“این جا؛ جای تو نیست”
گزارشی از سایه روشن یک مراسم
”بر اثر ازدحام جمعیت، تقریباً به داخل جوی پرت شده بودم. سعی داشتیم دوباره خودمان را وارد جمعیت شعاردهندگان کنیم. مردی حدوداً ۵۰ ساله با اخم و لحنی تحقیرآمیز گفت: «کجا دارین میاین تو مردا؟ اینجا جای شما نیست واقعاً خوشتون میاد بین اینهمه مرد باشید».”
***
“این درد مشترک همه زنهایی بود که خواستند شرافتمندانه در تشییع حاضر بشوند اما یکسری بیمار جنسی فقط سبب آزار رسوندن و اذیت کردن بودن”.
”بر اثر ازدحام جمعیت، تقریباً به داخل جوی پرت شده بودم. سعی داشتیم دوباره خودمان را وارد جمعیت شعاردهندگان کنیم. مردی حدوداً ۵۰ ساله با اخم و لحنی تحقیرآمیز گفت: «کجا دارین میاین تو مردا؟ اینجا جای شما نیست واقعاً خوشتون میاد بین اینهمه مرد باشید».”
✅این جملات روایتهایی زنانه است از یک مراسم تشییع؛ مراسمی که پس از مدتها نمود واقعی حذف نشدن صداها و عقاید بود؛ صداهایی که در سایه سرکوبها و حصرها دوام آوردند و اینچنین رخ نمایی کردند و فاتح خیابانها شدند. اما در کنار این فتح مثالزدنی ؛ روایتها و مشاهدات زنان حاضر در مراسم قابل تامل است که نباید سادهانگارانه از کنار آنها گذشت و در سایهروشن حقایق باید به تحلیل و چرایی پرداخت.
✅به خصوص آنکه در گذشته کمتر در تجمعات سیاسی و هدفمند مواردی از این دست قابل مشاهده بود و گویا امروز این بیاخلاقی عنانگسیخته، راه به گردهماییهای سیاسی نیز یافته است و ابزاری شده است برای ایجاد احساس ناامنی در زنان. این نکته بایستی یادآوری شود که به طور قطع ربط دادن این موضوع به دسته بندیهای سیاسی راه به جایی نخواهد برد و نشان از نادیدن معضلات حال حاضر جامعه است که ضرورت توجه به آن را به عنوان امری پیوسته و دنباله دار از بین خواهد برد.
✅اما در کنار تمامی اظهارات جمله “اینجا جای شما نیست” را میخواهم برجسته کنم. مسلما عبارتهایی اینچنین را بسیاری به عنوان یک زن شنیدهایم که بیگمان هدف اصلی آن از متن به حاشیه راندن زنان است و به اشکال مختلف سعی در ایجاد محدودیتهای جنسی در حوزه عمومی دارد و بسیار دور از ذهن نیست که حضور در یک حرکت جمعی، تبدیل به خاطرهای آزاردهنده برای برخی از زنانی میشود که اراده مشارکت و بودنشان مجال عقبنشینی به آنها نمیدهد و درنهایت این خشونت عریان را تجربه میکنند.
✅از طرف دیگر ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردسالار و مستعد این گونه تعرضات است و آزارهای جنسی روایت شده در این مراسم از جنس تمامی تجربههای آزاردهندهای است که مکررا در خیابانها و اتوبوسها و متروها و دانشگاهها و…..تجربه میکنیم و آن را امری روزمره و عادی میپنداریم و شرم بیان و فرهنگ «تمکین پسند» ما مانع جلوگیری از تکرار دوباره آن میشود. در چنین موقعیتی خشونت پر و بال میگشاید و به هنجارها و رفتار اجتماعی شکل میبخشد و متلکها و تعرضات خیابانی نه تنها بیعقوبت میمانند بلکه به فعلی سرگرمکننده برای بسیاری از مردان بدل میشوند.
✅سکوت در برابر خشونتها، از طرفی به اعتماد به نفس پایین و احساس بیارزشی فرد منجر میشود از طرف دیگر هم این پذیرش و سکوت، ناشی از ناباوری نسبت به جایگاه و ارزش واقعی خویشتن است چیزی که هدف اصلی به حاشیه راندن زنان است و میخواهد واژه ترس و احتیاط را در کنشهای عمومی زنان پایهریزی کند و عبارت “اینجا جای شما به عنوان یک زن نیست” نمادی گفتاری از این رویکرد محدودیتساز است.
✅نتیجه آن چندان غیرقابل پیش بینی نیست. همین چند روز گذشته بود که یک فرمانده نیروی انتظامی از موتورسواری دو زن در دزفول به عنوان اقدامی “هنجارشکن” و “زشت” و “قبیح” یاد کرد و حرکت آنان را اوج پشت پا زدن به هنجارهای دینی دانست که با اقدامات گسترده پلیس این عاملان دستگیر و به محاکم قضایی معرفی شدند.
✅لازم به ذکر است که در هیچکدام از بندهای قوانین عام راهنمایی و رانندگی، زنان از گرفتن گواهینامه برای هیچ وسیله نقلیهای منع نشدهاند اما در ورای قانون با آن برخورد میشود و نهادهایی که موضوع دوچرخه سواری و یا موتورسواری زنان را در اولویت قرار می دهند و آن را مصداق تامین امنیت و مبارزه با ناهنجاری میدانند در مقابل آزار و اذیتهای ریز و درشتی که علیه زنان در جامعه میشود بیتوجهاند و بعد از سه سال هنوز تکلیف پرونده اسیدپاشیهای سریالی اصفهان را مشخص نکردهاند.
✅این دو موضوع چندان بیربط به یکدیگر نیستند و از سر اتفاق پشتسر هم رخ داده است که علت و معلول وقایع را بشناسیم و چارهای برای آن بیاندیشیم نه به عنوان یک مرد و یا به عنوان یک زن بلکه به نام انسان. موقع آن است که در مقابل این اتفاقات حساس شویم و به پرسش مجرم کیست؟و قربانی چه کسی است؟ پاسخ منصفانه دهیم. شاید همین سکوت، مهمترین عامل در پابرجایی این آزارهاست.
ریحانه فرزانه ـ کانون شهروندی
۹ بهمن ۱۳۹۵