارتقای کیفیت آموزش دانش‌آموزان، دولت و مقام‌های قضایی با بی‌اعتنایی به خواست‌های بحق معیشتی معلمان، نسبت به اعتراض‌های‌شان برخوردی وحشیانه‌ و قهری می‌کنند. ستم و اجحاف بر محصلان سوای خشم و نارضایتی خانواده‌های آنان، سبب اعتراض افراد و شخصیت‌های زیادی گشته است. در این زمینه آقای عبدالصمد خرمشاهی، از وکلای سرشناس دادگستری، می‌نویسد: “اینکه به‌اصطلاح یک عده بتوانند از امکانات بیشتری استفاده کنند، کلاس‌های تقویتی و… بروند با مظاهر عدالت اجتماعی سر سازگاری ندارد. “او پیامد بی‌عدالتی آموزشی را بیشتر شدن شکاف طبقاتی میان افراد ثروتمند و فقیر دانسته و می‌افزاید: “امکاناتی که در مقاطع دبیرستان و دانشگاه در اختیار افرادی که به‌لحاظ مالی توانمند هستند قرار می‌گیرد در انتخاب شغل تأثیرگذار خواهد بود و رفته‌رفته امتیازها و امکانات در انحصار افراد سرمایه‌دار درمی‌آید “[ایسنا، ۳۰ مردادماه ۱۳۹۸]. در رژیم جهل و جنایت جمهوری اسلامی نگون‌بختی و تیره‌روزی، مشقت و مرارت، رنج و تلخ‌کامی سرنوشت قشرهای تهیدست جامعه و فرزندان‌شان است. گام نخست پی‌ریزی جامعه‌ای عادلانه که همۀ افراد در آن از امکانات برابر برخوردار باشند، طرد این رژیم منحوس قرون‌وسطایی ولایت فقیه است.
————————————
۱.‌ “سمپاد”، مخفف: “سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان” است. این همان مدارس معروف به “تیزهوشان” هستند. ابتدا سازمانی مستقل بود اما اکنون زیر نظر وزارت آموزش است و به “مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان” تبدیل شده است. “باشگاه دانش پژوهان جوان” که مسئولیت “المپیادهای علمی” را بر عهده دارد نیز به‌تازگی به سمپاد اضافه شده است. هر دانش آموز در سطح مدارس راهنمایی و دبیرستان برای ورود به مدارس سمپاد باید در آزمون ورودی آن شرکت کند. مدرسه‌های دخترانه سمپاد، “فرزانگان” نامیده می‌شوند و مدرسه های پسرانه آن معمولاً “علامه حِلی”، “شهید بهشتی”، و جز این‌ها، نام دارند [با بهره‌گیری از منایع اینترنتی].

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۸۵، دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۳۹۸

 

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی