بیستمین سالگرد درگذشت سیاوش کسرایی
سیاوش کسرایی زمستان ۱۳۰۵ در اصفهان زاده شد و ۲۰ سال پیش در چنین روزهایی، در زمستان ۱۳۷۵ پس از گریز از خطر دستگیری و شکنجه و احیانا اعدام، آواره گردید و از پی اقامت در کابل و مسکو، بعد از یک عمل جراحی قلب که موفقیتآمیز هم بود در اثر ابتلا به ذاتالریه در وین درگذشت. او در گورستان مشاهیر وین دفن شده است
***
سیاوش کسرایی زندگی ادبی پرتلاطمی داشت. زندگی ادبی او با وقایع سیاسی در ایران و با فعالیتهای حزب توده و سرکوب های پس از کودتای ۲۸ مرداد درآمیخته است. او شاعر امید است در دوران یأس. شاعری پرتلاش در عرصههای اجتماعی و فرهنگی که بعد از کودتا و سرخوردگیهای سیاسی و نومیدیهای اجتماعی هرگز امید خود به تغییر را از دست نداد.
به مناسبت بیستمین سال درگذشت سیاوش کسرایی با شیرین فامیلی از کتابداران فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دوران پیش از انقلاب و حسن مکارمی، از استادان دانشگاه بلوچستان و یکی از همکاران سیاوش کسرایی و همچنین با بیبی کسرایی، دختر او گفتو گو کردهایم.
آنها، هر یک روایتی از یکی از دورههای زندگی سیاوش کسرایی را به دست میدهند: شیرین فامیلی از فعالیت سیاوش کسرایی در سالهای پیش از انقلاب در حلقههای ادبی در تهران سخن میگوید، حسن مکارمی از دوران استادی او در دانشگاه بلوچستان و بیبی کسرایی از دلمشغولیهای اجتماعی او.
بحشی از این گفت و گو را می شنوید
هنگامی که جمهوری اسلامی اواخر ۱۳۶۱ رهبران اصلی حزب توده ایران را دستگیر کرد، عرصه بر سیاوش کسرایی تنگتر شد و او ناگزیر در تهران زندگی مخفی در پیش گرفت، تا اینکه سرانجام موفق شد به افغانستان برود. مقصد بعدی مسکو بود.
دوری از ایران اما دوران تازهای در زندگی این شاعر ملی ایران رقم زد: او در کابل با رادیو زحمتکشان همکاری میکرد و در مسکو هم که خانهنشین شده بود، هرگز امیدش را از دست نداد.
اشعار او در تبعید غنای بیشتری گرفت. «مهره سرخ» دومین حماسه در وزن نیمایی یادگار این دوران است.
کبری قاسمی ـ برگرفته از رادیو زمانه
۲۱ بهمن ۱۳۹۴