نقاط عطف در پژوهش، دانش و پاسخ دولتها در برابر سوءاستفاده جنسی از کودکان
یک بررسی تاریخی از تکامل عملکرد، سیاستها و آموزش نیروهای پلیس در مورد سوءاستفاده جنسی از کودکان از سال ۱۹۶۰ تا امروز؛ این مطلب توسط پژوهشگر اجتماعی و فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه تکنولوژیک کویینزلند استرالیا ترجمه شده و امید است که در کنار تلاش فعالان حمایت از حقوق کودک که جهت پیشگیری از سوءاستفاده حنسی از کودکان به آموزش و افزایش آگاهی خانواده ها و کودکان یاری رسانده اند، به ایجاد انگیزه و تمایل در نهادهای عمومی برای اقدامهای فوری و اساسی در محافظت از کودکان کشور کمک کند.
***************
خشونت بس: مطلب پیش رو توسط کاوه بیورانی[۱]، پژوهشگر اجتماعی و فارغالتحصیل دکتری از دانشگاه تکنولوژیک کویینزلند استرالیا به سایت خشونت بس ارسال شده است. نسخه پیدیاف مقاله در انتهای مطلب موجود است. شما را به خواندن این ترجمه دعوت میکنیم.
۱- پیشگفتار مترجم
در چند سال اخیر در ایران شاهد کارها و فعالیتهایی در مورد سوءاستفاده جنسی از کودکان بودهایم. بیشتر این موارد به آموزش و افزایش آگاهی خانوادهها و کودکان برای پیشگیری پرداختهاند که این خود گامی لازم است. شاید یک دهه قبل چنین تلاشی کمتر دیده میشد. با این حال آنچه تا کنون کمتر دیده شده است پرداختن به نقش دولت و حکومت در برابر سوءاستفاده جنسی از کودکان است. از آنجا که مبانی علمی و تئوریک آزار جنسی کودکان هنوز در سطح بسیار ضعیفی در کشور وجود دارد، بیشتر سازمانهای دستاندرکار هنوز در استیصال و انفعال به سر برده و فاقد ابزارها و سیاستهای کافی برای برخورد با این پدیدهاند.
وقتی خبر آزار جنسی کودکان در مدرسهها یا سایر مؤسسات دولتی مانند خبر مدرسهای در غرب تهران توسط ناظم مدرسه (روزنامه شهروند) یا در جنوب تهران توسط معلم ورزش (www.parsine.com) و یا اخبار ۵۲۰۰ پرونده تجاوز محارم به کودکان (باشگاه خبرنگاران جوان) منتشر میشود، آنچه نخست به ذهن میرسد آن است که چگونه میتوان در این زمینه کاری کرد. آیا این آمارها تنها نوک کوه یخی است که به سطح آگاهی عمومی رسیده و آمارهای واقعی بالاتر از این تعداد است؟ آیا جامعه واقعاً فاقد هرگونه توانایی برای برخورد سیستماتیک با پدیدهی سوءاستفاده و استثمار جنسی از کودکان بیدفاع است. خوشبختانه کشورهای بسیاری در دنیا، از کشورهای توسعهیافته گرفته تا کشورهای در حال توسعه، گامهای بزرگی را در این زمینه پیشتر برداشتهاند و به موفقیتهای چشمگیری در کاهش این آمار دست یافتهاند که ما میتوانیم از آنها بهره بگیریم.
ضعف قانون و عدم وجود قوانین مورد نیاز، یکی از عواملی است که ارگانهای مربوطه را در برخورد با این مسئله به انفعال واداشته است. بردن لایحههایی از سوی دولت به مجلس و یا ارائه طرحهایی از سوی مجلس که به این مسئله پرداخته تا ضعف قانون در این زمینه را رفع کنند، میتواند یک گام تأثیرگذار و یک پیام قاطع باشد که در کشور با جدیت تمام از کودکان این سرزمین حفاظت میشود و سوءاستفاده جنسی از کودکان تحمل نخواهد شد. در این ترجمه به چگونگی تحول در قوانین به سمت بهبود آن در برخورد با کودکآزاری جنسی در یکی از کشورهای توسعهیافته اشاره خواهد شد.
آنچه تجارب دنیا نشان میدهد، این است که به یک هماهنگی بسیار بالا میان ارگانهای دستاندرکار نیاز است. سازمانها، ادارات و ارگانهایی مانند پلیس، وزارت بهداشت، قوه قضاییه، دادگستری، بهزیستی، معاونت زنان و امور خانواده همگی به نحو عمدهای باید نقش اساسی خود را در این زمینه ایفا کنند.
از سوی دیگر هرچند نیروهای پلیس در کشور با جرایم به صورت عمومی برخورد میکنند، اما تجربه کشورهای دیگر جهان نشان میدهد که برخورد با سوءاستفاده و استثمار جنسی کودکان نیاز به آموزش تخصصی نیروها و تشکیل تیمهای تخصصی، حداقل در مراکز استانها دارد. همچنین نقش وزارت بهداشت در تشکیل کارگروه ویژهای که به آموزش پزشکان و نیروهای متخصص بپردازد و در این زمینه سیاستگذاریهای لازم را بکند قابل تأکید است.
با روشنتر شدن میزان آسیب روحی و روانی به قربانیان سوءاستفاده و استثمار جنسی کودکان و به دلیل فشار جامعه میزان احکام صادره برای جرایم جنسی علیه کودکان در کشورهای پیشرفته در طول زمان هر ساله شدیدتر میشوند. تشدید مجازات متناسب با میزان آسیب به قربانی از مؤثرترین ابزارها برای پیشگیری از ارتکاب جرایم بوده است. در این گزارش همچنین به سیستمهای کارآمدی اشاره میشود که بسیاری از کشورها چندین سال است به کار گرفتهاند. برای نمونه تأسیس یک سیستم ملی برای کمک به مؤسساتی که با کودکان سروکار دارند (مانند مدارس، باشگاههای ورزشی، مهدکودکها، بیمارستانها …) تا بتوانند مجرمان سوءاستفاده جنسی از کودکان را شناسایی کنند و مانع استخدام این افراد سابقهدار شوند. کودکآزاری جزو جرایمی است که احتمال تکرار دوباره آن توسط مجرم حتی پس از آزادی از زندان نسبت به جرایم دیگر بسیار بالاست. در بسیاری از کشورها در صورت کار با کودکان، آغاز به کار کارمندان منوط به اخذ کارت سلامت کار با کودکان است که هر چند سال یک بار دوباره باید توسط پلیس یا سازمان محافظت از کودکان صادر شود.
از آنجا که این مسیر در کشور ما به تازگی آغاز شده و تجربه زیادی در این زمینه وجود ندارد و به ندرت میتوان حتی یک سیاست مدون که به صورت تخصصی به مسئله سوءاستفاده جنسی از کودکان بپردازد را یافت، امید است که این ترجمه به ایجاد انگیزه و تمایل در نهادهای عمومی برای اقدامهای فوری و اساسی در محافظت از کودکان کشور کمک کند. این ترجمه، ترجمهی فصل دوم از یک گزارش شش فصلی تحت عنوان «یک بررسی تاریخی از تکامل عملکرد، سیاستها و آموزش نیروهای پلیس در برابر سوءاستفاده جنسی از کودکان» است. به این دلیل این گزارش برای ترجمه انتخاب شده است که تصویری از رشد و توسعه ظرفیتهای دولت در کشوری را ارائه میکند که تا حدود زیادی موفق به برخورد با کودکآزاری جنسی شده است و توانسته آمار رخ دادن آن را در ۴۰ سال اخیر بهبود بخشد.
۱ـ مقدمه
هدف از این بخش ارائهی بستر و زمینهای است که در آن بتوان پاسخ و برخورد پلیس به اتهامات سوءاستفاده جنسی از کودکان را با تأمل بر جوِّ عمومی جامعه از دههی ۱۹۶۰ تا حال حاضر بر اساس پیشرفتها در تحقیقات علوم اجتماعی، پاسخ دولتها و آگاهی عمومی از سوءاستفاده جنسی از کودکان در کانادا را مشاهده نمود. برای بیش از نیمی از قرن بیستم مسئله سوءاستفاده جنسی از کودکان در خفا نگه داشته میشد، با وجود آن که رد پای این مسئله را حتی میتوان تا قرون وسطی نیز رهگیری کرد (Finkelhor، ۱۹۸۴). این موضوع تا اواسط دههی ۱۹۷۰ در دستور کار کارشناسان سلامت روان و رفاه کودکان قرار نگرفته بود (Finkelhor، ۱۹۸۶) و تا اواخر دههی ۱۹۷۰ مسئله سوءاستفاده جنسی از کودکان در سطح آگاهی اجتماعی مطرح نشده بود (Gomes-Schwartz, Horowitz & Cardelli, 1990). دههی ۱۹۸۰ تعداد فزایندهای از مطالعات اجتماعی را در تلاش برای برآورد میزان واقعی شیوع و گستردگی مشکل (Finkelhor، ۱۹۸۶) و طرحها و ابتکار عملهای قابل توجه دولت فدرال در زمینه سوءاستفاده جنسی از کودکان را به ارمغان آورد. کمیته جرایم جنسی علیه کودکان و نوجوانان[۲] که بعدها تحت عنوان کمیته بَجلی[۳] شناخته شد، در سال ۱۹۸۱ توسط دولت فدرال با یک دستور برای بررسی قوانین و سایر منابع اجتماعی حفاظت از کودکان در برابر جرائم جنسی و همچنین برای پیشنهاد راههایی در جهت بهبود حفاظت از کودکان در برابر سوءاستفاده جنسی تأسیس شد. در سال ۱۹۸۴ این کمیته گزارشی که معمولاً به نام گزارش بَجلی شناخته میشود را منتشر کرد که در آن سوءاستفاده جنسی از کودکان را به عنوان یک مشکل جدی در کانادا به رسمیت شناخت. در بیست سال گذشته همچنان به صورت مداوم یک تعامل بین پژوهش، پاسخ دولت و آگاهی اجتماعی وجود داشته است که به کشف مسائل جدید و ارائهی راههای جدید برای مقابله با مسائل سوءاستفاده جنسی از کودکان منجر شده است. با توجه به محدود بودن این بخش، تنها نقاط عطف و مهم انتخابی در این حوزه مورد بحث قرار خواهد گرفت.
لطفا بقیه ی مقاله را در اینجا بخوانید.
مقاله ترجمه شده به صورت: پیدیاف
۱۴ دی ۱۳۹۵