امروز:   فروردین ۱۰, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031

یکسال پس از آن جنایت که هرگز بررسی نشد

zendanتیم ۹۰ نفره از خشن ترین پاسیارها و مامورین حفاظت را از زندان های قزل حصار، رجایی شهر و اوین انتخاب کردند که تنها شش نفر از آن ها از پاسیارهای زندان اوین بودند. بامداد روز پنجشنبه سیاه این افراد به اداره کل زندان های تهران منتقل شدند و در آنجا سرهنگ امانیان به آنها اعلام می کند که شما برای ماموریت مهمی انتخاب شده اید که باید آن را به نحو احسن انجام دهید، بدون اینکه مشخص کنند ماموریت چیست. آنها به قدری این ماموریت را مهم جلوه دادند که پاسیارها نوعا تصور می کردند قرار است ماموریتی در رابطه با یکی از مقامات مملکتی انجام دهند…/

*****

یکسال پس از پنجشنبه سیاه بند ۳۵۰ زندان اوین، در ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ گذشت در حالی که با آزادی تعدادی از زندانیان حاضر در آن واقعه اطلاعات بیشتری از آن روشن شده و جزییاتی بیش از پیش در اختیار مقامات قرار گرفته است اما هیچ یک از بخش های نظارتی قوای سه گانه یا حاضر به بررسی آن جنایت نشدند یا نتیجه آن به قدری مفتضح بود که امکان انتشار آن نبوده است.

در اولین جلسه هیات دولت موضوع به بحث گذاشته شد و چنانکه در روایت خانم ابتکار معاون رییس جمهور در شبکه های اجتماعی آمد، آقای روحانی گفته بود: “حضرت علی در مناقشه صفین تاکید بسیار فراوان داشتند که حرمت بانوان حفظ شود و هیچگونه برخوردی با آنان صورت نگیرد. چنانچه نظر ایشان در مورد اسرا و زندانیان اینچنین بوده و حتی در مورد ابن ملجم که بدترین مثال می تواند باشد، سفارش به مراعات وضعیت زندانی و رسیدگی به او داشتند. رییس جمهور گفت ما به عنوان کسانی که داعیه پیروی از امیرالمومنین را داریم نمی توانیم نسبت به این نکات در منش و نیز در حکمفرمایی بی توجه باشیم.” معاون رییس جمهور ادامه داده بود ”… و البته مطالب دیگری گفته شد که مجالش اینجا نیست. امروز یک بار دیگر برایم یادآوری شد که روحانی یک حقوقدان است؛ یک حقوقدان مسلمان”!!
سپس دولت کمیته ای مرکب از سه وزیر برای بررسی آن واقعه مشخص کرد و چند بار تاکید کرد که نتیجه بررسی را به اطلاع عموم خواهد رساند امری که البته هرگز اتفاق نیافتاد. تنها شنیده شد که به طور خصوصی گفته اند فضاحتی اتفاق افتاده که نمی توان آن را بیان کرد.
مجلس نیز ابتدا اعلام کرد برای بررسی آن واقعه تحقیق و تفحص خواهد کرد ولی هنگامی که از برخی ابعاد آن جنایت مطلع شدند علی رغم پیگیری های آقای علی مطهری مجلس حاضر به تحقیق و تفحص نشد. مسئولین قوه فضاییه نیز بدون کمترین بررسی دروغ های آشکار رییس سازمان زندان ها را تکرار کردند و با وجود عزل رییس سازمان زندان ها، رییس جدید نیز تا کنون حاضر به بررسی و تحقیق درمورد آن جنایت نشده است. مسئولین مدعی عدالت دستگاه قضا آن را یک بازرسی معمول در بند ۳۵۰ اعلام کردند.

جزییات زیر نشان می دهد که آن واقعه یک بازرسی متعارف بوده یا یک جنایت از پیش برنامه ریزی شده.
برای تهاجم به بند ۳۵۰ از مدتی قبل از آن واقعه در اداره کل زندان های تهران تیمی به ریاست سید حسن هاشمی، مشاور مدیرکل زندان های تهران که به خشونت گری معروف است، به همراه سرهنگ امانیان، فرمانده انتظامی اداره کل زندانهای تهران، که در آن روز دستور حمله به زندانیان و ضرب و جرح آن ها را صادر کرد، به همراه مسگریان رییس حفاظت آن اداره کل تعیین شده بودند.
این تیم ۹۰ نفر از خشن ترین پاسیارها و مامورین حفاظت را از زندان های قزل حصار، رجایی شهر و اوین انتخاب کردند که تنها شش نفر از آن ها از پاسیارهای زندان اوین بودند. بامداد روز پنجشنبه سیاه این افراد به اداره کل زندان های تهران منتقل شدند و در آنجا سرهنگ امانیان به آنها اعلام می کند که شما برای ماموریت مهمی انتخاب شده اید که باید آن را به نحو احسن انجام دهید، بدون این که مشخص کنند ماموریت چیست. آنها به قدری این ماموریت را مهم جلوه دادند که پاسیارها نوعا تصور می کردند قرار است ماموریتی در رابطه با یکی از مقامات مملکتی انجام دهند.
این برنامه تا بامداد آن روز حتی به رشیدی، رییس زندان اوین، نیز اطلاع داده نشده بود و حدود ساعت ۸ صبح به وی تلفن زدند که سریعا خود را به زندان برساند.

پس از برگزاری جلسه توجیهی ۹۰ نفر مذکور با اتوبوس به زندان اوین منتقل می شوند و در زندان مشاهده می کنند دادستان تهران، جعفری دولت آبادی، نیز در محوطه زندان ایستاده است تا نشان دهند دادستان نیز در جریان برنامه هست.

اتوبوس ها آن ۹۰ نفر را در مقابل بند ۳۵۰ پیاده می کنند و در آنجا به آن ها گفته می شود که ماموریت مهم آنها بازرسی دقیق از بند ۳۵۰ است و به تعبیر آنها باید بند را شخم بزنند. برخلاف سایر بازرسی ها که توسط سربازها انجام می شد در این مورد بازرسی را پاسیارها و نیروی کادر حفاظت زندان های قزل حصار و رجایی شهر انجام دادند. تعداد قابل توجهی سرباز از زندان اوین و زندان های دیگر نیز جلو درب ورودی بند ۳۵۰ آماده بودند تا در صورت صدور دستور وارد معرکه شوند. فرماندهی این گروه با شاه محمدی فرمانده انتظامی زندان رجایی شهر بود.
علاوه بر این افراد چند نفر از نیروهای وزارت اطلاعات، از جمله عباسی نماینده وزارت اطلاعات در بند ۳۵۰ و تعدادی از نیروهای اطلاعات سپاه، بند دو الف، و چند تیم فیلم برداری نیز حضور داشتند که در هیچ یک از بازرسی های قبلی سابقه نداشت. به ۹۰نفر نیرویی که توجیه شده بودند دستور داده شده بود اگر هرگونه اعتراضی شد با شدت با آن برخورد کنید.
دو تن از پاسیارهای زندان اوین که در این عملیات فعال بودند، “محمد فراوان” و “عیدی محمدی” نام داشتند که از خشن ترین و بدنام ترین نیروهای گارد زندان اوین هستند. فراوان فردی است که قبلا نیز یکبار به چند نفر از نیروهای تحت امرش دستور داده بود آقای ابوالفضل قدیانی زندانی سیاسی ۷۰ ساله را که عازم بیمارستان بود و حاضر به پوشیدن لباس زندان نبود، ضرب و شتم کنند. با وجود اینکه استخدام به عنوان پاسیار در زندان نیاز به مدرک تحصیلی کارشناسی دارد فراوان تنها پاسیار زندان اوین است که مدرک تحصیلی وی دیپلم است.
در ضمن درگیری در بند، سرهنگ امانیان دستور حمله و ضرب و شتم زندانیان را صادر می کند و برای رفع نگرانی آنها از عواقب کار اعلام می شود که دادستان با زدن زندانیان موافقت کرده است. پس از آن روز نیز با سربازانی که حاضر به حمله به زندانیان نشده بودند برخورد شد و حتی چند روز بعد یکی از سربازان وظیفه حاضردر آن ماجرا در یکی از برج های زندان اقدام به خودکشی کرد. البته آن تعدادی که حاضر به ضرب و شتم شده بودند اندکی بعد مبالغی تشویقی، اضافه حقوق ویژه و نامه تشویقی اهدا شد.
در پی آن واقعه سریعا تصاویر فیلم برداری شده بوسیله دوربین های بند ۳۵۰ تماما از آرشیو سیستم دوربین های زندان اوین خارج شد تا در صورتی که احیانا قرار بر تحقیق و بررسی آن جنایت شد به تصاویر و فیلم های ماجرا که بخوبی همه واقعیت ها را ثبت و ضبط کرده اند دسترسی پیدا نشود.

در آن روز بیش از سی نفر از زندانیان مجروح شدند و ۳۲ نفر از آنها به سلول های انفرادی منتقل شدند. نحوه انتقال هم بسیار توهین آمیز و بی سابقه بود. در بند انفرادی تونل باتون درست کرده و سپس زندانیانی را قرار بود به انفرادی برده شوند رو به دیوار نگاه داشته و دستهایشان را از پشت دستبند زدند و در این حالت که امکان دفاعی وجود نداشت آنان را مورد ضرب و شتم از پشت سر قرار داده و کلمات و الفاظ رکیکی علیه آنان به کار بردند. زندانیانی که به انفرادی منتقل می شدند در بند ۲۴۰ ابتدا برهنه شده و پس از بازرسی مجدد سر و صورت آنها تراشیده و مجبور به پوشیدن لباس های یکبار مصرف بیمارستانی می شدند که تا چندین روز باید از آنها استفاده می کردند.
در این واقعه که به پنجشنبه سیاه در اوین معروف شد گفته شد که چند دستگاه تلفن همراه نیز در میان وسایل زندانیان بوده است، که این مساله جرمی بزرگ عنوان شد، هرچند براساس هیچ قانونی این دسترسی منع نشده و طبعا زندانیان سیاسی که از مرداد ۱۳۸۹ برخلاف روال تمام زندان های کشور از حق تماس تلفنی با خانواده هایشان محروم شده اند اجبارا به منظور تماس با خانواده هایشان از تلفن همراه آنهم با دشواری و محدودیت های فراوان استفاده می کردند.
پس از یورش وحشیانه نیروهای امنیتی در آن رور سیاه ورسوایی که در داخل و خارج از کشور به بارآورد هیچ نهادی حاضر به بررسی بی طرفانه آن نشده که همین امر به خوبی ثابت می کند آن واقعه بقدری غیرقابل دفاع است که نمی توانند آن را بررسی کنند.

با وجود عزل رییس سازمان زندان ها چند روز پس ازپنجشنبه سیاه رییس جدید سازمان علیرغم اظهارات ملایم اولیه هرگز آن واقعه را مورد بررسی قرار نداد. و اما نکته غم انگیز اینکه برخی از خانواده زندانیان هم که پی گیر این ماجرا بودند بعدتر مورد پیگرد و حتی بازداشت و محکومیت قرار گرفتند، حال آنکه در عین این عدالت کشی ها دستگاه قضایی ادعای عدالت علوی هم دارد!!

کلمه – ۲۸ فروردین ۱۳۹۴

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی