امروز:   فروردین ۱۰, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031

زنان کارگر چه نقشی در فراز و فرود جنبش کارگری ایران دارند؟


فشارهای چند جانبه زنان کارگر را در ایران نقره داغ کرده است و براستی آنان را می توان ، کارگر ارزان و خاموش نام نهاد. زیرا به دلیل تبعیض آشکار و عدم امنیت شغلی و دستمزد به غایت ناعادلانه و همچنین عدم قرار داد کار، هیچ مفری نمی بینند. شاید به همین دلائل هست که در فراز و فرود حرکت های کارگری در ایران، ما نشانی از حرکت زنان کارگر نمی بینیم./

*****

فشارهای چند جانبه زنان کارگر را در ایران نقره داغ کرده است و براستی آنان را می توان ، کارگر ارزان و خاموش نام نهاد. زیرا به دلیل تبعیض آشکار و عدم امنیت شغلی و دستمزد به غایت ناعادلانه و همچنین عدم قرار داد کار، هیچ مفری نمی بینند. شاید به همین دلائل هست که در فراز و فرود حرکت های کارگری در ایران، ما نشانی از حرکت زنان کارگر نمی بینیم.
آیا فعالین مستقل کارگری در ایران با در پیش گرفتن راه کارهای عینی و عملی خواهند توانست در به حرکت درآوردن افراد آگاه این بخش از نیروی کار ایران موثر باشند؟
برای شناخت نیروی کار ایران شاید بتوان تقسیم بندی های گوناگونی را پیش کشید تا در پرتو آن توانست ساختار اجتماعی نیروی کار ایران را بهتر فهمید.
تقسیم بندی نیروی کار ایران از جنبه مهارت فنی و نیمه فنی از یکسو یعنی کارگران ساده و غیرفنی که در بخش های مسکن، راه و ترابری، معادن و یا کارگران فنی که در بخش صنعتی از جمله در پالایشگاههای ایران، صنعت اتومبیل سازی و صنایع پتروشیمی و داروئی و کشتی سازی و یا در کشاورزی یا در بخش خدمات و حمل و نقل و …کار می کنند، در کل بافت نیروی کار ایران را تشکیل میدهند.
گسترش مدارس فنی در ایران و غلبه کارگران مهار و فنی بطور آشکاری نه تنها در بازار کار ایران موثر هست، بلکه در روند حرکت نیروی کار ایران حتی فراتر از آن در توسعه اقتصادی جامعه ما بعنوان یک پارامتر و اصل مهم تلقی می شود. زیرا از یکسو صاحبان سرمایه و کارفرمایان نمی توانند براحتی کارگران فنی را از کار اخراج کنند چون نیازمند نیروی مهار هستند و تا حدودی مهارت نیروی کار خود باعث تضمین و امنیت شغلی است. از طرف دیگر رشد و توسعه مهارت نیروی کار باعث می شود که بازار کار ایران ثبات بیشتری یابد. زیرا شرکت های و موسساتی فراوانی که هم اکنون با تکیه به نیروی کارغیرفنی ایران سودهای سرسام آوری را از آن خود می کنند از دور خارج خواهند شد.
جنبه ای از ساختار نیروی کار به مسئله حضور زنان در بازار کار ایران مربوط هست. ظاهرا به دلیل روند رو به تکامل جامعه ما از نظر آگاهی های اجتماعی و فرهنگی، زنان تحصیل کرده در تلاش و کوشش هستند تا بتوانند برغم سیاست های اعلام ناشده جمهوری اسلامی برای خانه نشین کردن زنان، سهم جدی در بازار کار ایران از آن خود کنند. از طرف دیگر وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی باعث شده است که بخشی از زنان ایران برای پاسخ به نیازهای اقتصادی و کسب درآمد جهت امرار معاش به بازار کار ایران وارد شوند.
در اصل زنان سرپرست خانوار در ایران که شامل زنان مطلقه، بیوه، زنان دارای شوهر معتاد، همسران شهدای جنگ، زنان مهاجربی سرپرست، زنان دارای شوهران زندانی، زنان دارای شوهران بیکار، زنان دارای شوهران بیمار، زنان مجرد، زنان خود سرپرست یا زنان سالمند تنها، همسران مردان از کار افتاده و زنان دارای شوهرانی مجهول المکان، زنانی را که از ازدواج موقت یا متعه، صاحب فرزند شده اند، در اصل بخشی از نیروی کار در ایران محسوب می شوند
اکثر کارگران زن در ایران در کارگاه ههای کوچک مشغول به کار هستند. البته آمار و ارقام کاملا روشنی در این عرصه وجود ندارد. چون کارگاههای کوچک نه مشمول قانون کار و نه شامل قوانین بیمه های اجتماعی و پزشکی هستند و کارفرماها در ایران در محیط های کوچک که قانون به طور رسمی دست آنان را باز گذاشته هست بیشترین ستم به نیروی کار را اعمال میکنند.
بخشی از زنان جزء نیروی کار فصلی هستند. زیرا سی هزار کوره آجز پزی در ایران ترکیبی از نیروی کار دارد که از یک طرف نشان از کارگران فصلی ست و از یکسو مهاجرت موقت نیروی کار از استانهای کردستان و لرستان و غیره را بازگو می کند و از سوئی ترکیب اجتماعی در کوره پزخانه های ایران به صورتی ست که طی ۱۵ ساعتی که کارگران در آنها مشغول به کار هستند کودکان و زنان و مردان هر خانواده در کوره پزخانه عرق ریزان چندماه از سال را کار می کنند تا بتوانند مایحتاج چند ماه دیگر سال که بیکار هستند، را بیاندوزند.
خاموش ترین کارگران زن ایران در ابن بخش کار می کنند بدون اینکه ذره ای از مطالبات اشان تا کنون در رسانه ها و افکار عمومی مطرح شده باشد. سرنوشتی ظاهرا محتوم به آنان حکم فرماست و ما از رنج آنان بی خبریم.
کارگران زن در بخش کشاورزی ظاهرا سرنوشتی مشابه زنان کارگر در کوره پزخانه ها دارند. در این بخش کارها به دو بخش فنی و دستی تقسیم شده است. حتما شما می دانید در بخش کشاورزی بویژه کشت برنج در شمال ایران بخش فنی اش را مردان انجام می دهند و بخش سنتی و دستی که سخت و طافت فرساست و باید ساعتهای مدیدی را در کشتزارهای که تا زیر زانو در آب و گل ست کار کنند، به عهده زنان است. بعلاوه بخش عظیمی از کارگران زن در چیدن پنبه در گرگان و شهرهای حومه فعالیت می کنند.
عدم بیمه پزشکی و عدم حقوق بازنشستگی، نداشتن امنیت شغلی و همچنین عدم قرارداد کارو اخراج و بیکارسازی از اعم مشکلات کارگران زن درایران هست.
البته در بخش های همچون بخش پوشاک و یا در بخش خدمات هر چند که بعضا و بخشا امنیت شغلی برای زنان ظاهرا وجود دارد. اما دستمزد ناعادلانه بعلاوه آذیت و آزارجنسی در عین کار و یا فشار برای درخواست های غیراخلاقی کارفرمایان به زنان خود حدیثی مفصل هست و به دلیل وجود اختناق و سانسور و اعمال فشار و جو ارعاب در چنین مواردی اجازه داده نمی شود که واقعیت جاری در کارگاههای پوشاک و غیره که زنان در آنها اکثر نیروی کار را تشکیل می مدهند. علنی شود.
در همین رابطه “دبیر اتحادیه زنان کارگر” استان فارس می‌گوید که بسیاری از کارگران زن در ایران به دلیل «توقعات دور از معیارهای اخلاقی و دینی» برخی کارفرما‌ها وادار به ترک شغل خود می‌شوند.
فاطمه درویش روز دوشنبه (۵ اسفند-۲۴ فبریه) در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» از وجود «نگاه جنسیتی» در فضای کار کشور خبر داد و با اشاره به ترجیح دادن «یک کارگر مرد بی‌مسوولیت» به «یک کارگر زن مسوول» از سوی کارفرماها، گفت: «نسبت دستمزد زنان کارگر نسبت به آقایان یک سوم و در بهترین حالت دو سوم است.»
خانم درویش با اشاره به شماری از مشکلات زنان کارگر از جمله «فقدان مهدکودک نزدیک به محل کار»، «مرخصی»، «زایمان» و «شیردهی»، از «بیمه نشدن» به عنوان یکی از مشکلات اصلی زنان کارگر نام برد و افزود: «گاهی کارفرما کارگرش را به دلیل بیمه نکردن، از بازرس پنهان می‌کند و یا پس از آن‌که بازرس دستور به بیمه کردن کارگر می‌دهد، او را اخراج می‌کند.»
وی با انتقاد از غفلت نسبت به «ایمنی» و «بهداشت» زنان در محیط کار نیز گفت: «من موردی را دیدم که در انتهای روشویی موکت انداخته بودند تا خانم‌ها در آنجا استراحت کنند و غذای‌شان را بخورند و یک چوب لباس هم آنجا به عنوان رختکن گذاشته بودند.»
پیش از این، ملیحه محبوب‌نژاد، عضو «هیات مدیره اتحادیه زنان کارگر»، روز ۸ بهمن ماه به “ایلنا” گفته بود «هنگامی که کارفرما نیاز مالی برخی از زنان کارگر را می‌بیند از این مساله سوءاستفاده می‌کند».
وی هم‌چنین در انتقاد از فقدان نظارت بر وضعیت بسیاری از کارگاه‌ها خاطرنشان کرده بود که «برخی از کارگران زن برای آنکه کارشان را از دست ندهند ناچار می‌شوند با حقوق کمتری کار کنند
در همین ارتباط، مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی روز ۵ بهمن، در گفتگو با خبرگزاری “ایسنا” از ابتلای ۷۰ درصد زنان کارگر به افسردگی، استرس و اضطراب خبر داد و گفت: «بر اساس پژوهش انجمن دفاع از حقوق زنان در سال ۹۰، زنان کارگر دچار پیری زودرس، بیماری‌های گوارشی، ریزش مو، بدخوابی، یائسگی زودرس و بیماری‌های عصبی می‌شوند.»
وی با تاکید بر اینکه «۲۰ درصد از نیروی کار را زنان کارگر تشکیل می‌دهند»، افزود: «این دسته از زنان به علت مسائل فرهنگی، توانایی دفاع از حقوق خود را ندارند و مورد تهدید قرار می‌گیرند
با توجه به تمام موارد فوق باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که زنان کارگر در ایران در روند جنبش کارگری و طرح مطالبات صنفی نیروی کار ایران نقش چندانی ندارند.
پرسش محوری این هست که چگونه می شود که زنان کارگر در ایران بتوانند در روند حرکت های کارگری نقش خود را ایفا کنند تا در پرتو مطالبات اعم جنبش کارگری ایران از قبیل دستمزد مناسب و عادلانه، امنیت شغلی ، قرارداد کار، بیمه های اجتماعی و پزشکی از اعم مشکلات و نارهنجاری هایشان کاسته شود. البته فورا باید اضافه کنیم که برخی از قوانین در قانون کار ایران ظاهری مردم پسند دارد. حال آنکه قوانین در این عرصه تضمین اجرائی ندارد. قانونی که اخیرا در مجلس مورد تصویب قرار گرفت بدین صورت که مرخصی زایمان زنان را به یک سال افزایش دادند. در اصل چنین قوانینی که به شکل حمایت از زنان کارگر جلوه می کند اما در اصل باعث می شود تا کارفرمایان از استخدام زنان دوری گزیده و یا در پی اخراج زنان کارگر باشند.
در فروردین ماه امسال معاون فنی درآمد سازمان تامین اجتماعی، محمد حسن زدابه به تحقیق و پژوهشی که در خصوص اخراج زنان پس از بازگشت از مرخصی زایمان اشاره کرد و گفت؛ در طی مدت ۱۸ ماه بررسی هایی که انجام شد مشخص گردید که از میان ۱۴۵ هزار زنی که از مرخصی ۶ ماهه زایمان استفاده کرده اند پس از بازگشت به کار ۴۷ هزار نفر انان از سوی کارفرمایان خود اخراج شده اند به همین دلیل پیش بینی می شود با افزایش ۹ ماه مرخصی زایمان این ریزش زنان در محیط کار به صورت تصاعدی بالا برود( به نقل از خبرگزاری مهر). بنابر این قوانین حمایت از زنان کارگر نه تنها ضمانت اجرائی ندارد بلکه خود به یکی از موانع نیروی کار زن در ایران مبدل شده است.
فشارهای چند جانبه زنان کارگر را در ایران نقره داغ کرده است و براستی آنان را می توان ، کارگر ارزان و خاموش نام نهاد. زیرا به دلیل تبعیض آشکار و عدم امنیت شغلی و دستمزد به غایت ناعادلانه و همچنین عدم قرار داد کار، هیچ مفری نمی بینند. شاید به همین دلائل هست که در فراز و فرود حرکت های کارگری در ایران، ما نشانی از حرکت زنان کارگر نمی بینیم.
آیا فعالین مستقل کارگری در ایران با در پیش گرفتن راه کارهای عینی و عملی خواهند توانست در به حرکت درآوردن افراد آگاه این بخش از نیروی کار ایران موثر باشند؟ جنبش زنان ایران که هم اکنون با تکیه به لایه های فوقانی طبقه متوسط ایران توانسته هست به خوبی مطالبات اجتماعی زنان را در سطحی عمومی مطرح کند آیا قادر است با لایه هائی از طبقه ندار بویژه با زنان کارگر پیوند برقرار کند یا خیر؟ نقش رسانه ها و تحلیل گران مسائل اجتماعی و طبقاتی و حتی شکبه های اجتماعی در کنش گری نیروی کار زن در ایران چیست؟ چرا روشنفکران منتقد نسبت به وضعیت نابسامان طبقاتی و صنفی و فرهنگی سرپرست خانوار کمتر سخن می گویند؟

سایت ملی-مذهبی

۴ اردیبهشت / ۱۳۹۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی