امروز:   اسفند ۲۹, ۱۴۰۲    

جشن‌های باشکوه ۸ مارس و لزوم پیوند جنبش‌های اجتماعی

8mars_256915850مازنان ـ هرساله با فرا رسیدن روز زن، مبارزات حق‌طلبانه زنان علیه نابرابری‌ و برای دستیابی به شرایطی انسانی‌تر مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرد. مبارزه‌ای بی‌وقفه که به‌‌رغم فشارهای روزافزون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی، ابعاد وسیع‌تری به خود می‌گیرد و زنان میهن‌مان با آگاهی هرچه بیشتری از حقوق انسانی خود، جبهه‌های جدیدتری را در مبارزات آگاهانه خود باز می‌کنند.

در بسیاری از کشورهای جهان، هنجارهای اجتماعی واپس‌مانده و قوانین مدنی نامطلوب در هماهنگی با یکدیگر سبب محدودیت‌های فراوانی برای زنان در یافتن شغل، گرفتن گذرنامه، بیرون رفتن از خانه، شروع به کسب و کار مستقل، داشتن مالکیت و یا بهره‌مند شدن از ارث می‌شوند.
این‌گونه هنجارهای اجتماعی و قوانین، حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی و اقتصادی نیز تصمیمات زنان در مورد انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده آنها هدایت می‌کنند، کار زنان خانه‌دار و بدون حقوق در خانواده‌ها، نه‌تنها یک وظیفه به حساب می‌آید، بلکه در بسیاری موارد نیز بی‌ارزش و«غیرمولد» نشان داده می‌شود و زنان در صورت وارد شدن به بازار کار نیز، ترغیب می‌شوند تا شغل‌هایی نظیر پرستاری و تدریس را در جامعه انتخاب کنند و از وارد شدن در «کارهای مردانه» برحذر می‌شوند، همچنین در جامعه‌های طبقاتی که در تلفیق با حاکمیت واپس مانده مذهبی هستند، با ترویج و تقویت فرهنگ تبعیض‌آمیز جنسیتی، تلاش می‌شود تا حقوق زنان و امکان پیشرفت کاری آنها را هرچه بیشتر محدودتر کنند.

تبعیض‌های جنسیتی فراوان درمحیط‌های کار یکی از عوامل اصلی کاهش فرصت‌های اقتصادی زنان است و این درحالی است که در بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، زنان نشان داده‌اند که با داشتن امکان برابر با مردان، می‌توانند به اندازه مردها موفق و حتی کار آمدتر باشند. اما همیشه قوانین موجود آنها را تحت فشار‌های متعدد و تبعیض قرار می‌دهد. حتی در کشورهای «پیشرفته» جهان، قوانین نانوشته‌ای این محدودیت‌ها را با شیوه‌های مختلف علیه زنان اعمال می‌کنند. از جمله، مادران شاغلی که دارای فرزند و نان‌آور خانه هستند، به‌طور متوسط کمتر از زنان بدون فرزند و کمتر از مردان با ویژگی‌های مشابه خانوادگی و شغلی می‌توانند استخدام شوند و در صورت استخدام نیز از دستمزد و مزایای کمتری در برابر کار مساوی بهره‌مند هستند.

چنین تبعیض‌هایی به دلیل هنجارهایی، برگرفته از دیدگاه ارتجاعی و مذهبی حاکم بر میهن مان طی چند قرن گذشته، به زنان کشورمان نیز تحمیل شده است، تبعیض‌ها و ستم‎هایی که با مبارزات بی‌وقفه زنان برای به‌دست آوردن آزادی وحقوق برابر با مردان همراه بوده است، زنانی که در جریان جنبش‌های اجتماعی همیشه دوشادوش سایر گروه‌های اجتماعی به مبارزه برای آزادی و برابری پرداخته‌اند ولی در انتها از آن محروم شده‌اند.

متاسفانه پس از انقلاب مردمی میهنمان در سال ۱۳۵۷ و با شکل‌گیری رژیم جمهوری اسلامی که متکی بر استبداد فردی و مذهبی-ولایت‌فقیه، سیاست‌های آن عمیقاً ضد مردمی و زن‌ستیز است، زنان میهنمان که خواستار دستیابی به حقوق واقعی انسانی خود بودند، بسیاری از دستاوردهای ده‌ها سال پیکار آزادیخواهانه و حق‌طلبانه خود را از دست دادند. رژیم ارتجاعی حاکم در خیانتی آشکار به مردم و به‌ویژه زنان، با تصویب قوانین قرون وسطایی، حقوق و جایگاه و شخصیت فردی و اجتماعی آنان را در خانواده و جامعه پایمال و نابود ساخت. زنان میهن‌مان که سال‌هاست گرفتار این تبعیض‌ها و نابرابری‌ها شده‌اند، در چنان شرایطی هستند که در بسیاری از موارد شرایطی را به‌مراتب وخیم‌‌تر از کشورهای عقب مانده جهان تجربه می‌کنند. قوانین نابرابر تحمیل شده در مورد ازدواج، طلاق، سرپرستی کودکان، قوانین ارث و اعمال محدودیت‌های فراوان در آزادی‌های فردی و اجتماعی، زندگی زنان میهنمانان را هم‌پایای زندگی بردگان کرده است.

در کشورمان ایران، حاکمان مرتجع و تاریک‌اندیش با توسل به قوانین مذهبی در حین تحقیر زنان، هیچ‌گونه حقی را برای آنها قایل نشده و نمی‌شوند و فعالان جنبش زنان را همواره هدف پیگرد، شکنجه و زندان قرار می‌دهند. ولی به‌رغم فشارهای بی‌وقفه و غیرانسانی، جنبش زنان میهنمان شجاعانه و با هوشیاری به مبارزه خود ادامه می‌دهد. جنبش‌های متعددی در سازماندهی و آگاهی بیشتر زنان سهم به‌سزایی داشته‌اند. کارزار «یک میلیون امضا» علیه تبعیض جنسیتی، تاسیس کارزار«مادران صلح» و کارزارهای «رفع خشونت علیه زنان» و «علیه کودک آزاری، ایجاد تشکل‌های صنفی و اجتماعی از نمونه تلاش‌های وسیعی است که صورت گرفته است.

امسال نیزدر شرایطی که حاکمیت در پس خیزش اخیر مردم مشروعیتش را بیشتر از گذشته از دست داده است، زنان میهنمان خود را آماده برگزاری با شکوه روز زن می‌کنند. روز چهارشنبه ۹ اسفند(۲۸ فوریه) در شبکه اجتماعی تلگرام، خبری تحت عنوان «فراخوان تجمع ۸ مارس» منتشر شد که در آن دعوتی همگانی برای تجمع در برابر وزارت کار در روز ۸ مارس به عمل آمده بود که خبر آن در برخی از سایت‌های فعالان زنان داخل کشورنیز منتشر شد. این فراخوان به درستی به ماهیت طبقاتی نابرابری جنسی اشاره می‌کند و مبارزه خود را ادامه مبارزه آزادی‌طلبانه تمامی زنان جهان می‌داند و می‌نویسد:

«۸ مارس نزدیک است، روزی که زنان در تمام جهان علیه نابرابری و برای دستیابی به شرایطی انسانی‌تر مبارزه می‌کنند. مبارزه‌ای که در طول سال‌ها گرچه ثمرات فراوانی داشته است، اما هنوز تا تحقق برابری راهی طولانی در پیش دارد. سال‌های اخیر که نظام سرمایه بار بحران خود را بیش از پیش بر دوش زنان گذاشته است، شاهد سخت‌تر شدن زندگی زنان در سراسر جهان هستیم. صاحبان قدرت و ثروت با تشدید استثمار همه ‌جانبهٔ زنان سعی در گذر از این بحران دارند، اما خواهران ما با قدرتی دو چندان‌ در هر گوشهٔ جهان به‌پا خاسته‌‌اند‌ و در هر فرصتی فریاد اعتراض خود را سر داده‌اند.»

این فراخوان علاوه بر شمردن تمامی تبعیض‌های جنسیتی که به دلیل قوانین دینی و مدنیِ برخاسته از آن بر علیه زنان صورت می‌گیرد، به درستی به این موضوع اشاره می‌کند که ستم اقتصادی ناشی از اعمال سیاست‌های اقتصاد نئولیبرالی، که تمامی جامعه را دچار بحران ساخته، بر روی زنان تاثیر منفی بیشتری گذاشته و فشارهای اقتصادی بر روی دوش آنها بیشتراز دیگران سنگینی می‌کند.

«به همهٔ این تبعیض‌ها باید شرایط نابسامان اقتصادی را نیز افزود. زنان آسیب‌های زیادی از سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالیستی از جمله خصوصی‌سازی دیده‌اند. از جمله نتایج این سیاست‌ها حذف روزافزون زنان از بخش رسمی بازار کار و راندن آنان به سوی بخش غیررسمی بوده است. بیش از نیمی از زنان بدون قرارداد یا با قراردادهای موقت و دستمزدهای بسیار اندک مشغول به‌‌کارند و از حداقل حقوق قانونی محروم‌‌اند. بخش زیادی از این کارگران غیررسمی را مهاجران تشکیل می‌دهند که در مقابل روابط بهره‌کشانهٔ کار آسیب‌پذیرترند. زنان شاغل در بخش رسمی نیز با عدم امنیت شغلی، نظارت‌های نفس‌گیر بر پوشش و رفتار خود، محدود کردن خدمات عمومی -نظیر مهدکودک پس از بارداری- و موانع سرسخت بر سر راه پیشرفت شغلی‌شان مواجهند. از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان به دو برابر مردان رسیده است، موج بیکاری در میان زنان تحصیلکرده به مراتب بیشتر است و در موارد بسیاری شرایط جنسیت‌زده‌ای چون وضعیت تأهل، سن و ‌ظاهر به شرایط گزینش شغلی اضافه می‌شود. گذشتن از این سد، پایان دشواری‌ها نیست، زنان پس از استخدام نیز با موانع دیگری چون عدم امنیت شغلی و آزارهای جنسی در محیط کار دست‌وپنجه نرم می‌کنند.»

مبارزه زنان مبارزه‌ای تنها برای زنان نیست بلکه مبارزه‌ای برای همه بشریت در راه دستیابی به زندگی انسانی، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی است و در این مبارزه حضور تمامی انسان‌های معتقد به برابری، آزادی و عدالت اجتماعی ضروری است. جامعه‌ای که نیمی از آن در بند و تحت فشارها و تبعیض‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند، نمی‌تواند جامعه‌ای آزاد و دارای دمکراسی باشد. دمکراسی و عدالت اجتماعی در یک جامعه بدون آزادی و حقوق برابر برای زنان، بدون مفهوم و غیر واقعی است، از همین‌رو، این فراخوان، با اعلام روز تجمع، از همه گروه های اجتماعی که خواهان جهانی دیگر و عادلانه‌تر هستند، دعوت کرده است تا به این تجمع در روز زن بپیوندند.

«تاریخچهٔ مبارزات زنان در ایران نشان می‌دهد آنها هرگز پذیرندگان خاموشِ نابرابری و بی‌عدالتی نبوده‌اند. زنان نه تنها به شکل انفرادی برای بهبود زندگی شخصی خود کوشیده‌اند بلکه از هر فرصتی برای سازماندهی و مبارزهٔ جمعی بهره برده‌اند. راه رهایی زنان از سلطهٔ مردسالاری، سرمایه‌داری و انواع سلطه‌های دیگر بسیار طولانی است. از همین رو، ما جمعی از فعالان جنبش زنان در ایران بار دیگر با تأکید بر حق خود بر خیابان‌های شهر گرد هم می‌آییم و اعتراض خود را به نابرابری، بی‌عدالتی و شرایط نامساعد زنان به‌ویژه در بازار کار ایران فریاد می‌زنیم. ما زنان و مردان برابری‌خواه از همهٔ آنانی که برای دستیابی به جهانی عادلانه‌تر می‌کوشند، از تمامی کارگران، معلمان، پرستاران، مربیان پیش‌دبستانی، بازنشستگان، دانشجویان، زنان خانه‌دار و از همهٔ فعالان جنبش‌های اجتماعی می‌خواهیم تا در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ از ساعت ۱۱ تا ۱۲ ظهر در برابر وزارت کار در کنار ما بایستند.»

زنان میهن ما امسال در شرایطی به استقبال روز جهانی زن می‌روند که شرکت پرشور زنان در حرکت‌های اعتراضی اخیر به‌ویژه مبارزه شجاعانه بر ضد حجاب اجباری، سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی رژیم سرکوبگر و زن‌ستیز را به چالش کشیده است. به همین دلیل دستگاه‌های امنیتی رژیم ولایت فقیه، یورش خود را علیه فعالان کارگری، دانشجویی و زنان افزایش داده و این ناشی از هراس رژیم در ایجاد تشکل‌ها و فعالیت‌های هماهنگ نیروهای مترقی است. رژیم با تجربه خود بر این امر واقف است که تشکل‌های سیاسی و صنفی مستقل می‌توانند حرکت‌های مردمی را علیه رژیم سامان داده و خواست‌های آنها را به پیش ببرند و تجربه این را دارد که زنان همواره به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و تاثیرگذارترین نیروهای اجتماعی، نقشی تعیین کننده در حرکت‌های اجتماعی وسیاسی داشته‌اند و تلاش خواهد کرد تا این نیرو را به هر وسیله که شده محدود کرده و از حرکت بیندارد. از این رو پشتیبانی از این فراخوان و شرکت فعال در چنین دعوت‌هایی و گسترش همکاری‌ها برای تحمیل خواست‌های حق‌طلبانه و مردمی به رژیم، می‌تواند راه‌گشای حرکت‌های وسیع‌تری برای دستیابی به حقوق واقعی مردم باشد.

این واقعیتی گریزناپذیر است که ریشه فشارها و تبعیض‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر روی زنان، ریشه در سیستم اقتصادی حاکم بر آن جامعه دارد. در کشور ما نیز سیستم اقتصادی نئولیبرالیستی حاکم در تلفیق با دید مذهبی ارتجاعی حاکمان تاریک‌اندیش، مبارزه‌ به مراتب دشوارتری را در پیش روی زنان میهنمان قرار داده است، مبارزه‌ای که به مانند سایر حرکت‌های مردمی و حق‌طلبانه از طرف کارگران و دانشجویان و سایر زحمتکشان کشورمان، در گرو همکاری و هماهنگی با یکدیگر، در برچیدن حاکمیت دیکتاتوری «ولایت فقیه» و جایگزین کردن آن با حکومتی دمکراتیک و جدایی دین از حکومت است. در راه دستیابی به این هدف مهم، نیز می‌بایستی به این موضوع توجه کرد که هرگز نمی‌توان در چارچوب رژیم ولایت فقیه به تغییرات بنیادی و اساسی دست یافت و تنها و تنها مبارزه پیگیر و هماهنگ جنبش‌های گوناگون اجتماعی کشورمان و از جمله زنان است که می‌تواند دستاوردهای پایدار و دامنه‌دار را برای مردم میهنمان به همراه داشته باشد.

۸ مارس بر همه به‌ویژه زنان و مردان برابری‌خواه ایران مبارک باد!

۱۵ اسفند ۱۳۹۶

مازنان

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی