راهنمای کمک به کودکان و نوجوانان در معرض ضربات روحی
کودکان و جوانان پس از وقایعی همچون خشونت یا تصادف که ضربه روحی به همراه دارد، دچار فشار عاطفی و روحی می شوند. این فجایع تاثیرات زیان آور بلندمدتی در روحیه آنها بر جای میگذارد. و اگر کودک یا نوجوان با مواردی مشابه روبرو شود ممکن است حالت ترس، گیجی یا اضطراب به او دست دهد. مطلب زیر نکاتی را برای کمک به این کودکان عرضه می دارد تا آنها بتوانند با فجایع و وقایعی که ضربه روحی بر آنها وارد می کند، کنار بیایند.
*********
راهنمای کمک به کودکان و نوجوانان در معرض ضربات روحی
نکاتی درباره گفت و گو و کمک کردن به کودکان و نوجوانان، برای آنکه بتوانند با فجایع و وقایعی که ضربه روحی بر جای می گذارند، کنار بیایند.
حمایت و قوت قلب دادن از سوی بزرگترها کلید کمک به کودکان در دورانی است که ایجاد ضربات روحی میکنند.
کودکان و جوانان پس از وقایعی که ضربه روحی به همراه دارند، مانند تصادف رانندگی یا خشونت ممکن است، دچار فشار عاطفی و روحی شوند. فجایع نیز ممکن است تاثیرات زیان آور بلند مدت بر جای بگذارند. وقتی که کودکان ضربه روحی را تجربه میکنند، آن را در تلویزیون تماشا میکنند یا در میان گفتگوهای دیگران در مورد آن میشنوند، ممکن است دچار ترس، گیجی یا اضطراب شوند. جوانان در برابر این ضربات واکنشهای متفاوتی از بزرگسالان دارند. گروهی ممکن است بلافاصله واکنش نشان دهند و گروهی ممکن است مدتها بعد، علائم مشکل زا را از خود نشان دهند. در نتیجه بزرگسالان همیشه نمیدانند که کودکان چه زمانی نیازمند کمک برای کنار آمدن با آن ضربه هستند. این برگه به والدین، پرستاران و معلمان کمک میکند واکنشهای متداول را شناسایی کنند، نسبت به آنان واکنش درست نشان دهند و بدانند چه زمانی باید از متخصصان کمک بگیرند.
واکنش های احتمالی به وقایع ضربه زننده
بسیاری از واکنشهای زیر در میان کودکان و جوانان در هنگام اداره کردن فشار (استرس)، بلافاصله پس از واقعه طبیعی هستند. اگر هر یک از این واکنشها بیش از ۲ تا ۴ هفته ادامه پیدا کنند، یا این که پس از مدتی ناگهان بروز کردند، کودک مورد نظر ممکن است برای کنار آمدن با ضربه به کمک نیاز داشته باشد.
کودکان پیش دبستانی – کمتر از پنج سال
کودکان بسیار کوچک ممکن است دوباره شروع به مکیدن شست کنند یا شبها رخت خوابشان را خیس کنند. ممکن است از غریبهها، تاریکی یا غول بترسند. در میان کودکان پیش دبستانی بسیار رایج است که کودک مدام به والدین، پرستار یا معلم بچسبد یا بخواهد مدام در جایی باشد که احساس امنیت کند. ممکن است بارها در هنگام بازی به ضربه مذکور اشاره کند، یا در تعریف ماجرا غلو کند. عادات خواب و خوراک بعضی کودکان ممکن است تغییر کند یا بعضی کودکان ممکن است دچار دردهایی شوند که قابل توضیح نیستند. سایر علائمی که باید به آنان دقت کرد عبارتند از خشونت، گوشهگیری، بیشفعالی، مشکلات تکلم یا سرکشی.
◦نوزادان و نوپایان – کمتر از ۲ سال: قادر به درک ضربه روانی نیستند، اما متوجه ناراحتی پرستارشان میشوند. این کودکان ممکن است واکنشهایی مشابه پرستاران خود نشان دهند یا رفتارهای متفاوت مانند: گریه بی دلیل، دوری از دیگران یا بازی نکردن با اسباب بازیهایشان داشته باشند.
◦کودکان – ۳ تا ۵ سال: قادر به درک تاثیرات ضربه هستند. ممکن است نتوانند به تغییرات یا از دست دادن [فرد یا چیزی] عادت کنند. ممکن است برای احساس بهتر داشتن به کمک بزرگسالان نیاز داشته باشند.
◦کودکان تا نوجوانان – ۶ تا ۱۹ سال: ممکن است در این بازه سنی رفتارهایی مشابه کودکان کوچکتر داشته باشند. کودکان کوچکتر معمولا نیاز به توجه بیشتری از سوی والدین یا پرستاران دارند. [این کودکان] ممکن است از انجام کارهای مدرسه یا مسئولیتهای خود در خانه سر باز زنند. پارهای از جوانان ممکن است دچار احساس گناه شوند، چرا که آنها در پاسخ به فاجعه یا ضربه، توان ایفای نقش بزرگترهای خانواده یا اجتماع را در خود نمی بینند.
◦کودکان – ۶ تا ۱۰ سال ممکن است از رفتن به مدرسه بترسند و دیگر با هم سن و سالهای خود وقت نگذرانند. ممکن است تمرکز خود را از دست بدهند ویا به طور کلی در مدرسه دچار افت شوند. بعضی ممکن است بدون دلیل مشخص پرخاشگر شده یا کارهای کودکان کوچکتر را انجام دهند. مثلا ممکن است بخواهند که والدین یا پرستارشان لباسشان را عوض کنند یا به آنها غذا بدهند.
◦نوجوانان و جوانان – ۱۱ تا ۱۹ سال به دلیل رشد دچار تغییرات بدنی و عاطفی زیادی میشوند، پس ممکن است کنار آمدن با ضربات برای آنها دشوارتر باشد. در سنین بالای نوجوانی افراد ممکن است این واکنشها را برای خود و دیگران انکار کنند. ممکن است تنها با پاسخ «خوبم» یا سکوت در هنگام ناراحتی پاسخ دهند. ممکن است از دردهای گوناگون گله کنند چون نمیدانند که چه چیزی آنها را از درون، دچار آزار عاطفی کرده است. بسیاری در خانه و مدرسه یکی به دو کرده، در مقابل هر گونه چارچوب یا قدرت بالاتر مقاومت می کنند. آنها ممکن است به رفتارهای خطرناک مانند مصرف الکل یا مواد مخدر نیز روی بیاورند.
والدین، پرستاران و معلمان چگونه میتوانند به بهبود کودکان کمک کنند
خبر خوش این است که کودکان و جوانان بسیار انعطافپذیرند. معمولا پس از ضربه به سرعت خوب میشوند. با حمایت درست از سوی بزرگترها بهبود پیدا کرده و رشد میکنند. مهمترین راه برای کمک کردن به این کودکان این است که احساس کنند که [بزرگترها با آنان] ارتباط دارند، برایشان اهمیت قائل هستند و دوستشان دارند.
◦والدین، پرستاران و معلمان میتوانند به کودکان کمک کنند که از راه گفتگو، نوشتن، نقاشی و خواندن احساسات خود را ابراز کنند. بیشتر کودکان دوست دارند در مورد ضربه حرف بزنند؛ به آنها اجازه این کار را بدهید. احساساتشان را بپذیرید و به آنها بگویید که غمگین، ناراحت یا نگران بودن ایرادی ندارد. گریه معمولا راهی برای تخلیه فشار عصبی و غم است. دقت کنید که شنونده خوبی باشید.
◦بزرگترها میتوانند از کودکانی که نگهداری میکنند بپرسند در مورد واقعهای که رخ داده است چه میدانند. در مدرسه چه میشنوند و در تلویزیون چه میبینند. تلاش کنید که همراه آنها بر روی اینترنت یا در تلویزیون به اخبار گوش دهید. کمی محدودشان کنید که زمان کافی داشته باشند از چیزهایی که یاد آور ضربه هستند دور بمانند. اجازه ندهید که گفتگو در مورد ضربه به طور طولانی مدت در خانه یا کلاس بحث غالب باشد. به آنها اجازه سوال پرسیدن بدهید.
◦بزرگسالان میتوانند به کودکان کمک کنند تا چیزهای خوبی که از آن ضربه میتوانند بیرون بیایند را ببینند. کارهای قهرمانانه، کمک خانواده و دوستان و حمایتهایی که از سوی جامعه انجام می شود نمونههایی [از این چیزهای خوب] هستند. کودکان ممکن است از راه کمک به دیگران بهتر بتوانند با ضربه کنار بیایند. آنها میتوانند به افرادی که مورد صدمه قرار گرفتهاند یا خانهشان را از دست دادهاند نامههای پر مهر بنویسند. میتوانند به کسانی که کمک کردهاند نامههای تشکر بنویسند. این گونه فعالیتها را تشویق کنید.
◦اگر خشونت یا خطای انسانی موجب واقعهای شده است، مراقب باشید گروه فرهنگی، قومی یا نژادی، به خصوص افرادی با ناتوانیهای ذهنی را ملامت نکنید. این میتواند فرصت مناسبی برای گفتگو در مورد تبعیض و گوناگونی [در جامعه] باشد. به کودکان بفهمانید که آنان مقصر اتفاقات بد نیستند.
◦اشکالی ندارد که کودکان بزرگسالان را ناراحت یا در حال گریه ببینند، اما تلاش کنید احساسات شدید نشان ندهید. فریاد کشیدن و به در و دیوار لگد زدن میتواند برای کودکان ترسناک باشد. خشونت ممکن است کودکان را بیشتر بترساند یا به ضربات بیشتری به آنها وارد کند.
◦بزرگسالان میتوانند به کودکان و جوانان نشان دهند که چگونه از خود مراقبت کنند. اگر شما در سلامت بدنی و روحی به سر ببرید، میتوانید بیشتر برای کمک به کودکان مورد حمایتتان آماده باشید. مراقبت از خود را به نمایش بگذارید، کارهای روزمره را انجام دهید، غذای سالم بخورید، به اندازه کافی بخوابید، ورزش کنید و برای اداره فشار (استرس) نفس عمیق بکشید.
نکاتی در مورد گفتگو با کودکان و جوانان در گروههای سنی مختلف، پس از فجایع و وقایعی که ایجاد ضربه روحی میکنند
کودکان پیش دبستانی – زیر ۵ سال
این کودکان را زیاد مورد نوازش و حمایت کلامی قرار دهید:
◦پیش از بغل یا بلند کردن آنان نفس عمیق بکشید و بر روی آنان، و نه ضربه، تمرکز کنید.
◦هم سطح چشمانشان قرار بگیرید و با صدایی آرام و با کلماتی که برایشان قابل درک است سخن بگویید.
◦به آنان بگویید که همچنان دوستشان دارید و همچنان از آنان مراقبت میکنید تا احساس امنیت کنند.
کودکان تا نوجوانان – ۶ تا ۱۹ سال
کودکان و جوانان در این گروه سنی را پرورش دهید
◦از کودکانتان یا کودکانی که از آنان نگهداری میکنید بپرسید که چه چیزی آنان را نگران میکند و چه چیزهایی میتواند به آنان کمک کند تا [با ضربه] کنار بیایند.
◦با کلمات ملایم و در زمانهایی که مناسب باشد با در آغوش گرفتن، یا تنها با حضور خود به آنان آرامش دهید.
◦حتی برای دورهای کوتاه با کودکان بیش از حد معمول وقت بگذرانید. بازگشتن به مدرسه و کارهای روزمره در خانه هم از اهمیت برخوردارند.
◦برای یک یا دو روز کودکانی که دچار ضربه شدهاند را از کار خانه معاف کنید. پس از آن، اطمینان حاصل نمایید که فعالیتهای متناسب با سنشان را انجام میدهند و به نوعی مشارکت میکنند. این عمل به آنان حس مفید بودن میدهد.
◦از وقت گذراندن آنها با هم سنیهایشان و اوقات تنهایی و سکوت برای نوشتن یا خلق آثار هنری حمایت نمایید.
◦کودکان را تشویق کنید تا در فعالیتهای سرگرمی شرکت داشته باشند و به این طرف و آن طرف بروند و با دیگران بازی کنند.
◦به ضربه روحی خودتان بپردازید و از خشونت جسمی، منزوی کردن، تنها گذاشتن و مسخره کردن کودکان بپرهیزید.
◦کاری کنید که کودکان بدانند برای شما مهم هستند. برای انجام فعالیتهای خاص با آنها وقت صرف کنید و بدون این که فضولی کنید، به آنها سرکشی کنید.
هشدار: مراقب باشید کودکان را مجبور به حرف زدن در مورد ضربه یا شرکت در فعالیتهای اجتماعی [که نشان دهنده احساسات و افکار باشند] نکنید. اگرچه بسیاری از کودکان به راحتی در مورد وقایع صحبت میکنند، برخی از کودکان دچار ترس میشوند. برخی ممکن است در اثر سخن گفتن از واقعه، گوش کردن به صحبتهای دیگران یا دیدن نقاشیهای مربوط به واقعه مجددا دچار ضربه شوند. به کودکان اجازه دهید که از چنین جلساتی کناره بگیرند و دقت کنید که آیا نشانههای پریشانی از خود نشان میدهند یا خیر.
زمانی که کودکان، جوانان، والدین، پرستاران و معلمان به کمک بیشتر نیاز دارند
در مواردی کودک و خانوادهاش ممکن است برای عبور از ضربه دچار مشکل شوند. والدین یا پرستاران ممکن است از این که کودک را تنها بگذارند بترسند. معلمان ممکن است متوجه شوند که کودکی ناراحت است یا [رفتارش] متفاوت است. همکاری همه با هم میتواند کمک بزرگی باشد. گفتگو با یک متخصص بهداشت روانی برای پیدا کردن محدودههای مورد اشکال را در نظر بگیرید. در کنار هم، همه میتوانند تصمیم بگیرند که چگونه باید کمک کرد و چگونه باید از یکدیگر آموخت. اگر کودک عزیزی را از دست داده است، همکاری با کسی که میداند چگونه با کودکان عزادار کار کند را در نظر بگیرید.
مترجم: فرخ نیک مرام
لینک مطلب
خانه امن ـ دوم مرداد ۱۳۹۳