امروز:   فروردین ۹, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031
آخرین نوشته ها

حکیمه شکری در بند زندانیان قتل و مواد مخدر

hakimeshokrie1حکیمه شکری از جمله زندانیان بی ادعای جنبش سبز است. او را در بهشت زهرای تهران دستگیر کرده اند؛ وقتی برای بزرگداشت امیر ارشد تاجمیر بر سر مزار این شهید جنبش سبز حاضر شده بود. حالا یک هفته می شود که او را به طور غیر قانونی به زندان قرچک تبعید کرده اند

***

این زندانی سیاسی که از سوی دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعزیری محکوم شده، چهار سال قبل به همراه تعداد دیگری از فعالان مدنی و مادران عزادار بر سر مزار تاجمیر از شهدای سبز حاضر شده بود که بازداشت شد و دو ماه و نیم پس از آن را در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین گذراند.

قاضی مقیسه، حکیمه شکری را به تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی متهم دانست و سه سال حبس برای او برید. او از آبان ۱۳۹۱ به زندان رفت و حالا پس از دو سال، ناگهان از بند زنان اوین به زندان قرچک منتقل شده است؛ بدون آنکه هیچ توجیه قانونی برای این انتقال وجود داشته باشد.

با زهرا شکری، خواهر این زندانی سیاسی، درباره وضعیت او گفت و گو کرده ایم:

در خبرها آمده بود که خانم حکیمه شکری به طور ناگهانی به زندان قرچک منتقل شده اند. ظاهرا امروز شما با خواهرتان ملاقات داشته اید. وضعیت ایشان چگونه بود؟

بله، امروز ملاقات داشتم. متاسفانه وضع حکیمه فرقی با قبل نکرده و در بند زندانیان قتل و مواد مخدر است. می گفت یکی از کسانی که در بند اوست دو بار قتل انجام داده و او اصلا احساس امنیت جانی ندارد. در مورد غذا هم می گوید اصلا مناسب نیست و نمی تواند بخورد و فقط در حدی می خورد که نمیرد. فضا سرد است و بیماری چشمی دارد و دور چشمش را امروز دیدم که پلک هایش قرمز بود، حتی داروهایش را هم نگذاشتند که ببرد و اصلا رسیدگی هم که هیچ.

گفته شده که از برداشتن وسایل و حتی لباس هایش از اوین هم جلوگیری کرده اند …

لباس و هیچ چیز نگذاشتند با خودش ببرد. امروز هم که من بردم، تحویل نگرفتند. گفتند که اصلا اینجا لباس تحویل نمی گیرند. می گویند هرچه می خواهد باید همان داخل بخرد.

پول گذاشته اند همراهش ببرد؟

نه خیر، من امروز برایش حساب باز کردم ولی امروز به دستش نمی رسد. خورده به چند روز تعطیلی و گفتند که تا دوشنبه کارت به دستش می رسد.

برای استراحت چطور؟ جای مناسبی داشت؟

الان که کف خواب هست. دقیق نمی دانم که بقیه آنجا تخت دارند یا نه، اما او که می گفت کف خواب هست و تخت ندارد. خیلی شاکی بود و می گفت که شکایت کنید. گفتم به کجا شکایت کنیم، ما که دستمان به جایی بند نیست گفت من هم همچنان دارم اعتراض می کنم و کسی نیست که جوابم را بدهد.

روحیه اش چطور بود؟

خیلی مقاوم است و هنوز هم دارد مقاومت می کند. یعنی اگر من جای او بودم الان از پا درآمده بودم. از زمانی که رفته آنجا، تا الان یک هفته هست که نتوانسته حمام کند. البته لباس هم نداشته. آنجا هم ظاهرا حمام نوبتی است و نمی دانم چند وقت یک بار نوبتش می شود. ولی خیلی دختر مقاومی است، خیلی چیزها را هم به ما نمی گوید که به هم نریزیم. من که امروز رفته بودم خیلی به هم ریخته بودم و اون به من دلداری می داد. خیلی از چیزها را به من نگفته هنوز. نمی دانیم چه کنیم و به چه کسی پناه بیاوریم. معلوم هم نیست علت این برخوردها چیست و به چه جرمی…

اساسا علت این انتقال ناگهانی یا لااقل بهانه چه بود؟ آیا در حکم ایشان تبعید وجود دارد؟

ما نمی دانیم و هیچ چیز به ما نمی گویند. اینها هم نمی گویند که تبعید دارد، ولی نوع برخودشان این معنی را دارد و غیر از این چیزی نمی تواند باشد. اینها می گویند که این باید می رفت و رفت! یک چیزی هم میگویند که معنی اش را متوجه نمی شوم. می گویند سیاسی اش تمام شده و رفته آنجا. آخر اگر تمام شده، باید برود آنجا؟ خب اگر حکمش تمام شده باید برگردد خانه.

اتهام خانم حکیمه شکری چیست و بر چه مبنایی به ایشان حکم حبس داده اند؟

اتهامش تبلیغ علیه نظام بود که ۳ سال حکم داشت، دو سال و نیمش گذشته و گویا ۶ یا ۷ ماه از حکمش باقی مانده. این را می گفتند سیاسی اش تمام شده و الان می خواهند زهرشان بریزند، که من نمی فهمم یعنی چه. اگر حکمش تمام شده، باید بیاید بیرون دیگر. ولی جواب درستی نمی دهند. خانواده ما هیچ کسی خبر ندارد از وضعیت فعلی اش. فقط من در جریان هستم و یکی از برادرهایم. خودش گفت فعلا به کسی نگویید. حالا نمی دانم اگر کسی خواست به ملاقات برود، چه باید بگوییم. امیدوارم زودتر از این وضعیت خلاص شود، آزاد شود و بیاید.

کلمه
ـ ۳۰ آذر ۱۳۹۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی