شفاف سازی مثل آب
آنچه در چند روز اخیر در شهرهای آبادان و خرمشهر پیش آمده متأثر از مدیریت آب و مسائل مربوط به انتقال آبها و سدسازی است و اینکه چرا آب خرمشهر و آبادان به بالاترین حد شوری رسیده و قابل شرب برای مردم نیست از جمله مسائلی است که موجب اعتراضات مردمی شده است.. اغلب متخصصین محیط زیست سالها هشدار میدادند که ما نباید قوانین طبیعی را به نفع ملاحظات کوتاه مدت اقتصادی و اجتماعی تغییر بدهیم، بلکه باید بر مبنای واقعیتهای بوم شناختی، جغرافیایی و اقلیمی کشور چیدمان توسعه را طراحی کنیم
***
آنچه در چند روز اخیر در شهرهای آبادان و خرمشهر پیش آمده متأثر از مدیریت آب و مسائل مربوط به انتقال آبها و سدسازی است و اینکه چرا آب خرمشهر و آبادان به بالاترین حد شوری رسیده و قابل شرب برای مردم نیست از جمله مسائلی است که موجب اعتراضات مردمی شده است و باید مسئولان کشور برای آن راه حل مناسبی را اتخاذ کنند اما اینکه چرا آب شرب خرمشهر و آبادان شور شده است باید اشاره کنم اگر میزان دبی کارون در مقطع پل اهواز از ۲۵۰ مترمکعب در ثانیه کمتر بشود، ما با مَد رو به رو میشویم. در نتیجه آب شور خلیج فارس، سوار بر رودخانه کارون میشود. بنابراین دو اتفاق بد میافتد؛ یکی اینکه آب شور، نخلستانها و اروند کنار را متأثر میکند و دوم وضعیتی است که تصفیه خانه خرمشهر و آبادان پیدا میکند. این تصفیه خانه آب دو شهر را «میکروب زدایی» میکند اما توان شورزدایی ندارد لذا از حیز انتفاع خارج میشود. این اتفاقی است که هماکنون خرمشهر و آبادان با آن درگیرند یعنی دبی متوسط رودخانه کارون به حد ۱۵۰ مترمکعب در ثانیه رسیده است. علاوه بر این رودخانه کارون هم ناشی از سد گتوند و زه آب کشاورزی و نیشکر و ورود فاضلابهای شهری افت کیفی داشته است. امروز ما همزمان با افت کمی و کیفی رودخانه کارون مواجه هستیم. در نتیجه هماکنون مردم در خرمشهر و آبادان مجبورند از آب تانکر و بطریهای آب معدنی استفاده کنند. چون مدیریت، پیشبینی چنین شرایط بحرانی را نکرده بود و باعث ایجاد نارضایتی اجتماعی در منطقه شده است.حال چه باید کرد؟ در کوتاه مدت و بسرعت باید مسأله آب شرب خرمشهر و آبادان را حل کرد. ما در خوزستان با مشکل کمبود آب شیرین مواجه نیستیم.استان خوزستان با وجود همه انتقال آبها و سدسازیها ۳۰ درصد آب شیرین کشور را در خود دارد. بنابراین ما میتوانیم از نواحی شمالی خوزستان با رهاسازی آب سدها، کاهش کاربری بخش کشاورزی، آب شرب مردم در آبادان و خرمشهر را بسرعت تأمین کنیم.
اما در میان مدت نیز باید یک تغییر نگرش در مدیریت توسعه در خوزستان و در استانهای بالادست کارون، دز و کرخه اتفاق بیفتد که شامل استانهایی چون اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ، لرستان، همدان و ایلام میشود. اما مسأله کجاست؟ یک تفکر در وزارت نیرو است مبنی بر اینکه نباید اجازه داد این آب شیرین وارد پهنه شور خلیج فارس بشود و به هدر برود.
همه این سازهها که ساخته شده و طرحهای انتقال آب و توسعه کشاورزی به خاطر این بوده که از هدر رفت آب شیرین جلوگیری کنند. یعنی نیت ظاهراً خیر بوده اما عملاً دارد تنش اجتماعی و فاجعه را ایجاد میکند. البته اغلب متخصصین محیط زیست سالها هشدار میدادند که ما نباید قوانین طبیعی را به نفع ملاحظات کوتاه مدت اقتصادی و اجتماعی تغییر بدهیم، بلکه باید بر مبنای واقعیتهای بوم شناختی، جغرافیایی و اقلیمی کشور چیدمان توسعه را طراحی کنیم. ساده بگوییم ما باید اجازه بدهیم رودخانهها مسیرشان ادامه داشته باشد و تا خلیج فارس بروند. این هم به نفع تنوع زیستی خلیج فارس است؛ چون تخمریزی زیستمندان دریایی در مصب رودخانههای شیرین(محلی که رود به دریا میریزد) هنگام ورود به دریای عمان و خلیج فارس اتفاق میافتد و هم به نفع تأمین آب شرب مردم آبادان و خرمشهر است و از خشک شدن نخلستانها در اروند کنار هم جلوگیری میشود.
پس اگر میخواهیم در درازمدت «بحران» مهار شود باید بهجای انتقال آب بیشتر به سمت مدیریت مصرف، ارتقای نرم افزاری بخش کشاورزی، کاهش ضایعات در بخش کشاورزی و معرفی کسب و کارهای سبز، کاهش وابستگی معیشتی به آب و خاک و طراحی اقتصادی که کمتر وابستگی به آب داشته، رفت. همچنین ضروری است با مردم شفاف صحبت شود و واقعیتهای شرایط به وجود آمده برای آنها بازگو شود. مردم ما بهترین مردم جهان هستند. همین مردم خوزستان در اوج مشکلات اقتصادی بیشترین کمک را به آزادی محیط بان «وطن نوروزی» داشتند. نباید اجازه داد افرادی با ادعاهای واهی که به دنبال تجزیه هستند بویژه پانعربیسمها اعتراضات بحق مردم آبادان و خرمشهر را تحت تأثیر قرار بدهند.
محمد درویش – معاون سابق مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست عکس از مخبر
ایران – ۱۰ تیر۱۳۹۷