امروز:   فروردین ۱۰, ۱۴۰۳    

یک سند تاریخی – «بحثی پیرامون مسئله کار زنان و رهایی آنان»

zetkinمازنان ـ کلارا زتکین در دومین کنگره انترناسیونال که از ۱۴ تا ۲۰ ژوئیه ۱۸۸۹ در پاریس برگزار شد به عنوان نمایندهٴ کارگران زن برلین شرکت داشت و به ایراد سخنرانی پرداخت. او از مدافعان سرسخت حق اشتغال زنان بود. مسائلی که او در این سخنرانی به آن اشاره می کند از جمله «وادار ساختن نیمی از بشریت به بردگی سیاسی و اجتماعی از طریق وابستگی اقتصادی» همچنان مسئله کلیدی و مهم روز در برخی از کشورها به شمار می رود. امروز پس از گذشت ۱۲۵ سال سردمداران حاکمیت ولایی در کشور ما تلاش دارند که با تصویب قوانین واپسگرایانه، حق اشتغال زنان را مورد سئوال قرار داده و آنان را همچون بردگان به خانه ها باز گردانند.

***************

یک سند تاریخی – «بحثی پیرامون مسئله کار زنان و رهایی آنان»

مازنان – کلارا زتکین در دومین کنگره انترناسیونال که از ۱۴ تا ۲۰ ژوئیه ۱۸۸۹ در پاریس برگزار شد به عنوان نمایندهٴ کارگران زن برلین شرکت داشت و به ایراد سخنرانی پرداخت. او در سخنرانی خود مسئله کار زنان را از لحاظ اصولی مطرح کرده و معتقد بود که در مورد مسئلهٴ کار زنان نظر روشنی وجود ندارد. بنابراین به طور مشخص خواستار موضع گیری کنگره بین المللی زحمتکشان دربارهٴ این مسئله مهم گردید.
این سخنرانی درواقع رسما آغاز کار سیاسی کلارا زتکین محسوب می شود. در این مقاله مسئله کار زنان و لزوم فعالیت شغلی آنان که کلارا زتکین بعدها نیز در جهت گسترش و تحول آن ها کوشید مطرح شده است. کلارا درحالی به ایراد این سخنرانی پرداخت که خود در حال مبارزه با سوسیالیست های مخالف کار زنان در صنایع بود زیرا که آنها دائما زنان را ملامت می کردند که موجب پایین آمدن مزد و طولانی شدن ساعات کار شده اند.
کلارا زتکین از مدافعان سرسخت حق اشتغال زنان بود. نکته ای که او به آن اشاره می کند: «وادار ساختن نیمی از بشریت به بردگی سیاسی و اجتماعی از طریق وابستگی اقتصادی» همچنان مسئله کلیدی و مهم روز در برخی کشورها به شمار می رود. امروز پس از گذشت ۱۲۵ سال سردمداران حاکمیت ولایی در کشور ما تلاش دارند که با تصویب قوانین واپسگرایانه، حق اشتغال زنان را مورد سئوال قرار داده و آنان را همچون بردگان به خانه ها باز گردانند، آن هم در قرن بیست و یکم و درحالی که زنان جهان در بسیاری از کشورها به بسیاری از حقوق حقه خود از جمله حق اشتغال دست یافته اند.
ما زنان سخنرانی کلارا زتکین را به علت اهمیت و همچنان به روز بودن مسائل آن، عینا از نشریهٴ شماره ۱۴ «بیداری ما» برای خوانندگان عزیز خود باز نشر می دهد:

******
سخنرانی کلارا زتکین در دومین کنگره انترناسیونال
شگفت انگیز نیست که مرتجعین درکی ارتجاعی در مورد کار زنان داشته باشند، ولی برخورد با نقطه نظر اشتباه آمیز در میان سوسیالیست ها بسیار تعجب آور است؛ نقطه نظری که خواهان حذف کار زنان است. مسئله رهایی زن در تحلیل آخر یعنی مسئله کار زنان، مسئله ای اقتصادی است و برای درک این مسائل از سوسیالیست ها انتظار بیشتری باید داشت. سوسیالیست ها باید بدانند که در مرحله کنونی رشد اقتصادی، کار زنان یک ضرورت است. کار زنان باید به طور طبیعی به تقلیل ساعت کاری که هر فرد به جامعه مدیون است، بیانجامد و یا ثروت جامعه را افزایش بخشد. آن چه باعث کاهش حقوق کارگران می شود، نه رقابت زنان بلکه استثمار سرمایه داران است. سوسیالیست ها باید بهتر از دیگران بدانند که بردگی اجتماعی یا آزادی، متکی به استقلال یا وابستگی اقتصادی است. کسانی که برای آزادی نوع بشر مبارزه می کنند اجازه ندارند نیمی از بشریت را از طریق وابستگی اقتصادی به بردگی سیاسی و اجتماعی محکوم کنند. همان طور که کارگر در زیر یوغ سرمایه دار است، زن نیز در زیر یوغ مردان است و تا موقعی که استقلال اقتصادی خود را به دست نیاورده باشد همچنان اسیر خواهد ماند. شرط لازم برای رسیدن به استقلال اقتصادی کار است. اگر می خواهیم زنان موجوداتی آزاد و برخوردار از حقوق برابر با مردان باشند نباید کار زنان را حذف و آن را به چند مورد استثنایی محدود سازیم.
رهایی زن به معنای تغییر کامل و انقلابی نقش وی در زندگی اقتصادی است. شیوه های تولید قدیمی و ابزار ابتدایی تولید، زن را اسیر خانواده و حوزه فعالیتش را در چارچوب خانه محدود می کرد. با در نظر گرفتن سطح رشد تولید و بازرگانی آن زمان مشکل و شاید غیر ممکن بود که این وسایل در خارج از محیط خانواده تولید شود. تا موقعی که این روابط تولیدی وجود داشت زن در زمینه اقتصادی مولد بود.. ماشین نقطه اختتامی بر فعالیت اقتصادی زن در خانواده گذاشت. صنایع بزرگ کالاها را با قیمت مناسب تر، سریع تر و به تعداد بیشتر فراهم می کند. صنعت فردی با وسایل ناکافی و تولید در مقیاس کوچک از عهده رقابت با آن بر نمی آید. زن مجبور است ماده خام را گران تر از جنس تمام شده صنایع بزرگ تهیه کند.
امروز«کدبانو»ی گذشته تقریبا دیگر وجود ندارد. صنعت بزرگ، تولید خانگی کالاهای مورد نیاز افراد خانواده را بی مورد ساخته و درعین حال پایه فعالیت زن را در جامعه به وجود آورده است. تولید ماشینی که نیازی به نیروی بازو ندارد سبب جلب زنان به بخش های وسیعی از کار گردیده است. هم زمان با این تحولات، تکامل صنعت جدید قسمتی از نیروی کار را غیر ضرور می سازد و هزاران کارگر از کار بیکار می شوند. ارتش فقیران به وجود آمده است و حقوق ها همچنان پایین می آید.
در گذشته دستمزد کارگر مرد به اضافه فعالیت تولیدی زن در خانه، برای تامین حداقل زندگی خانواده کم و بیش کافی بود. ولی در حال حاضر به سختی کفاف زندگی یک کارگر مجرد را می دهد. از این به بعد کارگری که تشکیل خانواده می دهد باید روی مزد زن خود نیز حساب کند.
این وضعیت باعث آزادی زن از وابستگی اقتصادی در قبال مرد شده است. زن با کار خود در صنعت، دیگر در خانواده به عنوان جزیی اضافی از موقعیت اقتصادی شوهر نیست و به عنوان نیروی اقتصادی مستقل از مرد، آموخت که به خود متکی باشد. حال اگر زن در زمینه اجتماعی دیگر به شوهر وابسته نیست دلیلی وجود ندارد که در زمینه اجتماعی وابسته باشد. اما نباید فراموش کرد که این استقلال به نفع خود زن نیست و این سرمایه داران هستند که از آن سود می برند. سرمایه دار وسایل تولید را در انحصار خود دارد و از آن به نفع خود استفاده می کند. زن از وابستگی مرد رها شده و زیر نفوذ سرمایه دار رفته است.
از برده شوهر به برده سرمایه دار تبدیل شده و فقط ارباب خود را تغییر داده است. علی رغم همه این ها، در این تعویض سود برده است. در زمینه اقتصادی او دیگر موجودی پایین و تابع شوهر نیست، بلکه همتای اوست. در این وضعیت سرمایه دار به استثمار زن به تنهایی قناعت نمی کند بلکه از او استفاده می کند تا هرچه بیشتر زحمتکشان مرد را استثمار نماید.
کار زنان از آغاز ارزان تر از کار مردان بود، دستمزد مرد در ابتدا طوری حساب می شد که بتواند حوایج خانواده را جوابگو باشد. دستمزد زن در اوایل فقط برای رفع نیازهای یک فرد کافی بود، زیرا می گفتند که زن بعد از کار در کارخانه، به کار در خانه ادامه می دهد. می گفتند « زن قابلیت کمتری دارد و در نتیجه به نیروی کار او مزد کم تری تعلق می گیرد. به علاوه زن در مجموع احتیاجاتش کمتر از مرد است»!
امتیاز زن به چشم سرمایه دار این است که نه تنها قیمت کمتری دارد بلکه از مردان مطیع تر است. سرمایه دار با سوء استفاده از این دو عامل، دستمزد کم تری به زن زحمتکش پرداخت و به علت رقابت، از این طریق دستمزد مردان را کاهش داد.
سرمایه به همین ترتیب از کار کودکان استفاده کرد تا مزد زنان را پایین آورد و از کار ماشین برای پایین آوردن ارزش کار انسان سود برد. اگر کار زنان به نتایجی مخالف جهت طبیعی اش انجامید تنها مقصر سیستم سرمایه داری است. این سیستم است که مسئول طولانی شدن روز کار است، درحالی که کار زنان باید باعث کوتاه شدن ساعات کار شود. کار زن باید مترادف با افزایش ثروت جامعه، بهبود زیست اعضای آن باشد، حال آنکه باعث افزایش سود سرمایه داران و فقر توده ها گردیده است. نتایج منفی کار زن که امروز به شکل دردناکی احساس می شود، فقط با از بین رفتن سیستم تولید سرمایه داری از بین خواهد رفت.
سرمایه داری برای آنکه در رقابت نابود نشود مجبور است اختلاف بین قیمت تمام شده و قیمت فروش کالا را بیشتر کند. به همین دلیل به دنبال تولید ارزان و فروش گران است. او ساعات کار را افزایش می دهد و مزد را پایین می آورد . این سیاست به طور مشخص علیه منافع زحمتکشان، چه مرد و چه زن عمل می کند. در این صورت تقابل حقیقی بین منافع زحمتکشان زن و مرد وجود ندارد ولی تقابل انکارناپذیر میان منافع سرمایه و کار موجود است.
الزامات اقتصادی با خواست ممنوعیت کار زنان منافات دارد. شرایط اقتصادی کنونی طوری است که نه سرمایه داران و نه مردان می توانند از کار زنان چشم بپوشند. اگر با طرح مسئله رقابت کار زن، خواهان ممنوعیت یا تحدید آن شویم، منطقی است که خواهان از بین بردن ماشین و بازگشت حق حرفه قرون وسطائی باشیم. زیرا دیدیم که بعد از اعتصاب طولانی که پایان موفقیت آمیزی برای کارگران داشت، چگونه سرمایه داران با استفاده از ماشین های پیشرفته آن دستاوردها را از بین بردند.
از دلایل اقتصادی که بگذریم، قبل از هر چیز دلایل اصولی برای مخالفت با ممنوعیت کار زنان وجود دارد. زنان باید در مقابل این نوع تلاش ها از خود مقاومت چشمگیر و منطقی نشان دهند. زیرا می دانند که برابری اجتماعی و سیاسی شان با مردان فقط بر پایه استقلال شان در زمینه اقتصادی خواهد بود. به همین دلیل است که ما زن ها به پا می خیزیم و علیه محدودیت کاری زنان مبارزه می کنیم. ما خواستار جدایی مطالبات خود از سایر کارگران نیستیم. ما خواهان حقوق کامل سیاسی و اجتماعی زنان هستیم.
حق رای بدون برخورداری از آزادی اقتصادی چیزی بیش از یک چک بی محل نیست. اگر آزادی اجتماعی به حقوق سیاسی وابسته بود در کشورهای با سیستم انتخابات آزاد مسئله اجتماعی وجود نداشت. آزادی زن همانند آزادی نوع بشر روزی به واقعیت خواهد پیوست که آزادی کار از یوغ سرمایه تحقق یابد. فقط در چنین جامعه ای است که زن ها همانند دیگر زحمتکشان از تمامی حقوق خود به معنی واقعی برخوردار می شوند. (از مقاله یک سند تاریخی «بیداری ما» شماره ۱۴ سال ۱۳۶۷)

مازنان ـ ۱۴ اسفند ۱۳۹۲

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی