پاهایت را جمع کن
…«پاهایت را جمع کن» عنوان کمپینی بود که این اواخر توجهام را جلب کرد که ابتدا از خواندن عنوانش چیزی دستگیرم نشد اما بعد از توجه بیشتر و جستوجو در فضای مجازی متوجه چرایی شکلگیری این داستان شدم… عدهای از زنان در ترکیه دست به ایجاد کمپینی با این مضمون زده بودند و با تلاش برای گسترش آن در سطح مجازی به دنبال آگاهکردن مردان از یک خشونت پنهان علیه خود شدند؛ مردانی که طرز نشستن آنها فضای در اختیار زنان را محدود و تنگتر میکند و با یک قدم جلوتر و خشونت عریانتر، سعی بر برقرارکردن تماس فیزیکی دارند…
******
ترگس ملکزاده، عضو کانون صنفی معلمان
گاهی وجود یک تجربه مشترک سبب بروز حرکت و تلاشی هماهنگ برای هدفی مشترک خواهد شد و همه توان و انرژی افراد صرف برهمزدن معادلههایی میشود که هم صورتمسئله آسان دارد، هم حلکردن آن زیاد وقتگیر نیست اما اینکه چرا در حد معادله مانده و باید حل شود! میتواند بهدلیل عدم فراگیرشدن آن در سطحی وسیع باشد و یا اینکه بعضی از مسائل آنقدر بدیع و روشن است که ضرورت بیان و طرحکردن آن را دور از ذهن میکند. حضور کمپینها در فضای مجازی مدتی است که چشمنوازتر از گذشته شده و یک هماهنگی و کار دستهجمعی برای رسیدن به اهداف گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … صورت گرفته است هدفها دقیق و روشن بیان میشود و بدون کمترین هزینه در فضای بدون مرز مجازی حرکت خود را آغاز میکند. آنهایی که در این خواسته خود را شریک میدانند یا احساس مسئولیت میکنند به آن میپیوندند و آن را در مسیر گسترش، همراهی میکنند. این کارزارها شاید در نهایت دستاوردی روشن و قابل لمسی نداشته باشند اما بدون سود نیز نخواهند بود و نتیجه حداقلی آن پررنگشدن مقطعی یک مطالبه، در یک فضای عمومی است و نشان از میل به تغییری دارد که همراهکنندگان این کمپینها به دنبال آنها هستند. «پاهایت را جمع کن» عنوان کمپینی بود که این اواخر توجهام را جلب کرد و از خواندن عنوانش چیزی دستگیرم نشد اما بعد از توجه بیشتر و جستوجو در فضای مجازی متوجه چرایی شکلگیری این داستان شدم. کمپین از دو منظر توجهام را جلب کرد؛ اول اینکه یک کمپین با خواستهای مربوط به زنان است و هر حرکت رو به جلوی زنان در سطح جامعه برایم حس خوشایندی که نوید «بودن» را دارد، ایجاد میکند و دومین و شاید مهمتر از زنانهبودنش درک عینی و تجربه مشترکی بود که من نیز در آن شریک بودم و با خواندن اهداف این کمپین حس آزاردهنده آن را دوباره در وجودم احساس کردم. عدهای از زنان در ترکیه دست به ایجاد این کمپین با این مضمون جالب توجه زده بودند و با تلاش برای گسترش آن در سطح مجازی به دنبال آگاهکردن مردان از یک خشونت پنهان علیه خود شدند؛ مردانی که طرز نشستن آنها فضای در اختیار زنان را محدود و تنگتر میکرد و با یک قدم جلوتر و خشونت عریانتر، سعی بر برقرارکردن تماس فیزیکی دارند. این کمپین در شبکههای مجازی با همین عنوان یا عناوین نزدیک به آن؛ «جای من را اشغال نکن»، «بازکردن پاهایت را متوقف کن» در حال گسترش است و انتشار فراوان عکسهایی از این دست اتفاقات و ناهنجاریهای رفتاری نشان از گسترش و استقبال این کمپین دارد. شاید گستردگی آن بهدلیل تکرار هر روز این اتفاقات در روزمره حضور زنان در صحنههای مختلف اجتماعی با عنوان خشونتهای خیابانی است. به یکباره به یاد کمپین اعتراض زنان برای حق رانندگی در عربستان افتادم؛ اعتراضی که سر و صدای زیادی را نیز به همراه داشت؛ کمپینی که زنان سعودی در خیابانهای شهر تنها قدم زده و از این اقدام خود فیلم میگیرند، زنانی که میتوانستند به جای قدمزدن پشت فرمان نشسته و به مقصد خویش برسند. کمی که بیشتر فکرم را به موضوع کمپینهایی با محوریت زنان متمرکز میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که این کمپینها و تمام این تلاشهای فعالان حوزه زنان برای تحققیافتن مطالبهای بوده که در اصل وجودی خود حق شهروندی است که زنان از سادهترین شکل آن نیز محروم هستند؛ حقی که به راحتی زیر پا گذاشته میشود. به همین سادگی به اندازه بازکردن یک پا… .
وقایع اتفاقیه ـ ۳۱ مرداد ۱۳۹۶