امروز:   فروردین ۲۸, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
آوریل 2024
د س چ پ ج ش ی
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
2930  

دردسرهای طلاق توافقی مشروط برای زنان

TALAGH

اجرای قانون جدید حمایت از خانواده حرف و حدیث‌های فراوانی دارد. یکی از آنها،‌ اجباری شدن شرط مشاوره در طلاق توافقی است. طرفداران این قانون می‌گویند بیشتر طلاق‌ها هیجانی است و با مشاوره، آمار این طلاق‌ها کم می‌شود. مخالفانش هم معتقدند که این شرط فقط پروسه دشوار طلاق را برای زنان سخت‌تر می‌کند

***

هدی عمید، وکیل پایه یک دادگستری، در انتقاد از دلایل موافقان می‌گوید: مگر وقتی زوج‌ها تصمیم هیجانی برای ازدواج می‌گیرند، کسی آنها را مجبور می‌کند که به مشاور مراجعه کنند تا از درستی تصمیمشان مطمئن شوند؟ حالا چطور است که موقع طلاق گرفتن نگران خانواده‌ها می‌شوند که هیجانی رفتار نکنند؟ وی معتقد است آمار اعلام شده در مورد درصد بالای طلاق توافقی مسئولان را دچار یک سوء تفاهم بزرگ کرده است. به گفته خانم عمید، تنها راه زنان ایرانی برای گرفتن طلاق در زمان کوتاه تر این است که با گذشتن از مهریه و نفقه و همه حق و حقوقشان، مرد را به طلاق توافقی راضی کنند. همین است که آمار این نوع طلاق در ایران بالا است. حالا شرط مشاوره یک سد جدید در راه طلاق توافقی برای این خانم‌ها ایجاد کرده است. عمید چند سالی هم به عنوان محقق کمیسیون زنان مرکز توسعه و تحقیق قضائی با قوه قضائیه همکاری کرده است. گفتگوی روزان با این خانم وکیل را در ادامه می‌خوانید.

شرط مشاوره اخیرا به طلاق توافقی اضافه شده. این یعنی دقیقا چه تغییری در روند جدایی اتفاق می‌افتد؟

قانون حمایت ازخانواده اوایل سال ۹۲ ابلاغ شد. این قانون، طلاق توافقی را به انجام چند جلسه مشاوره توسط مشاوران واقعی که خود قوه قضائیه آنها را معرفی کرده، منوط می‌کند. افرادی که دنبال طلاق توافقی هستند باید به این مشاوران مراجعه کنند. بعد از یک یا چند جلسه، مشاوران تایید می‌کنند که این افراد می‌توانند یا نمی‌توانند با هم زندگی کنند و طلاق را تایید می‌کنند. بعد هم دادگاه طلاق را ثبت می‌کند.

گفتید قانون سال ۹۲ تصویب شده. چرا به تازگی موج انتقادها از آن بالا گرفته است؟

آیین نامه اجرایی این قانون تازه تصویب شده است. قبلا اجرا نمی‌شد و کسی هم انتقاد نمی‌کرد.

اصلا چه دلیلی باعث شد که مسئولان تصمیم بگیرند طلاق توافقی را مشروط کنند؟

طبق آمار قوه قضائیه، بالاترین آمار پرونده‌های خانواده متعلق به طلاق توافقی است؛ تعداد این پرونده به تنهایی‌ها از بقیه پرونده‌های خانواده مثل مهریه، نفقه، طلاق به درخواست مرد و طلاق به درخواست زن بیشتر است. احتمالا قانونگذاربه این نتیجه رسیده که این آمار بالا به کانون خانواده آسیب می‌رساند. آنها هم تصمیم گرفتند از روشی استفاده کنند تا این پروسه سخت تر شود تا آمار طلاق یک مقدار کمتر شود.

شما این استدلال را قبول دارید؟ چرا آمار طلاق توافقی اینقدر زیاد است؟

مشکل اصلی از اینجا ناشی می‌شود که یک بی دقتی این وسط اتفاق افتاده است. سئوال این است که اصلا چه تعداد از پرونده‌های طلاق توافقی، واقعا توافقی هستند؟ طلاق به درخواست زن در سیستم قضایی و قانونی ما بسیار سخت و طولانی است. این پروسه معمولا یک چیزی حدود یک سال و نیم تا دو سال طول می‌کشد.

چرا فرآیند طلاق گرفتن اگر به درخواست زن‌ها باشد اینقدر زمان بر است؟

زن‌ها به دو دلیل طلاق می‌گیرند. یا عسر و حرج یا ترک نفقه به مدت معین. عسر و حرج به این معنی است که شرایط زندگی برای زن غیر قابل تحمل شود. البته این مسئله باید در دادگاه اثبات شود. مثلا اعتیاد شوهر یا کتک خوردن و قربانی خشونت خانگی بودن باید در دادگاه اثبات شود. بعد از اثبات زن می‌تواند طلاق بگیرد. روند اثبات طولانی است و همین موضوع باعث می‌شود که طلاق‌های به درخواست زنان به سختی به نتیجه برسد و خیلی وقت‌ها هم به نتیجه نمی‌رسد. حتی وقت هایی که واقعا شرایط حادی بر زندگی زن حاکم است، چون راه‌های اثبات سخت هستند، خانم نمی‌تواند طلاق بگیرد. آن طرف ماجرا آقایان هستند که به راحتی می‌توانند طلاق بگیرند و با حق طلاق هیچ مشکلی ندارند.

شما به آمار تعداد طلاق‌های توافقی نقد وارد کردید. آمار قوه قضائیه که ظاهرا نشان می‌دهد تعداد این نوع طلاق‌ها بسیار بالا است.

ببنید طلاق توافقی تنها راهکار قانونی‌ای بود که خانم‌ها در این سال‌ها به آن متوسل می‌شدند تا بتوانند طلاق بگیرند. زنها از یک سری حق و حقوقشان می‌گذرند یا به هر طریق چانه زنی دیگری همسرشان را راضی به طلاق توافقی می‌کنند. در واقع مرد متقاضی طلاق توافقی نیست که بگوییم توافقی اتفاق افتاده. متقاضی واقعی این نوع طلاق، زنها هستند. خانم مثلا از مهریه و حضانت بچه می‌گذشت؛ یا پرونده کیفری کتک خوردنش را می‌بست؛ به ازای این گذشت‌ها مرد راضی می‌شد که درخواست طلاق توافقی بدهند. زنها هم فقط برای آن که درگیر پروسه طولانی طلاق نشوند و سریع تر قضیه را حل کنند از همه چیزشان می‌گذشتند تا توافقی جدا شوند.

ثبت طلاق توافقی بدون مشاوره چقدر زمان می‌برد؟

قبلا بسته به اینکه از کدام شعبه دادگاه و کدم شهر اقدام می‌کردند، بین ۲ تا ۳ روز نهایت تا یک هفته طول می‌کشید. بعضی وقت‌ها سریعتر بعضی وقت‌ها طولانی‌تر. زمان را نکات حقوقی پرونده تعیین می‌کرد.

طبق استدلال شما بخش عمده‌‌ای از طلاق‌های توافقی، طلاق به درخواست زنان است؟

بله. نکته اصلی همین است که این طلاق‌ها درست است که اسمش طلاق توافقی هست اما در واقع طلاق‌های به درخواست زن هستند. بعد یک سری دیگر از طلاق‌های توافقی طلاق هایی هستند که با استناد وکالت در طلاق یا حق طلاق، زن دادخواست می‌داده. پروسه طلاق به استناد وکالت در طلاق هم درست مثل پروسه طلاق توافقی است. یعنی خانم از طرف شوهرش وخودش دادخواست طلاق می‌داد.

معمولا زنان برای گرفتن وکالت طلاق از همسران شان چه مشکلاتی دارند؟

تعداد محدودی از مردها هستند که طلاق توافقی را می‌پذیرند و خودشان داوطلبانه وکالتنامه می‌دهند؛ اما معمولا وضع اینطور نیست. زن‌ها معمولا باید تلاش زیادی کنند تا مرد را به وکالت دادن راضی کنند. خیلی وقت‌ها خانم در ازای گرفتن این وکالت در همانجا در محضر، مهریه و حقوق مالی خود را می‌بخشد تا وکالت طلاق بگیرد.

بعضی از کارشناسان حقوقی گفته‌‌اند که برای اجرای این قانون نیاز به دفاتر مشاوره هست و این دفاتر هنوز ایجاد نشده اند. به همین دلیل قانون هنوز اجرا نمی‌شود. شما این را تایید می‌کنید؟

این قانون مدتی است که اجرایی شده. همین الان در تهران که اعمال می‌شود. چند شهرستان دیگر را هم که گفته‌‌اند اجرا می‌شود.

یعنی اگر همین فردا یک نفر برای طلاق توافقی به دادگاه مراجعه کند باید به مراکز مشاوره هم برود؟

بله این قانون الان برای همه موارد طلاق توافقی اعمال می‌شود. از آخرین روزهای سال ۹۳ چند پرونده طلاق توافقی داشتیم که همه به مشاور ارجاع شدند.

مشاورها افراد خاصی هستند یا سراغ هر دفتر مشاوره‌‌ای می‌شود رفت؟

خود دادگاه تعیین می‌کند. دادگاه‌های خانواده ونک و محلاتی مشاورین مستقر در همان دادگاه دارند که تلاش می‌کنند تا زوجین را به صلح و سازش دعوت کنند و مشکلات آنها را حل کنند؛ اما دادگاه خانواده مفتح، زوجین را به مراکز مشاوره خارج از دادگاه ارجاع می‌دهد که هزینه‌های معمول خود مرکز مشاوره باید پرداخت شود. اما لیستی از مراکز دولتی و خصوصی وجود دارد که فقط باید از آنها برای مشاوره استفاده کنند.

پس مشاوره‌ها رایگان نیست. هزینه جلسه مشاوره در طلاق توافقی را زن باید پرداخت کند یا مرد؟

هر دو باید بپردازند؛ اما چون طلاق به استناد وکالت در طلاق هست، عملا زن می‌پردازد.

هزینه هر جلسه مشاوره چقدر می‌شود؟

در دادگاه هزینه زیادی ندارد. هزینه هر جلسه مشاوره گرفتن از مشاوران داخل مرکز حدود ۲۵ هزار تومان است. ولی نرخ مراکز مشاوره بیرون از دادگاه بیشتر است. پرونده‌‌ای داشتیم که هر جلسه حدودا هشتاد هزار تومان پرداخت کرده بودند.

این مشاوران بر چه اساسی انتخاب شده اند. داشتن سابقه و تجربه کافی در انتخاب آنها لحاظ شده؟

صلاحیت این مشاوران هم مسئله مهمی است. اینکه چه نوع نظارتی بر چنین مشاورانی می‌شود تا خود آسیب بیشتری به زنان جامعه وارد نکنند را هنوز کسی نمی‌داند.

ایرادات زیادی به این قانون وارد شده است. به نظر شما بدترین پیامد اجرای چنین قانونی چه خواهد بود؟

این قانون، پروسه طلاق را برای خانم‌ها دوباره سخت تر و سخت تر می‌کند. به طور عملی اینطور است که خانم‌ها برای اینکه همسرانشان را راضی به طلاق توافقی کنند باید زمان و انرژی زیادی بگذارند. باید هزینه کنند. هم باید از یک سری حق و حقوق شان بگذرند و هم خیلی از موارد هست که باید پول پرداخت کنند. حالا راضی کردن مرد که به جلسه مشاوره بیاید هم به همه این مشکلات اضافه می‌شود.

یعنی خانم‌ها برای طلاق گرفتن هم باید از خیر مهریه و نفقه بگذرند. هم یکی چیزی دستی به آقا پرداخت کنند؟

بله! خانم برای اینکه همسرش را به طلاق راضی کند در موراد بسیاری باید به او پول پرداخت کند. پرونده هایی داشتیم که آقا برای رضایت به طلاق توافقی از ۲ میلیون تا ۲۰ میلیون تومان پول گرفته است. هم مهریه را می‌بخشد هم باید به آقا پول بدهد. قبلا بعد از گذر از همه این مراحل زن می‌رفت دادگاه و درخواست طلاق توافقی می‌داد و کار تمام می‌شد. حالا تازه باید با کمک قاضی، مرد را راضی کنند که به مرکز مشاوره برود.

اگر شوهر حاضر نشود به مرکز مشاوره مراجعه کند؛ وضعیت طلاق چه می‌شود؟

دقیقا یک ماه و نیم پیش یکی از دوستانم در جنوب کشور که در مرکز مشاوره بهزیستی کار می‌کند، برایم از خانمی تعریف کرد که همین مشکل را داشت. این خانم با گریه پیش مشاور رفته بود و گفته بود برای هر یک جلسه‌‌ای که شوهرم را راضی می‌کنم تا به اینجا بیاید باید به او پول بدهم. از مشاور خواسته بود زودتر این رفت و آمدها را تمام کنند تا حداقل مجبور نباشد اینقدر پول به آقا بدهد. درست است که قانونگذار پیش بینی کرده که اگر هم شوهر برای مشاوره نیامد چه اتفاقی می‌افتد اما این مشکلات هست. اگر مرد در جلسه حاضر نشود، به دادگاه ابلاغ شده و حکم صادر می‌شود.

جلسات مشاوره معمولا چقدر ادامه پیدا می‌کند؟

 بستگی دارد. بین یک تا چهار جلسه مشاوره رایج است.

با اجرای این قانون، حق طلاق زن محدودتر می‌شود؟

هر آدمی حق دارد بتواند طلاق بگیرد و از رابطه‌‌ای که نمی‌خواهد خارج شود. این جز حقوق انسانی آدم‌ها است. استفاده از این حق نباید به اختیار دادگاه گذاشته شود.

توجیه قانونگذار این است که از افرایش طلاق در جامعه نگران است و دنبال راهکار می‌گردد.

سیستم حاکم بر جامعه اگر نگران افزایش طلاق هست که به درستی هم نگران هست، باید راهکارهای دیگری پیدا کند برای آموزش دادن به مردم. اگر کسی مشکل خانوادگی دارد باید با مراجعه به روانشناس و مشاور تلاش کند تا مشکل را حل کند. اگر نشد بعد به طلاق متوسل شود. اما این یک سری زیر ساخت‌های فرهنگی و آموزشی می‌خواهد. آدم‌ها باید مهارت‌های زندگی را یا دبگیرند. اما نمی‌شود که حقوق آدم‌ها را از آنها سلب کنیم به این معنی که شما اجازه ندارید طلاق بگیرد چون من تشخیص می‌دهم که شما آمادگی آن را ندارید. آدم‌ها بیاد بتوانند درست یا اشتباه برای طلاق گرفتن تصمیم بگیرند. درست یا غلط، اختیار تصمیم گیری با خودشان است. می‌توانند آدم‌ها را تشویق کنند که به مراکز مشاوره بروند اما اجبار کردن آنها درست نیست.

نقطه مثبتی که طرفداران این قانون بر آن تاکید دارند این است که بسیاری از طلاق‌ها هیجانی است و مشاوره مانع این اتفاق می‌شود. آنها می‌گویند امروز بسیار یاز طلاق‌ها در یکی دو سال اول زندگی زوج‌ها اتفاق می‌افتد و با مشاوره قبل از طلاق شاید بشود مانع این کار شد.

به نظر من پایه این استدلال زیر سئوال است؛ چون هیچ آمار دقیقی وجود ندارد که چه تعداد به دلایل هیجانی طلاق می‌گیرندیا چه تعداد از طلاق‌ها واقعا در یک سال اول زندگی اتفاق می‌افتد. آمار نداریم. چقدر می‌شود روی این ادعاها حساب باز کرد‍؟ اصلا چطور است زمانی که همین آدم‌ها دارند با هیجان تصمیم به ازدواج می‌گیرند، کسی اجبارشان نمی‌کند که به مشاور مراجعه کنند؟ اجبار قانونی با کار فرهنگی خیلی متفاوت است. قانونگذار یا دولت می‌تواند زیر ساخت‌های مشاوره را فراهم کند. مثلا مشاوره رایگان بدهد یا نهادی را تعیین کند تا مردم دسترسی راحت به مشاور داشته باشند. اما نیازی نیست که آدم‌ها را مجبور به استفاده از مشاور کند.

گزارشی از مهدخت قویدل ـ همسری از روزان

۸ شهریور ۱۳۹۴

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی