امروز:   فروردین ۱۰, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
مارس 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031

محرم آمیزی (Inceste) مهر پایانی بر زندگی کودک

653448369_B971743970Z.1_20140106192657_000_GAK1O9MST.1-0.jpgدر اکثر موارد، کودکان قربانی محرم آمیزی در احساس ترس، شرم و گناه فرورفته و حقیقت را از سایر اعضای خانواده‌ی خود پنهان می‌کنند. در اینجا برای شما نشانه‌هایی را ذکر خواهیم کرد، اما حتماً باید به این امر توجه داشت که هیچ‌کدام از این علائم به‌طور خاص دلیلی بر این مسئله نیستند، اما اگرچند مورد از آن‌ها به‌طور هم زمان بروز کند، باید گوش‌به‌زنگ شد، چراکه به‌ هر حال نشان می‌دهند مشکلی وجود دارد.

**************

محرم آمیزی (Inceste) مهر پایانی بر زندگی کودک
گردآوری،ترجمه و اقتباس: آریا نوری

سوءاستفاده‌های جنسی نسبت به کودکان در محیط خانه امروزه به‌عنوان عوامل بسیار مهمی در بروز آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر در او قلمداد می‌شود. تلاش‌های جدیدی به‌منظور پرده‌برداری از این مسئله و آسیب‌شناسی آن صورت پذیرفته است. سوءاستفاده جنسی در محیط خانواده اگر توسط پدر، مادر، برادر و یا خواهر نسبت به یک کودک ابراز شود، از آن تحت عنوان محرم آمیزی (Inceste) یاد می‌شود. در حال حاضر بحث‌های بسیاری در خصوص این پدیده وجود دارد، دلایل بسیاری برای آن عنوان می‌شود، روانشناسان سعی در شناخت هر چه بیشتر ریشه‌های آن دارند و درنهایت دستگاه قضایی در کشورهای مختلف قوانین سفت و سختی را برای مبارزه با آن به تصویب می‌رسانند.

محرم آمیزی در خانواده می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد: پدر یا مادری که به یک یا چندین فرزند خود تعرض می‌کنند، برادر بزرگ‌تری که به یک یا چند خواهر یا برادر کوچک خود تعرض می‌کند. محرم آمیزی در قوانین جزایی فرانسه به این صورت تعریف می‌شود:  تعرض و یا تجاوز جنسی به یک کودک توسط یک نوجوان، پدر یا مادر، خاله یا عمه، دایی یا عمو، خواهر یا برادر. متأسفانه امروزه شدت این پدیده تا به آن اندازه بالا رفته که گروهی از والدین فرزندان خود را در خانه‌ای گرد هم آورده و این کار را به‌صورت گروهی انجام می‌دهند. خاطره‌ی تلخ خانه‌ی کودک‌آزاری آنژه (La maison de pédophilie d’Angers) در فرانسه هنوز هم از یاد هیچ‌کس نرفته است. چندین خانواده که محله‌ای همسایه بودند و به‌طور مشترک، گروهی و در یک‌زمان از فرزندانشان سوءاستفاده می‌کردند. ۵۵ متهم، ۴۵ کودک قربانی، ۲۵۰۰۰ صفحه پرونده و درنهایت امر ۵۱۷ سال محکومیت به زندان برای متهمان. نکته‌ی جالب‌توجه در این میان این است که تا دهه‌ی ۸۰ میلادی به‌هیچ‌عنوان توجه زیادی به این پدیده نشان داده نمی‌شد. در آمریکای شمالی و اروپا، از ۶۰ سال پیش تاکنون، روی پدیده‌ی محرم آمیزی تحقیقات بسیاری صورت می‌پذیرد. مطابق آمار ارائه‌شده از این کشورها، بین ۶ تا ۱۰ درصد دختربچه‌ها و ۴ تا ۶ درصد پسربچه‌ها در سنین کودکی قربانی یکی از نزدیکان خود می‌شوند. اولین تعرض به‌طور میانگین در سن ۹ سالگی انجام‌ گرفته و معمولاً برای مدت ۵ سال امتداد دارد. امروزه تخمین زده می‌شود که در فرانسه نزدیک به دو میلیون فرد بالغ در زمان کودکی خود قربانی محرم آمیزی شده‌اند که تنها ده درصد این موارد به دستگاه قضایی گزارش‌شده است. در مابقی موارد قربانیان سدی از سکوت را دور خود می‌کشند و نزدیکان آن‌ها یا متوجه این امر می‌شوند و یا ترجیح می‌دهند چشمان خود را روی آن ببندند.

مسئله‌ی مسلم آن است که محرم آمیزی از آغاز شکل‌گیری مفهوم جنسیت وجود داشته و نمی‌توان آن را پدیده‌ای معاصر در نظر قلمداد کرد. مسئله‌ی جالب‌توجه اما این است که تا اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی توجهی آن‌چنانی به این پدیده نمی‌شد. شاید باید تحول در این زمینه را به‌نوعی از زمان جنگ جهانی دوم به بعد در نظر پنداشت. از همین زمان بود که توجه به  قربانی اهمیتی بسیار پیدا کرد و حدومرزهای اجتماعی تا حد بسیاری جابه‌جا شد. از اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی به بعد دیگر به سرباز مجروح به چشم شک و تردید نگاه نمی‌کردند که شاید در حال تمارض بود تا به جبهه بازنگردد. از این زمان به بعد بود که به سربازانی که از لحاظ جسمی سالم بودند ولی خود را قربانی جنگ دانسته و از آسیب‌های روحی آن سخن می‌راندند، توجهی خاص می‌شد. از این زمان به بعد بود که توجه‌ها در عرصه‌ی اجتماعی به مسائلی معطوف شد که تا بیش از آن اهمیت چندانی نداشتند، توجهات بیش‌ازپیش به پدیده‌ی خشونت در محیط خانه و سوءاستفاده‌های جنسی معطوف شد، زنان در جامعه اهمیت والاتری پیدا کردند و به حساسیت‌ها به مسئله‌ی تعرض به زنان بسیار بالا رفت. در این دوران روان گزیدگی (Traumatisme) به‌عنوان آسیبی جدی مطرح شد و باعث شد تا حداقل به حرف‌های قربانیان گوش فراداده شود. شاید بتوان در تغییر عمده را در این میان ذکر کرد. در وهله‌ی اول تغییر در حوزه‌ی سلامت روانی شکل گرفت، به این منظور که هم به حرف‌های جنگجویانی که از جنگ بازمی‌گشتند و هم به حرف زنان قربانی خشونت توجه نشان داده شد. تغییر عمده‌ی دوم در حوزه‌ی ارزش‌های کلی جامعه‌ی غربی به وقوع پیوست و حس همدردی نسبت به قربانیان روان گزیدگی اولویتی روزافزون یافت.

در بادی امر ده‌ها و صدها و به دنبال آن هزاران زن و مرد که به‌واسطه‌ی شکل‌گیری شرایط جدید در جامعه اندکی شجاعت خود را به دست آورده بودند از سکوت خود خارج‌ شده و آنچه را که در دوران کودکی برایشان اتفاق افتاده بود را نقل کردند. اتفاقی که شاید مربوط به دوران کودکی می‌شده ولی عوارض و عواقب آن تا آخرین لحظه‌ی زندگی دامان شخص را خواهد گرفت، عوارض که ماهیتی روانی – اجتماعی دارند: مشکلات روانی در تمامی طول زندگی، افسردگی‌های دوره‌ای، اعتیاد به نوشیدنی‌های الکلی، مواد مخدر و…، تلاش‌های بی‌شمار برای خودکشی، برقراری روابط جنسی پرخطر و افزایش امکان ابتلا به ویروس ایدز، حاملگی‌های ناخواسته، اقدام به جرائم خواسته یا ناخواسته، افزایش خطر ابتلا به سرطان، مرگ‌های زودرس، معلولیت و… از آن دوران تا به الآن شرایط به نحوی تغییر کرده که قربانیان جرئت بیشتری برای پرده برداشتن از حقیقت پیداکرده‌اند. همین امر نیز سبب شده تا دادگاه‌های بسیاری برای رسیدگی به محرم آمیزی تشکیل شود؛ اما بنا به گفته‌ی نهادهای دفاع از حقوق قربانیان، متأسفانه در بسیاری از موارد متهم محکوم نمی‌شود، همین مسئله سبب می‌شود تا از دو جهت به قربانی ضربه وارد شود.

اما چه مسئله‌ای باعث می‌شود تا حتی باوجود بهبود شرایط، بازهم بسیاری از قربانیان محرم آمیزی سکوت را به افشاگری ترجیح بدهند؟

ریشه‌ی سکوت قربانیان را باید در احساس ترس، گناه، بهت و حیران، شرم و درنهایت یک مکانیسم دفاعی جست‌وجو کرد. به گفته‌ی ساندور فرنزی (Sándor Ferenczi)، روانکاو، کودک قربانی محرم آمیزی به‌نوعی تلاش می‌کند تا شخص متعرض را بشناسد و برای کار او توجیهی پیدا کند و درنهایت او را ببخشد: «او گفت من را دوست دارد!»، «اصلاً تقصیر من است که این اتفاق رخ‌ داده!». مسئله‌ی مهم دیگر اما سکوت نزدیکان کودک است، نزدیکانی که از حقیقت خبردارند ولی ترجیح می‌دهند به‌واسطه‌ی ترس، ضعف و یا شرم، چشمان خود را روی آن ببندند. برخی از نزدیکان کودک قربانی حتی سعی می‌کنند کودک را ترسانده و در او احساس گناه به وجود آورند: «کاری را که پدربزرگ/ پدر یا برادرت با تو کرده‌اند را با هیچ‌کس مطرح نکن وگرنه او به زندان می‌رود.»

واقعیت، خیال‌پردازی یا هذیان

جریان روانکاوی‌ای که فروید بنیان‌گذار آن بود، از بدو شکل‌گیری به اهمیت مقوله‌ی جنسیت چه نزد فرد و چه در جامعه، صحه گذاشت. فروید معتقد بود که در سن خیلی پایین مسئله‌ای ممکن است برای کودک پیش بیاید، اما از آن‌ جهت که وی کوچک‌ترین شناختی از مقوله‌ی جنسیت ندارد، در همان موقع آن را درک نکند؛ اما در زمان رسیدن به بلوغ و رسیدن به درکی حدودی از مقوله‌ی جنسیت است که کودک درک می‌کند چه حادثه‌ای برایش رخ‌داده و در همین زمان است که روان گزیدگی شکل می‌گیرد.

فروید به‌ شخصه در بادی امر زمانی که با کودکانی که خود را قربانی می‌دانستند صحبت می‌کرد، خیلی زود شخصی که کودک به او اشاره می‌کرد را متهم می‌کرد؛ اما با گذشت زمان، توسعه‌ی علم روانشناسی و روانکاوی و با علم به این‌که روان بشر تا چه اندازه پیچیده است، به این مسئله پی برد که بسیاری از خاطرات تعرض جنسی‌ای که کودکان دارند، در اصل یا خیال‌پردازی هستند و خاطره‌هایی کاملاً اشتباه هستند که به‌واسطه‌ی بحرانی روحی – روانی در او شکل‌ گرفته است: هر کس می‌تواند خیال‌پردازی کند که پدر، مادر، برادر و یا خواهرش به او تعرض کرده است؛ اما مسئله‌ی بسیار مهم این است که به همین هذیان‌گویی و یا خیال‌پردازی نیز باید توجه بسیار زیادی نشان داده شود چراکه خبر از آسیب نزد شخص می‌دهد. متأسفانه در این موارد سوءاستفاده‌های زیادی وجود دارد به‌خصوص با بهره‌وری از تکنیک خاطرات اشتباه. باید به این مسئله توجه کرد که یک درمانگر ماهر به‌ راحتی می‌تواند به یک شخص بقبولاند که او در دوران کودکی توسط یکی از اعضای خانواده‌اش مورد تعرض قرار گرفته است.

در سال ۲۰۱۱ فیلمی در فرانسه با عنوان پلیس (Polisse) به اکران درامد که به همین مسئله پرداخته بود… در یکی از صحنه‌های این فیلم مادری متعلق به قشر عامه‌ی جامعه به مأمور پلیس توضیح می‌دهد: «اگر این کودک گریه می‌کند، برای آن است که وقتی خوابش نمی‌برد او را آرام تکان می‌دهم تا آرام شود.» فیلم به‌طور کل و این صحنه از فیلم به‌طور خاص حقیقتی را عنوان می‌کند که نه‌ تنها جامعه‌ی فرانسه، که هیچ جامعه‌ی دیگری در دنیا میلی به پذیرفتن آن ندارد: موارد محرم آمیزی در مادران نیز ممکن است به چشم بخورد. زن دیگری در صحنه‌ی دیگری از این فیلم می‌گوید: «دخترم خودش این را می‌خواست…»

امروزه تمامی متخصصان کودک این مسئله را به‌ خوبی تائید خواهند کرد که متأسفانه پدیده‌ی شوم محرم آمیزی کاملاً وجود دارد و ساخته‌وپرداخته‌ی ذهن کسی نیست. این پدیده به‌هیچ‌ عنوان منحصر به یک طبقه‌ی اجتماعی خاص نمی‌شود. در برخی از کشورها هم در حین طلاق ، در صورتی‌که زن و مرد قبلاً صاحب فرزند شده باشند، اتهام محرم آمیزی را متوجه طرف خود می‌کنند… اتهامی که صد البته در برخی از موارد کوچک‌ترین تطابقی با واقعیت ندارد.

آدولف گرانبوم (Adolf Grünbaum)، فیلسوف، اعتقاد دارد که معمولاً برای قربانی محرم آمیزی دو حالت وجود دارد یک دسته کسانی هستند که به‌ شدت تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند و کاملاً نابود می‌شوند، دسته‌ی دیگر اما متوجه هیچ‌گونه آسیب روانی خاصی نمی‌شوند.

بعضاً در دادگاه‌ها والدینی که اقدام به محرم آمیزی کرده‌اند در این مورد می‌گویند: «خود او بود که این را می‌خواست» ، «او با این کار موافقت کرد.» اما توجه کنید که تنها یک مسئله است که هر کودکی در دنیا همیشه با آن موافق است و آن چیزی جز میل به دوست داشته شدن نیست. یک کودک در برهه‌ای از زندگی خود حاضر است هر کاری بکند تا طرف مقابلش او را دوست داشته باشد: «من واقعاً تو رو دوست دارم، به تو احترام می‌گذارم و با تو مثل یک کودک رفتار نمی‌کنم، اصلاً بگذار به تو نشان بدهم بزرگ‌ترها وقتی همدیگر را دوست دارند چه‌کار می‌کنند…»

همه‌ی ما می‌خواهیم ما را دوست داشته باشند و زمانی که به دنیا می‌آییم نیازمان به عشق بی‌انتهاست. به همین دلیل به عهده‌ی بزرگ‌ترهاست که برای این عشق حدومرز مشخص کنند، آن را محدود کنند ، به ما کمک کنند تا رشد کرده و درنهایت آن‌ها را ترک کنیم.

نشانه‌ها

در اکثر موارد، کودکان قربانی محرم آمیزی در احساس ترس، شرم و گناه فرورفته و حقیقت را از سایر اعضای خانواده‌ی خود پنهان می‌کنند. در اینجا برای شما نشانه‌هایی را ذکر خواهیم کرد، اما حتماً باید به این امر توجه داشت که هیچ‌کدام از این علائم به‌طور خاص دلیلی بر این مسئله نیستند ، اما اگرچند مورد از آن‌ها به‌طور همزمان بروز کند، باید گوش‌به‌زنگ شد، چراکه به‌ هر حال نشان می‌دهند مشکلی وجود دارد. مهم‌ترین این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

مشکلات غذایی ( بی‌اشتهایی – پرخوری) ، مشکلات خواب (بی‌خوابی ، کابوس‌های شبانه‌ی دائمی) ، دردهای شکمی، مشکلات درسی در مدرسه (نمره‌های بد ، غیبت ، رفتارهای پرخاشگرانه در قبال دیگران، شناخت از مقوله‌ی جنسیتی به‌نحوی‌ که مناسب سن کودک نیست، شوخی‌هایی با ماهیت جنسی که مناسب سن کودک نیست و… البته نشانه‌های فیزیکی‌ای هم وجود دارد که می‌تواند زنگ خطری باشد برای نزدیکان کودک.

درنهایت باید به این مسئله توجه کرد که شاید یک کودک برای مدت چند سال در معرض محرم آمیزی قرار بگیرد و به‌ ظاهر هم نشانه‌ای از خود بروز ندهد، اما بخشی از وجود او برای همیشه مرده است…

منابع و مواخذ:

  1. Tais-toi et pardonne !, Flammarion, 2011
  2. Journal inédit et non expurgé des années 1932-1934, Stock, 1995, rééd. Poche, 2002.
  3. Que sais-je ? L’inceste, Puf, 2004
  4. l’entretien avec Jeffrey Masson, « Scandale aux Archives Freud », Le Cercle Psy n° ۷, décembre ۲۰۱۲/janvier-février 2013.
  5. Le génie des origines. Psychanalyse et psychoses, Payot, 2002.
  6. D. Fassin et R. Rechtman, L’Empire du traumatisme. Enquête sur la condition de victime, Flammarion, 2007.
  7. Les Liaisons interdites. Histoire de l’inceste au XIXe siècle, Fabienne Giuliani, Publications de la Sorbonne, 2014
  8. Fraley, R. C., & Marks J. M. (2010). Westermarck, Freud, and the incest taboo : does familial ressemblance activate sexual attraction ? Personality and social psychological bulletin, 36 (9) PMID 20647594
  9. L’enfant cassé, L’inceste et la pédophilie, Catherine Bonnet
  10. Inceste et Jalousie , Dennis Vasse
  11.  L’enfant victime d’inceste , Préface d’hubert Van Gijseghem

انسان شناسی و فرهنگ ـ ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی