مطالعهی پیوند جنبش کوئیر و جهانیسازی
در زمینهی گسترش ارتباطات از طریق شبکههای حمایتی
اعضای جامعه ی انسانی کوئیر خود بخش جدایی ناپذیر از جنبش های مبارزاتی و عدالتجویانه هستند که وجود آنان به اندازه ی کافی برسمیت شناخته نمی شود، در حالیکه عنصر انسانی با هویتی چندگانه از پارادیمی منحصر به فرد از تجربه ی سرکوب سیاسی، تبعیض های اجتماعی و محرومیت های طبقاتی است. عدالت اجتماعی بدون حمایت از حقوق جامعه ی انسانی کوئیر و پیوند محوری میان فرم های گوناگون سرکوب و تبعیض میسر نخواهد بود
***
- مقدمه
در دههی گذشته، پدیدهی جهانی شدن در قلمرو جنبش کوئیر۱ – واژهای که تاکنون فاقد مترادف درخور در زبان فارسی است-، همچون دیگر جنبشهای نوین اجتماعی تاثیر گذار بوده است. از یک طرف، ارتباط جنبشهای فمینیستی و وجوه مشترک چالشها و مطالبات حقوق بشری تبدیل به معیار کلیدیی شد که بواسطهی آن پیشرفت ملتها مورد ارزیابی قرار بگیرد و از سویی دیگر پدیدهی جهانی شدن، منجر به تثبیت جنبش هویتطلبانهی کوئیر شد (Carl F. Stychin, 2004). در عین حال این جنبش دارای پتانسیلهای تضاد، تطابق و تکامل در تقاطع با دیگر جنبشها و هویتها قرار دارد.
این مطالعه، تلاشی در پاسخ به این پرسش است که چه رابطه و تاثیرگذاری متقابل میان جنبش کوئیر، جهانی شدن، گسترش و تداوم ارتباط از طریق شبکههای حمایتی و همبستگی در پروسهی افزایش قدرت جنبشهایی از این دست وجود دارد.
یافتههای پژوهش تاکنون نشان از این دارد؛ جنبش کوئیر – که بخشی از جنبش فمینیستی (Jay Prosser, 2006) و برابری جنس/جنسیتطلبی در سطح اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و دیگر ابعاد است – به موازات جهانی شدن، از یک سو امکان انتقال و الگوگرفتن از آموزهها و تجربیات را علیرغم چالش با ساختار سیستم تئوکراسی نشان میدهد و از سویی دیگر در مواجه با سطح و فرایند تحولات این جنبش، با سازوکارهای نظام قضائی در مجادله است.
در این مطالعه، مولفهها و متغیرهای متقابل جنبش کوئیر در ایران با یکی از کشورهای منطقهی خاورمیانه (ترکیه) و نیز یکی از کشورهای اروپا (سوئد) مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است.
بررسی ارائهی تصویر و تحلیلی از کنش و واکنش عناصر این جنبش مستلزم بررسی بستر سیستم حکومتی، رویه قضایی، سیستم آموزش، نشر و رسانه و استاندارهای روانشناسی این سه جامعه است.
۲.کوئیر
۲.۱. مفهوم واژه کوئیر
قبل از ورود به موضوع اصلی، مفهوم کاربرد واژهی کوئیر ضروری است. این واژه در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی در اروپا به
- Queer; available in: https://www.merriam-webster.com/dictionary/queer
مفهوم “غیر عادی و عجیب” و “عوضی” ۱ به کار برده میشد. در اوایل قرن ۲۰، واژهی کوئیر واژهای توهینآمیز۲ نسبت به کسانی بهکار میرفته که گرایش جنسی غیر از کلیشههای معمول داشتهاند (Jens Qdström, 2008). در دههی ۷۰ میلادی برخی از مدافعان و تئوریسینهای حقوق فرانُرمگرایان جنسی/جنسیتی با انگیزهی زدودن وجه ناسزا و بار استهزاآمیز و هتاکی این واژه، آن را به کسانی اطلاق کردند که به نوعی در حاشیه و یا فرای هنجارهای غالب جنسی/جنسیتی اجتماع قرار میگرفتند که این امر در واقع در راستای هویتگریزی انجام گرفت .(David Halperin, 2015)
هر چند این رویکرد، مخالفینی هم دارد که معتقدند مثبت جلوه دادن واژهی “کوئیر” نگاه عموم جامعه را لزومن تغییر نخواهد داد(Jacek Kornak, 2015) . بنابراین ترجیح دادند از واژگان هویتگرایی مانند “گی”؛ همجنسگرای مرد، “لزبین”؛ همجنسگرای زن، “دوجنسگرا”، “تراجنسی/جنسیتی” یا “میانجنسی”، “دوجنسیتی”، “بیجنسیتی”، “هیچ جنسگرا” و “همه جنسگرا” و امثال آن بهره گیرند.
در چارچوب این مبحث واژهی کوئیر به عنوان اصطلاحی جامع و کلان انتخاب شده است که میتوان به نوعی آن را چتری بر بخش وسیعی از هویتهای جنس و جنسیتی حداقل تا به امروز دانست.
جنبش کوئیر واجد خصوصیت ویژهایست که درهمتنیدگی آن را با دیگر جنبشها اجتنابناپذیر میسازد و این ویژهگی همانا سامانهی مرکب انسانی، فرای دوگانهی مرد و زن و نیز شمول درهمتنیدگی سطوح و لایههای طبقه، حرفه، نژاد، ایدئولوژی، زبان، ملیت، گرایش، هویت و غیره میباشد(مهناز قزلّو، ۲۰۱۷).
تئوری جامعهشناسانهی کوئیر (Michael Warner, 1993) که در اوایل دههی ۹۰ میلادی توسط نظریهپردازان مطالعات جنسیت و گرایش جنسی و مطالعات زنان مطرح شد بر “سکسوالیته”، ترجیحها، انتخابها و گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی تمرکز دارد و در واقع نوعی ساختارشکنی در چارچوبهای هویتی در سکسوالیته (Raluca Alexandra Popescu, 2018) است و به موازات انقلاب جنسی زاده شد(Diane Richardson, 1997) .
انقلاب جنسی و یا به تعبیر دیگر آزادی جنسی، به عنوان یک جنبش اجتماعی، کلیشههای سنتی و معمول در حیطهی امور جنسیی معطوف به دگرجنسگرایی را به چالش کشید (Berlant and Warner, 1999). این دوران که به دورهی تابوشکنیهای ساختارشکنانه تعبیر میشود حتا روابط جنسی محدود به قراردادهای اجتماعی را نیز در چارچوب ساختار هیترونرماتیو به زیر سوال برد.
محققان فمینیست همچون جودیت باتلر۳ و ماریسون یونگ۴ به پدیدارشناسی کوئیر با نگاهی انتقادی پرداختهاند(Sara Ahmed, 2006) . به عنوان مثال، باتلر با انتقاد از پیشفرضهای فمینیسم با رویکردی نو، ایدهی “براندازی هویت” (Judith Butler, 1999) را مطرح میکند.
- A contemporary derogatory term and insult used to describe someone in the LGBT community, usually by someone outside of the LGBT community, or used to describe any other person who you do not like based on their sexual orientation, gender identity, gender expression, general looks and/or behavior, or an insult to a non-LGBT person to control their behavior. Available in: https://www.urbandictionary.com/define.php?term=queer
- For many years, the term queer has been used as an insult to refer to anyone who is seen outside of society’s heterosexual and/or gender “norms” as strange.
Available in: https://www.ocf.berkeley.edu/~geneq/docs/infoSheets/Queer.pdf
- Butler, Judith
- Iris Marion Young
میشل فوکو۱ نیز یکی دیگر از برساختگرایانی است که مانند باتلر و دیگران باور دارد که مفهومی چون جنسیت، جز آن که برساختهای باشد در راستای شکلدهی به نظام جنسیِ اجتماعی میان آدمیان، چیزی نبوده- و نیست و این مفهوم در ساختار قدرت و در لایههای طبقات جامعه است که شکل میگیرد (Michel Foucault, 1984). از دیدگاه فوکو، جنسیت یعنی روش اداره کردن، تولید کردن و نظارت ما بر بدنهایمان، کنشهایمان و مناسبات اجتماعیمان در جامعهی مدرن. جنسیت، درون مایهی مسلط خواست حقیقت شخصیی ما در سدههای نوزدهم و بیستم بوده و در این مقام اهرمی اصلی برای به انقیاد در آوردن سیستماتیک فرهنگی پیکر فردی و اجتماعی است.
در عین حال کوئیر بهعنوان یک نظریهی مدرن در قرن بیستم، عدم برسمیت شناختن هویت انسانی بر اساس گرایش جنسی را مورد نقد قرار داد. بر اساس نظریهی مورخانی همچون استیون سیدمن۲، هیتروسکسوالیته۳ (دگرجنسخواهی) و هموسکسوالیته۴ (همجنسخواهی)، تا پیش از اوایل قرن بیستم، اساس هویت شخصی را تشکیل نمیداد. تئوری کوئیر پس از آن بواسطهی هویتدهی به گرایش جنسی توانست به مفاهیمی فراتر در حوزهی جنسیت بهعنوان یک نظریهی علوم اجتماعی بسط پیدا کند (استیون سیدمن، ۱۹۹۶).
۲.۲. کوئیر، جنبشی فمینیستی
فارغ از وجود نسخههای گوناگون از فمینیسم، جوهرهی بنیادین این جنبش، مطالبهی “برابری جنسیتی” است و دقیقن به همین خاطر، پیوندی ساختاری با جنبش کوئیر دارد. براساس آرای برخی اندیشمندان کوئیر، همجنسخواهی ریشه در افکار فمینیستی و ضدمردسالاری و ابژهانگاری زنان دارد (Roseneil, S. Cassell, 2000).
پسافمینیسم۵ با نگاهی دیگرگون به مفهوم “زن”، نه تنها تعاریف پیشین را نقد میکند بلکه معتقد است بازتولید دوگانهی جنسیتی و تفکیک مفهومی و کلیشهای این دوگانه حتا در قالب برخی از انواع فمینیسم، پایهی اصلی ستم بر بخشی از جامعهی انسانی است. این در حالیست که نظریهی کوئیر مبتنی بر طیفی بودن جنسیت است و مقولهی برابری جنسیتی را در عدم تبعیض جنسیتی در گسترهی جنس، جنسیت، گرایش، رفتار، تنانگی و هویت مستقل هر یک میداند و بطور مشخص با مد نظر قرار دادن پدیدهی همجنسخواهی، دوجنسگرایی و ترنس (در دو شاخهی اصلی ترنسسکسوال و ترنس جندر) آن را تقویت کرد (Emma Quangel, 2013).
۲.۳. جنبش کوئیر و جهانی سازی
جنبش کوئیر در تضاد با دوگانهپنداری جنسیتی۶، به ویژه در دو یا سه دههی گذشته علیرغم نوپا بودن با گذار از چالشهای بسیار به این پرسش کموبیش پاسخ داده است که چگونه با نظام جهانی مدرن تعامل کرده و مسائل خود را در بحثهای جهانی فعلی مطرح کند (Aeyal Gross, 2013). در عین حال با ظهور سازمانهای محلی در بسیاری از کشورها تبدیل به جنبشی جهانی شده و بسیاری از مسائل را در بحثهای جهان فعلی مطرح کرده است.
هر نوع ارتباط بین روند جهانی شدن و ارتقای جنبش کوئیر دو سوال را برمیانگیزد:
یک. اینکه چگونه روند جهانی شدن در ساختار یک جنبش تاثیر میگذارد و دیگر آنکه چطور جنبش در برابر روند پدیدهی
- Paul-Michel Foucault, known generally as Michel Foucault
- Steven Seidman
- Heterosexuality
- Homosexuality
- Post feminism
- Gender Dualism, binary dichotomy between man/woman
جهانی شدن واکنش نشان میدهد، رشد میکند، و در مسیر یا تداخل و یا تقابل با آن قرار میگیرد و حتا خود در این روند در ابعاد جهانی رشد میکند Kelly Kollman & Matthew Waites, 2009)).
ضروری است مفهوم جهانی شدن را تاحدی که ممکن است در چارچوب این مطالعه مشخص کنیم زیرا جهانیسازی هنوز و همچنان اصطلاحی است پیچیده و مانند بسیاری دیگر از واژگان علمی بهدلیل عدم وضوح، گمانهزنیهای مختلفی نسبت به آن وجود دارد. اما آنچه بر آن اشتراک نظر وجود دارد تمرکز بر جنبهی تغییرات بینابینی فرهنگیست(Arjun Appadurai, 2000)که از پایان قرن بیستم رخ داده است و بر اساس نظریهی جدید جنبشهای اجتماعی، شکاف فرهنگی – ساختاری(Sheena Caldmell,2002) بوجود آورده و وسعت مییابد.
اگر جهانیسازی را فشردگی فضا و زمان فرض کنیم بواسطهی ابداع رسانههای جمعی و شبکههای ارتباط از راه دور و ارتقای آنها به طیف وسیعی از فناوریهای مدرن، جنبش کوئیر نیز همچون هر حرکت اجتماعی دیگر در شبکههای جهانی راه یافته و رویکرد آن رفع موانع فضا و زمان در جامعهی معاصر است.
به تبع گسترش مفهوم جهانیسازی، پذیرش و تبادل عناصر فرهنگی غلبه بر کلیشهها و کوتهنظریها در افقهای وسیعتری میسر و طرح رویکردهای انتقادی و به چالش کشیدن کلیشههای سنتی، سهلالوصولتر شده است (Kelly Kollman & Matthew Waites, 2009).
پدیدهی جهانی شدن امروزه از تحولاتی نو در زندگی اجتماعی خبر میدهد. یکی از حوزههای جامعه بشری، جنبشهای نوین اجتماعی (Alberto Melucci, 1995)است که با فشرده شدن زمان – مکان و فضامند شدن فرهنگ، شرایطی بوجود آورده که آگاهی بشر بهعنوان یک کل تقویت شده و بر پویایی جنبشها از جمله کوئیر، تاثیر قابل توجهی گذاشته است. بهطوری که تحولات در شبکه جهانی ارتباطات و انفورماتیک و در نتیجهی نفوذ فرهنگهای مختلف به نوعی موجب شکلگیری، گسترش و حتا پیوند جنبشها در گسترهی وسیعی از جهان و نیز مناطق جغرافیایی در حال توسعه و از جمله ایران شده است.
جنبش کوئیر در این روند با بهرهبرداری از فضای جدید، رهیافتهای نو و امکان برقراری ارتباطات با طرح آموزهها، نگرشها و باورهای خود خارج از مرزهای جغرافیایی بدرستی بخشی از برساختهای فرهنگی را به چالش کشیده و بنابراین ایجاد پارادایمی از تبادل، مشارکت و تاثیرپذیری و همپذیری را در چشمانداز دارد. در عین حال با استفاده از متغیرهایی چون دسترسی به متحدان بالقوه در راستای تبیین ساختاری باثبات و مرکب راه خود را در رویارویی با موانع میجوید. چنانچه جنبش کوئیر به عرصههایی که پتانسیل رشد این نظریه در آن مساعد باشد راه خود را باز میکند.
براساس آمارهای منتشر شده توسط یک محقق آمریکایی بنام “گری گیتز”۱ از موسسه ویلیام۲ در آمریکا در سال ۲۰۱۱، ۵/۳ درصد از بزرگسالان در آمریکا هویت خود را همجنسگرا تعریف میکنند (Gary J. Gates, 2011). مرکز تحقیقات Dalia3 (Dalia Research Center) در آلمان طی آمار منتشر شده خود در اکتبر ۲۰۱۶ اعلام کرده که نزدیک به ۶درصد از ساکنین اروپا هویت جنسی خود را همجنسگرا ارزیابی کردهاند. طبق پژوهشهای آلفرد کینزی۴ دانشمند آمریکایی که یکی از پژوهشگران حوزهی سکسولوژی هم هست نزدیک به ده درصد انسانها همجنسگرا هستند. قابل توجه آنکه آمارهای منتشر شده در مورد تعداد همجنسگرایان، دوجنسگرایان را شامل نمیشود. این در حالی است که بخشی از هویت دوجنسگرایان گرایش به همجنس است. در کشورهایی مانند ایران و ترکیه بهدلیل فقدان قوانین حمایتی آماری در این زمینه وجود ندارد. آمارهای مختلف دیگری نیز از منابع معتبر جهانی تاکنون منتشر شده اما اگر بخواهیم به میانگین آمار این سه منبع اکتفا کنیم آمار همجنسگرایان ساکن ایران بطور تقریبی بیش از چهار میلیون تن خواهد بود.
- Gary J. Gates
- The Williams Institute, UCLA School of Law
- Dalia Research Center
- AlfredCharles Kinsey
این مطالعه، “همجنسگرایان” را به عنوان پایهی بررسی و مقایسه میان سه کشور ایران، ترکیه و سوئد در نظر دارد؛ نه به دلیل اینکه دیگر اعضای جامعهی انسانی کوئیر وضعیت مناسبی دارند بلکه در ایران بنابر رویه قضایی به طور مشخص جرمانگاری شدهاند و قوانین در مورد دیگر هویتها و گرایشها سکوت کرده و دیگر اینکه در چارچوب این مقاله بررسی وضعیت تمامی اعضای کوییر امکانپذیر نبوده است.
۳.کشورهای مورد بررسی
۳.۱. ایران
۱.۳.۱. حکومت
حکومت در ایران۱، تئوکراسی یا همان یزدانسالاری و در نتیجه ولایی است. قدرت مطلق سیاسی و اساس نظری آن تفویض مستقیم حق حاکمیت به رهبران دینی از جانب خداست. از اینرو حاکمیت چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع اختصاص به خدا داشته و بنابراین شریعت اسلام تنها مصدر و خاستگاه قانونگذاری است.
۲.۳.۱. رویه قضایی
در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران، براساس قانون مجازاتهای اسلامی۲، همجنسگرایی جرمانگاری شده است. حتا در نسخهی بازنگری شده در سالهای ۱۳۹۰-۱۳۹۱ در بخش “لواط” و “مساحقه”، علیرغم ادعای حکومت اسلامی نه تنها هیچگونه تغییری در انطباق با تعهدات بینالمللی ایران نسبت به رعایت حقوق بشر صورت نگرفته و همجنسگرایی از شمول جرمانگاری خارج نشده، بلکه مقدمات برای سرکوب بیشتر نیز مساعد شده است.
در قانون قدیم در ماده ۱۳۱ آمده است هر گاه مساحقه؛ منظور همجنسگرایی زنان، سه بار تکرار شود و بعد از هر بار حد جاری شود، در مرتبه چهارم حد آن قتل است. بطور کلی برداشت قانون قدیمی مجازات اسلامی کنش همجنسگرایی را مد نظر داشت اما در قانون جدید تاکید میکند علاوه بر لواط و تفخیذ، تقبیل (بوسیدن) و ملامسه از روی شهوت نیز جرم بوده و قاضی براساس اصل ۱۶۷ قانون اساسی موظف به صدور حکم است. رویه قضایی بدین گونه در فقه و شریعت اسلامی وجود هویت همجنسگرایی را پذیرفته علیرغم اینکه در چهار دهه اخیر همواره از سوی حاکمیت ایران انکار شده است.
- Available in: https://hawzah.net
۲.قانون جدید مجازات اسلامی در تاریخ ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ توسط ریاست مجلس شورای اسلامی به ریاست جمهوری وقت، محمود احمدینژاد، ابلاغ شد تا مراحل انتشار آن انجام پذیرد. قوانین مربوط به روابط جنسی همجنس با همجنس در فصل دوم قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۱ به این شرح است: ماده ۲۳۲- لواط عبارت است از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنهگاه در دبر انسان مذکر.
ماده ۲۳۳- حد لواط برای فاعل، درصورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت اعدام است. تبصره١- در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است.
تبصره٢- احصان عبارت است از آنکه مرد دارای همسر دائمی و بالغ باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده از طریق قبل با همان همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد.
ماده ۲۳۴- تفخیذ عبارت است از قرار دادن اندام تناسلی مرد بین رانها یا نشیمنگاه انسان مذکر.
تبصره- دخول کمتر از ختنهگاه در حکم تفخیذ است.
ماده ۲۳۵- در تفخیذ، حد فاعل و مفعول صد ضربه شلاق است و از این جهت فرقی میان محصن و غیر محصن و عنف و غیر عنف نیست.
تبصره- در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است.
ماده ۲۳۶- حذف شد (این ماده در لایحه قبلی اشاره به حضور دو یا چند برهنه در زیر یک پوشش داشت).
ماده ۲۳۷- همجنس گرایی انسان مذکر در غیر از لواط و تفخیذ، از قبیل تقبیل و ملامسه از روی شهوت، موجب سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش است.
تبصره۱- حکم این ماده و ماده قبل در مورد انسان مونث نیز جاری است. تبصره ۲- حکم این ماده شامل مواردی که شرعاً مستوجب حد است، نمیشود. ماده ۲۳۸- مساحقه عبارت است از اینکه انسان مؤنث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد.
ماده ۲۳۹- حد مساحقه، صد ضربه شلاق است. ماده ۲۴۰- در حد مساحقه، فرقی بین فاعل و مفعول و مسلمان و غیر مسلمان و محصن و غیر محصن و عنف و غیر عنف نیست.
این در حالی ست که طیفی از نواندیشان دینی چون آرش نراقی، محسن هندریکس، جواد اکبرین و لودویک محمد زاهد نگاه دین شناسانهی متفاوتی نسبت به همجنسگرایی در مقایسه با فقه اسلامی رایج ارائه میدهند (علی معموری، ۱۳۹۵).
۳.۳.۱. حوزه روانشناسی
ورود واژهی همجنسگرایی در حوزهی روانشناسی در جهت واکاوی این پدیدهی انسانی، همزمان با طرح مباحث حقوقی در پی تعیین انواع مجازات برای آن بود .(Herek, G.M., Gillis, J., Gogan, J. 1999) بههمین علت مطالعات جرمشناسانه در علم حقوق و مطالعات روانشناسی با تاثیر متقابل درهم آمیخته است.
از بعد روانشناسی، همجنسگرایی در ایران در گروه اختلالات روانی طبقهبندی میشود و در برخی موارد منتهی به انواع درمانها و معالجات و آزمایشهای پزشکی و روانی، شوک درمانی و حتا محبوس شدن در درمانگاه یا تیمارستان شده است. “پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکان ایران”۱ مینویسد: “در مورد همجنسگرایان مرد نیز مشمول اعطای معافیت از خدمت نظام وظیفه بر طبق بند هشت ماده سی و سه آیین نامه جدید معاینه و معافیت پزشکی و جدول بیماریهای مشمولان نظام وظیفه به همجنسگرایان خواهد شد”.۲
فارغ از اینکه مراجعه به روانشناس در ایران با توجه به باورهای سنتی جامعه هنوز با مشکلات فرهنگی مواجه است، مشکل یافتن روانشناسی که دانش کافی در مورد گرایشهای مختلف جنسی/جنسیتی غیر از هیترونرماتیو داشته باشد و یا حداقل خود دچار همجنسگرا یا دوجنس گراهراسی نباشد بعنوان یکی از دغدغههای جدی مطرح است.
نظام سیاسی – مذهبی و قضایی ایران همجنسگرایی را جرم و سیستم پزشکی و روانشناختی ایران، آنها را بیماری تلقی میکند. پارادوکسی که خط مشیهای نظام حاکم در ایران بر پایهی آن شکل میگیرد.
۴.۳.۱. سیستم آموزشی
در ایران همواره خط قرمزهای سانسور بر آموزش، رسانهها، نشر و انتشارات، تولید محصولات تلویزیونی و سینمایی و امثال آن سیطرهی کامل داشته است.
در سال ۱۳۶۳، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ناظر بر نشر کتاب شد.۳ در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، ادارهای در پس اداره کتاب زیر نظر و حمایت وزارت اطلاعات تشکیل شد که مسئول تصمیمگیری در مورد نشر کتاب یا توقیف ناشران بود (آذر محلوجیان، ۱۹۵۵).
- Available in: http://www.irteb.com/nezamvazife/5.htm
۲. ماده سی و سه: مشمولان مبتلا به بیماریهاى مربوط به جراحى مغز و اعصاب، با توجه به نوع بیمارى که به آن مبتلا مىباشند از معافیتهاى مندرج در هر بند به شرح زیر استفاده خواهند نمود: بند ۱- معایب مادرزادى ستون فقرات (کلیپل فایل – ارنولد کیارى و سایر ناهنجارىهاى مهرهاى): الف) با عوارض عصبى مشهود و شدید معاف دائم ب) بدون عوارض خدمات غیر رزمى بند ۲- انواع هرنى دیسکال با علائم کلینیکى و رادیولوژى عمل شده و عمل نشده معاف دائم بند ۳- تومورهاى استخوانى خوش خیم ستون فقرات و جمجمه: الف) در صورتى که از نظر حجم و موقعیت اختلال عملى ایجاد نماید معاف دائم ب) بدون اختلال عملى خدمات غیر رزمى بند ۴- انواع شکستگىهاى تازه و کهنه مهرهها (بدنه – تیغه – زوائد مفصلى): الف) با اختلال عصبى یا عملى معاف دائم ب) بدون اختلال خدمات غیر رزمى بند ۵- تغییر شکلهاى مادرزادى و واضح جمجمه مانند هیدروسفالى – میکروسفالى، معاف دائم بند ۶- اختلالات عروقى مغز با علائم کلینیکى (مثل آنوریسم) معاف دائم بند ۷- سابقه عمل جراحى مغز: الف) با عوارض عصبى (ارگانیک یا غیر ارگانیک) معاف دائم ب) بدون عوارض عصبى خدمات غیر رزمى. بند ۸- کمپرسیونهاى نخاعى مانند تومورهاى استخوانى مهرهها یا سکل عفونتها و آراکنوئیدیتها خواه به مرحله فلج رسیده باشد یا نرسیده باشد معاف دائم بند ۹- هر نوع جسم خارجى در داخل جمجمه و کانال نخاعى معاف دائم بند ۱۰- فقدان مادرزادى یا جراحى یا ضربهاى قسمتى از استخوانهاى جمجمه: الف) با قطر بیش از ۵ سانتىمتر معاف دائم ب) با قطر کمتر از ۵ سانتىمتر در مشمولان عادى و دیپلم معاف دائم و در بالاتر از دیپلم خدمات غیر رزمى. بند ۱۱- دنده گردنى: الف) با عوارض شدید معاف دائم ب) بدون عوارض خدمات غیر رزمى
- Available in: https://ketab.farhang.gov.ir/fa/home
برطبق خبرگزاری کتاب ایران۱، دادهها عمدتا در چهار دههی پیشین نشان از کتابسازی دولتی میدهد. تغییر وضعیت سیاسی در تعداد کتابها و نشریات منتشر شده و حتا در نوع، سبک و ژانر آنها تاثیر گذاشته است.
با تمام تفاوتهایی که بین دورههای این چهار دهه وجود دارد، بر اساس “پایگاه اینترنتی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور”۲ تمرکز بر نشر کتابهای مذهبی یک امر ثابت بوده و بیشترین سهم را داشته که شامل قران، نهج البلاغه، مفاتیحالجنان و دیگر آثار اسلامی میباشد. براساس سازمان تبلیغات اسلامی تعداد کتابهای مذهبی در سال ۱۳۹۲ برابر با ۳۰.۱۴ ٪بوده است.۳
در زمینهی نشر و رسانه، زنان راه سختتری را نسبت به مردان همواره پیش رو داشتهاند. خلق ادبیات زنانه، نوشتاری که به بیان تن، احساس، تخیل، عواطف، اروتیک، سکس و نبوغ عریان زنانگی پرداخته، با سرکوب و منع روبرو بوده است (Beatrice Slama, 1981).
سخن از سکسوالیته و پژوهش در این حوزه همواره در ایران با محودیتهای فراگیر و حتا خودسانسوری مواجه بوده و به مثابه امری گناهآلود و مجرمانه تلقی شده است. هر چند از نظر فروید۴ سکس امری است که در کنش آگاهانهی ما موثر است و باید آنرا در جایی در زمینهی عقلانیت، بررسی کرد.۵
در حوزه نشر، فرانُرمگرایان جنسی/جنسیتی بمراتب وضعیت بغرنجتری را تجربه کردهاند. در آمار “خانه کتاب”۶ اثری از ادبیات دگرباشان جنسی/جنسیتی نیست.
از طرفی دیگر علیرغم ممنوعیت و محدودیتهای اعمال شده، بواسطهی شکل گرفتن فضاهای مجازی و گسترده شدن دامنهی ارتباطات، تلاش حامیان عرصهی فرهنگ، پژوهش و آزادی بیان را نمیتوان نادیده گرفت.
با توجه به وجود مشکلات اقتصادی و تورم که در ایران بطور مداوم رو به افزایش بوده، کتاب از سبد کالای ضروری خانوادهها خارج شده و سانسور، نوسانات اقتصادی و تمرکز بر تولید محتوای سبکهای مذهبی، فضای فرهنگی را دچار خفقان کرده است (آذر محلوجیان، ۱۹۵۵).
۵.۳.۱. سیستم آموزشی و رسانه
رادیو و تلویزیون در ایران در انحصار سیستم حکومتی است. براساس ماده چهار کمیسیون فرهنگی مجلس؛ طرح خطمشی، اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیما، مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا بر عهدهی سازمان صدا و سیماست.۷ بنابراین پدیدهی فرانٌرمگرایی جنسی/جنسیتی با مفهومی مجرمانه و گنجاندن در طبقهبندی بیماری ارائه میشود.
- Available in: http://www.ibna.ir
- Available in: http://www.nrisp.ac.ir
- Available in: http://old.ido.ir/
- Available in: Sigmund Schlomo Freud
- Freud’s Sexual Theory
- Available in: http://khaneheketab.ir/Stats
- Available in: http://jamejamonline.ir
در ایران هیچ آگاهى و بسترسازى فرهنگى از ناحیهی سیستم حکومتی در این زمینه صورت نمیگیرد و علیرغم مجاز بودن عمل تطابق و تغییر جنسیت، به موضوع ترانس سکسوالیته بندرت پرداخته میشود.
۶.۳.۱. کوئیر در ایران
تمامی این عوامل دستبهدست هم داده و به میزان زیادی مانع شناخت هویت فردی و گستری کوئیرستیزی شده است. علیرغم آزاد بودن عمل تغییر یا تطابق جنس، ترنسها با مشکلات عدیدهای تقریبن در تمام زمینهها روبرو هستند؛ از شناخت هویت فردی، پروسهی جراحی، مناسبات با خانواده و حلقهی دوستان تا مشکلات اقتصادی و اقدام به مهاجرت.
براساس گزارشهای “یورونیوز”۱ ، “صدای آمریکا”۲ و “ایسنا”۳ به دلیل فقدان بسترسازی آموزشی و فرهنگی در جامعه با چالشهایی همچون عدم وقوف به هویت خود، گناهپنداری، تجربهی زیسته پنهان، خشونت سیستماتیک نیروی انتظامی و رفتارهای تحقیرآمیز مواجهاند و حتا در برخی موارد در معرض تهدید به مرگ نیز قرار دارند؛ مرگی که گاه به دست افراد خانواده و یا دوستان رقم میخورد.
بنابر مبانی فقهی که فتوای روح اله خمینی۴ بر آن استوار است و در سامانهی اطلاع رسانی این پرتال منتشره شده؛ عمل تغییر یا تطابق جنسیت طبق ماده ۲۱۵ قانون مدنی و براساس نظریههای مشروعیت مطلق و مشروط، تغییر جنسیت مجاز است (خمینی، روح اله ۱۳۴۳).
بنابر تعاریف فقهی و نظریهی علامه حلی به کسی که عمل تغییر جنسی را انجام دهد، خنثای غیرمشکل۵ یا خنثای روانی۶ میگویند. به همین سبب از حیث فقهی و حقوقی منعی برای تغییر جنسیت وجود ندارد. زیرا در چارچوب نگاه دوگانه، انسان باید یا مرد و یا زن باشد (ابی منصورالحسن اسدی، ۱۴۱۸ه.ق).
- Available in: http://fa.euronews.com/2018/01/11/khodkar-bikar-a-story-of-anger-and-violence-by-iranian-transgenders
- Available in: https://ir.voanews.com/a/iran-arrest-/3819121.html
- Available in: https://www.isna.ir/news/94063019006/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%B3-%D9%87%D8%A7
- Available in: http://www.imam-khomeini.ir
پرتال مجازی “موسسه تنظیم و نشر آثار روح اله خمینی” می نویسد: انسان به لحاظ جنسیت در واقع یا مرد است یا زن؛ در فقه اسلامی علاوه بر این دو ، عنوان سومی نیز موضوع احکام قرار گرفته است که به آن خنثی گفته میشود و بر دو قسم است خنثی مشکل و غیر مشکل.
شخص خنثی در واقع یا زن است یا مرد، هرچند که احتمال وجود جنس سومی نیز مطرح شده است.
از آنجا که اخیرا امکان تغییر جنیسیت با پیشرفت علم پزشکی فراهم گشته است، این مسأله در فهرست موضوعات مستحدثه قرار میگیرد.
روح اله خمینی موضوع تغییر جنسیت و احکام آن را قریب به پنجاه سال قبل و در پایان جلد دوم کتاب تحریرالوسیله و در ضمن مسائل مستحدثه مطرح کرده و در آنجا تصریح شده است:
تغییر جنس دادن مرد به زن و بالعکس تغییر جنس زن به مرد، همچنین اقدام شخص خنثی به منظور ملحق شدن به یکی از دو جنس، ظاهرا حرام نیست. (رجوع شود به تحریرالوسیله، ج ۲؛ البحث حول المسائل المستحدثه، مبحث “و منها تغییر الجنسیه” مسأله ۱).
- خنثای مشکل یا خنثای بدنی؛ به کسی گفته می شود که در بدن او هم علائم جنسیتی مذکر و هم علائم جنسیتی مونث وجود دارد. اگر یکی از این علائم بر دیگری غلبه داشته باشد، تغییر جنسیت مجاز است و شخص می تواند خود را به آن جنس ملحق سازد.
- خنثای غیرمشکل یا خنثای روانی؛ کسی است که عضو مادرزاد خود را با عمل جراحی از بین ببرد و به جنس مخالف بپیوندد. این گروه افرادی هستند که از لحاظ جسمی دارای علائم یکی از دو جنس مذکر یا مونث می باشند ولی از لحاظ روانی تمایلات جنسی جنسیت مزبور را ندارند بلکه تمایلات جنسی، جنس مخالف را دارا می باشند. یا ممکن است علائم بدنی جنسیتی را بطور ناقص داشته باشند.
ترنس سکشوال۱ها در ایران با مشکلاتی همچون عدم آگاهی جامعه، عدم وجود سازمانهای حمایتی و آمار دقیق در این خصوص، عدم فرهنگسازی، ناکارآمدی سیستم حمایتی سازمان بهزیستی و بیمه، هزینههای گزاف عمل جراحی، عدم اختصاص بودجه کافی از طرف دولت، فقدان تخصص لازم در میان جراحان عمومی، نبود رشتههای تحصیلی مربوطه، انجام عمل تغییر جنسیت بوسیله جراحان بیتجربه در مراکز استانها، وضعیت نابسامان اشتغال، دشواری در روند تهیه شناسنامه جدید، اعمال تبعیض در زمینههای مختلف از جمله وراثت و طرد از جانب خانواده و دوستان روبرو هستند.۲
در عین حال در حالی که سانسور خبری و فیلترینگ اینترنت و کنترل بر وسائل ارتباطی در ایران جریان دارد، طرفداران آزادی بیان، اقشار ناراضی مردم و بویژه نسل جوان با بهرهگیری از امکانات فنی و فناوری به اطلاعات منتشر شده در اینترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی دارند.
۳.۲. ترکیه
۱.۳.۲. حکومت
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، وضعیت جامعه ترکیه دستخوش تغییرات بنیادین شد. در حالیکه تا پیش از این، نهاد دین و دولت در این کشور از هم جدا بود ترکیه بسرعت از ساختار جامعهای با گرایش به سکولار فاصله گرفت و فضای جامعه هر چه بیشتر بسته و غیردموکراتیک شد. رویکرد این حزب، ترکیبی از نئوعثمانیسم با نگاه ملیگرایانه به دین است.۳
۲.۳.۲. رویه قضایی
رویهی قضایی در ترکیه نسبت به دگرباشان جنسی/جنسیتی سکوت اختیار کرده و جرمانگاری نمیشود اما در عین حال گاردین مینویسد: “در روز ۲۲نوامبر ۲۰۱۷ اردوغان اعلام کرده است که توانمند سازی همجنسگرایان با ارزشهای ملت ما مغایرت دارد”.۴
براساس گزارش سازمان دیدهبان حقوق بشر در تاریخ یکم دسامبر ۲۰۱۷، کمتر از دوهفته پس از سخنرانی اردوغان در انتقاد از امکانات شهرداری برای اعضای جامعهی کوئیر، دولت آنکارا تمامی فعالیتهای فرانرمگرایان جنسی/جنسیتی را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد.۵
علت ممنوعیت یا لغو این فعالیتها “مغایرت با شئونات فرهنگی”، “حساسیتهای جامعه”، “حفظ سلامت و اخلاق”، “حفظ حقوق و آزادیهای مردم” و “امنیت عمومی” اعلام شد. دو نهاد فعال در این حوزه؛Pembe Hayat (Pink Life) and Kaos GL نیز به دادگاه کشیده شدند.۶
- A Transsexual is a person who feels belongs to the opposite sex, and has a desire to assume the physical characteristics and gender role of the opposite sex.
- available in: https://qz.com/889548/everyone-treated-me-like-a-saint-in-iran-theres-only-one-way-to-survive-as-a-transgender-person/
- https://www.theguardian.com/world/2017/nov/23/its-just-the-start-lgbt-community-in-turkey-fears-government-crackdown
- https://www.theguardian.com/world/2017/nov/23/its-just-the-start-lgbt-community-in-turkey-fears-government-crackdown
- https://www.hrw.org/news/2017/12/01/turkey-squelching-lgbt-events
- Available in: http://www.pembehayat.org/anasayfa.php
این در حالی است که کمیتهی وزرای شورای اروپا شامل وزیر امور خارجه ترکیه در سال ۲۰۱۰ لایحهای را به تصویب رساندند که برمبنای آن “کشورهای عضو باید در سطح ملی، منطقهای و محلی اقدامات لازم را اتخاذ کنند تا اطمینان حاصل شود افراد از حق آزادی تجمعات صلحآمیز به طور موثر و بدون هیچگونه تبعیض بر اساس گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی برخوردار باشند”.۱
با رصد کردن آمارها و نشانهها چنین دریافت میشود که حزب حاکم برهبری اردوغان، پس از تلاش در سال ۲۰۱۶ برای به انحصار درآوردن قدرت، از حمایت بخشی از جامعه برخوردار شد که گرایشهای اسلامی و ملیگرایی داشتند.۲ در ماه مارس سال ۲۰۱۵ رژهی دگرباشان به بهانهی ماه رمضان توسط پلیس به خشونت کشیده شد۳ و دولت ترکیه در سال ۲۰۱۷ تمامی رویدادهای فرهنگی مربوط به کوئیر را ممنوع اعلام کرد.۴
البته این بدان معنا نیست که پیش از این جامعهی ترکیه با پدیدهی کوئیر هیچگونه مشکلی نداشته است. گزارش منتشر شدهی سازمان ایلگا۴ در سال ۲۰۱۶، مبین آن است که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ حداقل ۴۱ گزارش تهدید به مرگ، علیه همجنسگرایان، دوجنسگرایان و ترنسها در ترکیه ثبت شده است. سازمان ایلگا به نقل از گزارش توسعه کمیسیون اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۳ مینویسد: “گزارشها حاکی از قتل ۱۲ تن از دگرباشان فقط در سال ۲۰۱۳ میباشد”.
هر چند همجنسگرایی از ۱۸۵۸ از فهرست قوانین مجازاتهای ترکیه خارج شد اما برای ورود به ارتش این کشور برای این افراد منع قانونی وجود دارد.۵ بنابراین به آنها بهعنوان بیمار، معافیت از خدمت سربازی۶ اعطا میشود که تبعات منفی خاص خود را در اجتماع دارد اما در عین حال تراجنسیها از سال ۱۹۸۸ مجاز به عمل جراحی تطابق جنسی هستند.۷
جامعهی ترکیه دچار یک پارادوکس است از یک طرف مردمی که به تدریج با حضور اجتماعی و کم و بیش علنی فرانٌرمگرایان جنسی/جنسیتی خو میگرفتند و در برابر آن مدارا نشان میدادند و در عین حال تجربهی ارزشمند وجود نهادهای رسمی و علنی آموزشی، آکادمیک و کنشگران مدافع حقوق کوئیر و نیز برگزاری ورکشاپهای بینالمللی در این کشور به دلیل سهلالوصول بودن برای اعضای جامعه انسانی کوئیر ساکن منطقه و از سویی دیگر وجود دولتی اسلامگرا که به اقدامات غیرقانونی و خشونتآمیز علیه آنها دست میزند و فضای فعالیتهای مدنی و اجتماعی آنان را هر چه بسته و محدودتر میسازد.
۳.۳.۲. حوزه روانشناسی
در سال ۲۰۱۰، انجمن درمان و تحقیقات آموزش جنسی و انجمن روانپزشکی ترکیه ((Türkiye Psikiyatri Derneği Haber Bülteni [TPD], 2010)) طی بیانیهی مشترک مطبوعاتی اعلام کردند که همجنسگرایی، مانند دوجنسگرایی و دگرجنسگرایی یکی از گرایشهای جنسی سالم و پذیرفته شده است و بیماری محسوب نمیشود. این بیانیه تاکید کرده که
- https://worldview.stratfor.com/article/erdogan-turkey-foreign-policy-europe-us-one-man-show
- Available in: https://www.hrw.org/news/2010/04/06/committee-ministers-council-europe-adopt-lgbt-recommendations
- Available in: http://foreignpolicy.com/2016/10/23/turkeys-religious-nationalists-want-ottoman-borders-iraq-erdogan/
- https://www.vox.com/2015/6/29/8861301/turkey-pride-parade-video
- https://www.theguardian.com/world/2017/jun/25/turkish-police-break-up-gay-pride-protest-in-istanbul
- https://ilga.org/wp-content/uploads/2016/02/Shadow-report-16.pdf
- https://lgbtturkeyinfo.weebly.com/timeline-of-lgbt-history-in-turkey.html
- Website of Lambda (Turkish organisation for homosexuals) at www.lambdaistanbul.org, situation as at 15 March 2001.
- https://www.hrw.org/report/2008/05/21/we-need-law-liberation/gender-sexuality-and-human-rights-changing-turkey
گرایش جنسی یک انتخاب نیست و بنابراین همجنسگرایی پدیدهای فرای ارادهی فرد است(Yüksel, Ş. ۲۰۱۰) . هر چند برخی از متخصصان برخلاف دستورالعملهای سازمانهای مرجع علمی، همچنان آن را یک اختلال محسوب میکنند.
۴.۳.۲. سیستم آموزش و رسانه
تغییر نظام آموزشی، گسترش مدارس مذهبی۱، محدود شدن آزادی بیان، رو به وخامت گذاشتن حقوق زنان، سرکوب منتقدین، محدود شدن فعالیتهای نهادهای مدافع کوئیر، تلاش در ممنوعیت مراسم پراید (رژهی افتخار دگرباشان) و دیگر اقدامات مشابه، نشاندهنده تحولاتی است که این جامعه تجربه میکند.
وزارت آموزش ترکیه (Milli Eğitim Bakanlığı)در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که در سیستم آموزشی جدید در مجموع نزدیک به یک میلیون دانشآموز در دبیرستانهای اسلامی آموزش دیدهاند.۲ در بخش رسانهای نیز شاهد افزایش روزنامهها با گرایش بنیادگرایی اسلامی هستیم. از دیگر سو تعداد شبکههای تلویزیونی اسلامی نیز رو به افزایش است.۳
ترکیه در دهههای اخیر، گذرگاهی برای عبور پناهجویان فرانٌرمگرایان جنسی/جنسیتی ایرانی بوده است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد(UNHCR) و سازمان آسام۴ در ترکیه بطور رسمی به امور پناهجویان رسیدگی میکنند. دولت ترکیه مسئولیت حمایت و کمک به پناهجویان در کشور ترکیه را برعهده دارد.
طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، زنان “ترنسجندر” در ترکیه به مراتب موقعیت دشوارتری را تجربه میکنند.۵ آنها بهسختی قادرند بطور قانونی استخدام شوند به همین دلیل وادار به ورود به عرصهی تنفروشی میشوند و علیرغم قانونی بودن تنفروشی در ترکیه، در آن حوزه نیز از حمایتهای قانونی برخوردار نیستند. زنان ترنسجندر، در سیستم دولتی ترکیه با هویت زن برسمیت شناخته نمیشوند بلکه کارگر جنسی تلقی میگردند.
۵.۳.۲. کوئیر ایرانی در ترکیه
وضعیت پناهجویان کوئیر ایرانی که در ترکیه در انتظار دریافت روادید برای مهاجرت به کشورهای آمریکا و کانادا هستند، پس از صدور فرمان مهاجرتی ترامپ۶ در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ پیچیده و دشوارتر شده است. این فرمان، محدودیت صدور ویزا برای شهروندان چند کشور مسلمان را صادر کرد و بدنبال کاهش سهمیه پناهجویی از ۱۱۰ هزار به ۵۰ هزار، پناهجویان همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنس که پیش از این در اولویت رسیدگی بودند در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند.۷
- Available in: https://www.politico.eu/article/erdogan-turkey-education-news-coup-analysis-curriculum-history-istanbul/
- Available in: https://www.meb.gov.tr/meb_haberindex.php?dil=en
- https://wwitv.com/television
- The UNHCR-ASAM Counselling
- Available in: https://www.amnestyusa.org/lgbt-rights-in-turkey-time-for-action
- Executive Order Protecting The Nation From Foreign Terrorist Entry Into The United States, available in: https://www.whitehouse.gov
- Report available in: https://www.theguardian.com/world/2017/feb/01/us-travel-ban-leaves-iranian-lgbt-refugees-in-limbo
کمکهای مالی محدود و جزئی از سوی سازمان ملل، ممنوعیت اشتغال، اشتغال به کار سیاه، دستمزدهای ناچیز، مشکل زبان جدید، فقدان حمایت عاطفی و مالی از سوی خانواده، عدم دسترسی به خدمات پزشکی مطلوب، مواجه با خشونتهای فیزیکی، تعرض و سواستفادههای جنسی، وضعیت را به مراتب برای آنها دشوارتر کرده است (Antti Saastamoinen, 2017) .
در عین حال فضای تاحدی بازتر ترکیه نسبت به ایران برای فرانرمگرایان جنسی/جنسیتی، دسترسی وسیعتر به اینترنت، ارتباط آسانتر با کشورهای آزاد و مدرن، حضور آزادانه در ورکشاپها و کنفرانسها، ارتباط با نهادهای علنی مدافع کوئیر، ارتباط با کنشگران برابری جنس/جنسیتی در کشورهای دیگر مواردی است که تاثیرات سودمند آنها را نمیتوان نادیده گرفت.
۳.۳. سوئد
۱.۳.۳. حکومت
سوئد براساس ساختارهای دموکراتیک در سطوح گوناگون جامعه اداره میشود و همزمان یک کشور سلطنتی است. پادشاه یا ملکه دارای قدرت سیاسی نیست و تنها وظایف تشریفاتی برعهده دارد. دولت به شکل پارلمانی اداره میشود. در سوئد تصمیمات در سه سطح سیاسی اتخاذ میشود که عبارتند از شهرداریها، شوراهای استانی/منطقهای و دولت. از آنجایی که سوئد عضو اتحادیه اروپاست، یک سطح دیگر تصمیمگیری در ورای دولت وجود دارد.۱
در نظام دموکراتیک این کشور وجود نهادهای نظارتی بر اجرای قوانین و تقسیم قدرت نظارت دارند. استقلال شهرداریها و شوراهای استانی اهرمی است برای عدم تمرکز قدرت در دولت مرکزی. بدین معنا که این تنها دولت نیست که در صحنهی سیاست تصمیم گیرنده است. حتا قدرت دولتی نیز میان پارلمان، قوه مقننه، دولت و یا قوه مجریه و دادگاهها تقسیم می شود.۲
دستگاه قضایی۳ در سوئد شامل اداراتی است که مسئولیت امنیت حقوقی و امنیت قضایی را به عهده دارند. دادگاههای مستقل پایههای دستگاه قضایی هستند. در عین حال سازمانهای تحقیقاتی و پیشگیری کننده جرایم نیز بخشی از دستگاه قضایی را تشکیل میدهند. امنیت حقوقی در سوئد به معنای برابری همه انسانها در مقابل قانون بوده و بخشی مهم از دموکراسی است.
گرایشها و هویتهای جنس/جنسیتی در سوئد نه تنها جرم محسوب نمیشوند بلکه از حقوق شهروندی برابر با دیگران برخوردار هستند.۴ بعکس اگر نقضی در حوزهی حقوق بشر رخ بدهد، فرد خشونتدیده از حمایتهای قانونی در حوزهی سیستم قضایی و پلیس برخوردار خواهد بود.
۲.۳.۳. حوزه روانشناسی
از دهه ۱۹۷۰، اتفاق نظر دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری، و متخصصات روانشناسی در جهان موجب شد تا همجنس گرایی یک شاخهی سالم از گرایشهای جنسی در انسان شناخته شود.۵ اتحادیهی روانشناسان سوئد اعلام کرده است که همجنسگرایی بیماری نیست و بنابراین نمیتوان آن را به عنوان یک بیماری تحت درمان قرار داد.۶
- https://www.riksdagen.se/
- regeringen.se
- https://www.government.se/49ec0b/contentassets/9ebb0750780245aeb6d5c13c1ff5cf64/the-swedish-judicial-system.pdf
- https://www.regeringen.se/debattartiklar/2017/08/sverige-ska-bli-battre-for-alla-hbtq-personer/
- https://www.psykologforbundet.se/
- https://www.historytv.se/
۳.۳.۳. سیستم آموزشی
در سوئد آموزش و تحصیل، عامل عمدهی توسعهی دموکراسی محسوب میشود و وزارت آموزش در زمینه مدارس و تحصیل کار میکند، و وزارت فرهنگ مسئولیت امور فرهنگی را برعهده دارد.۱ کمونها یا همان شهرداریها و استانداریها نیز مسئولیت مدارس و مهد کودک و کتابخانهها و بطور کلی امور فرهنگی را برعهده دارند. آموزش در حوزهی برابری جنسیتی (Odelfors, B. 1988)یکی از پراهمیتترین برنامههای آموزشی است که در سیستم آموزشی سوئد گنجانده شده و از سطح پیش دبستانی به مورد اجرا قرار می گیرد.۲
در سوئد شیوه های مختلف زندگی مشترک امری عادی است. شهروندان از این حق برخوردارند که بدون ازدواج با یکدیگر زندگی کرده و فرزند داشته باشند. طبق قانون، حداقل سن ازدواج ۱۸ سال است. ازدواج با خویشاوند نزدیک و با فرد متاهل و همچنین ازدواج اجباری ممنوع است.۳
در صورت توافق دو تن برای ازدواج، عقد کلیسایی یا اداری انجام می شود. عقد در استانداری، عقدیست که ارتباطی با دین و مذهب خاصی ندارد. در برخی از کلیساهای غیر دولتی کشیش میتواند از اجرای مراسم عقد خودداری کند. در این صورت افراد حق دارند به کشیش دیگری بعنوان عاقد مراجعه کنند.۴ ازدواج در سوئد از نظر جنسیت بیطرف است. بدین معنا که دو همجنس میتوانند به شیوهی دو غیرهمجنس ازدواج کنند (Jens Rydström, 2011).
یک نوع دیگر از زندگی مشترک در یک خانه، همزی۵ بودن است و نوع دیگر زندگی مشترک است که زوجین هر یک در خانههای خود زندگی کرده۶و هر گاه مایل بودند یکدیگر را ملاقات میکنند. طلاق نیز حقی است که طرفین به طور یکسان از آن برخوردارند.
۴.۳.۳ رسانه و نشر
در سوئد قانون آزادی مطبوعات و آزادی بیان۷ در سال ۱۷۶۶ تصویب و قانون نظام حکومتی سوئد از سال ۱۸۰۹ موجب تقویت آزادی و حقوق شهروندان شد. براساس این قوانین، همه مردم حق بیان افکار، نظرات و احساسات خود را به طور شفاهی و یا کتبی دارند و اجازه دارند دین خود را به دلخواه انتخاب کنند(Jonas Nordin, 2003) .
قوانین اساسی سوئد به رسانهها و مردم این اجازه را میدهند که بر روش ادارهی کشور نظارت داشته باشند. اگر جه قدرت سیاسی در سطوح گوناگون تقسیم شده اما دیگر نهادهای قدرت همچون رسانهها عامل مهمی برای تقویت دموکراسی در جامعهی سوئد بشمار میآیند.
رسانههای جمعی مانند روزنامهها، رادیو، تلویزیون و اینترنت مستقل، بیطرف و مبتنی بر اصول دموکراتیک هستند و میتوانند آزادانه اطلاعرسانی کرده و بر عملکرد سیاستمداران و افراد دارای قدرت در جامعه نظارت داشته باشند (Anders Burius, 1984) . در عین حال کارکرد رسانه در تولید و یا بازتولید مناسبات قدرت و تاثیر آن بر افکار عمومی را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
- Available in: https://www.informationsverige.se/Svenska/Barn-och-foraldrar/Sidor/Skolsystemet.aspx
- Available in: http://www.kulturradet.se/Documents/Hbtq/Sa%20gor%20du%20HBTQ-kompetent%20jamstalldhetsarbete.pdf
- Available in: http://www.riksdagen.se
- Samboförhållande
- Särbo
- Available in: Informationsverige.se
- Available in: https://www.levandehistoria.se/hbtq
۵.۳.۳ همجنسگرایی در سوئد
حقوق دموکراتیک در این کشور زمینهی مساعدی را برای مشارکتهای مدنی بوجود آورده و موجب رشد جنبشهای مردمی و آزادی انجمنها شده است که از آن جمله جنبش کوئیر است (Johan Unger, 2009) .
از اول ماه مه ۲۰۰۹ ازدواج همجنسگرایان در سوئد قانونی شد.۱ در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹ کلیسای سوئد۲ ضمن یک رایگیری، با ۱۷۶ موافق در مقابل ۶۲ مخالف تصویب کرد که کشیشهای سوئدی مجازند بدون در نظر گرفتن جنسیت افراد، آئین ازدواج را به انجام برسانند. براساس نظرسنجیهای منتشر شده، سوئد بالاترین درصد موافق قانونیسازی ازدواج همجنسگرایان را در میان مردم اتحادیه اروپا دارد.
همجنسگرایی در سوئد از سال ۱۹۴۴ میلادی قانونی شد۳ و همجنسگرایان در سال ۲۰۰۳ طبق قانون مصوب پارلمان سوئد امکان گرفتن فرزند را نیز یافتند.۴ قوانین سوئد بر این پایه استوار است که توسعهی دموکراسی بدون احترام به حقوق همهی اعضای جامعه انسانی کوئیر و ایجاد شرایط برابر برای همه میسر نخواهد شد.
دگرباشان جنسی/جنسیتی از سال ۱۹۸۸ در سوئد مراسم پراید یا رژهی افتخار را برگزار میکنند.۵ اتحادیهها، سازمانها و انجمنهای بسیاری به طور رسمی در حمایت از حقوق اعضای جامعه کوئیر فارغ از تعلقات قومی، دینی، توانایی، سن یا پیشینهی اجتماعی و اقتصادی فعالیت میکنند. این نهادها علاوه بر دگرباشان جنسی/جنسیتی، والدین، دوستان و آشنایان آنها را در صورت تمایل تحت حمایتهای خدماتی و فعالیتهایی شامل دیدار و گفتگو، ورزش، شبکهی ارتباطی، سلامت جسم و روان، کتابخوانی، هنری، فرهنگی و مشاوره پیرامون آن قرار میدهند.۶
هر چند سوئد نخستین کشور در جهان بود که در ۱۹۷۲ قوانینی برای بهداشت و درمان ترانس سکسوئلها با هزینهی دولت را به تصویب رساند اما چهل سال پس از آن “اداره نظارت بر امور پزشکی” گزارشی منتشر کرد که وضعیت این جامعه انسانی را غیرعادلانه و در تعارض با زمان انتشار تحقیق ارزیابی کرد. علیرغم پیشتاز بودن سوئد در تامین حقوق فرانُرمگرایان جنسی/جنسیتی، عملهای تطبیق جنس/جنسیت در این کشور پیش از جولای سال ۲۰۱۳ مستلزم دو پیششرط بود: یکی آنکه فرد مجرد باشد و دیگر آنکه نازا یا عقیم شود. در عین حال کماکان در این کشور شاهد تبعیض و خشونت بر علیه این جامعه انسانی هستیم (مهناز قزلو، ۲۰۱۳).
۶.۳.۳. وضعیت کوئیر ایرانی در سوئد
در سالهای گذشته شماری از ایرانیان بواسطهی همجنسگرایی، موفق به دریافت پناهندگی از سوئد شدند. هرچند صِرف همجنسگرا بودن دلیل کافی برای دریافت پناهندگی در این کشور محسوب نمیشود، بلکه هر متقاضی باید ثابت کند که بواسطهی گرایش جنسی اش در صورت بازگشت به ایران در خطر می باشد.۷
اداره مهاجرت سوئد در بدو ورود پناهجویان اطلاعاتی را در اختیار آنان گذاشته و آنها را نسبت به حق و حقوق خود آگاه میسازد. پناهجویان کوئیر از حق داشتن مترجم، مستمری ماهانه، اسکان در کمپهای مناسب با دگرباشان، آشنایی با نهادهای مدافع حقوق کوئیر، برخورداری از وکیل به طور رایگان، حق اشتغال، حق تحصیل زبان سوئدی بطور رایگان و دیگر امکانات مشخص برخوردار هستند.۸
- Lundberg, Lennart. Lång väg till äktenskap för samkönade par. Kyrkans tidning. (2009- 10-14) http://www.kyrkanstidning.se/nyhet/lang-vag-till-aktenskap-samkonade-par
- Available in: http://kyrkoval.svenskakyrkan.se
- https://www.levandehistoria.se/hbtq/elise-ottesen-jensen-ottar-rattigheter-och-upplysning-kring-sexualitet
- https://adoptera.se/vem-far-adoptera/
- Available in: http://www.svenskapride.se/
- https://www.thenewbieguide.se/health/sexual-and-reproductive-health/lgbt-rights-in-sweden/
- The information available in: https://www.rfsl.se/
- https://www.migrationsinfo.se/migration/sverige/hbtq-flyktingar/
دگرباشان ایرانی که از سالها پیش به همراه والدین به سوئد مهاجرت کردهاند و یا در این کشور بدنیا آمدهاند بنابر تجربهی عینی نویسنده با مشکلات ویژهای مواجه هستند.
نسل اول مهاجرین تاحدی این پدیده را نپذیرفته است و یا در این باره آن سکوت می کند. نگران تاثیرپذیری فرزندان در جامعه جدید هستند و گاه با دامنه واژگان و اصطلاح ها در حوزه کوئیر حتا واژه “پراید” ناآشناست. برخی از آنان پدیده کوئیر را اختلال روانی و بیماری تلقی میکند و با فرزندان و نزدیکان در این حوزه از یکدیگر فاصله گرفته و زندگی دوگانهای دارد. در عین حال آن را پدیدهای غربی میداند و آن را ضداخلاق ارزیابی میکند. گاه آن را عملی مشمئز کننده میخواند.
نتیجه گیری:
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر متقابل جنبش کوئیر و جهانی شدن صورت گرفته است. با در نظر گرفتن فاکتورهای سیستم حکومتی، رویه قضایی، سیستم آموزش و نشر و رسانه و پایههای روانشناسی و مقایسه آن در جامعهی کشورهای ایران، ترکیه و سوئد، یافتههای پژوهش از قابلیت الگوپذیری خبر میدهد. به عبارت دیگر انتقال دامنهای از تجربههای تاریخی و جاری به عنوان آموزه از دو کشور ترکیه و سوئد صورت گرفته است هرچند در این روند با چالشهایی همچون سازوکارهای حکومتی و رویهی قضایی مواجه بوده است.
در مسیر مهاجرت از کانال ترکیه نیز که به لحاظ فرهنگی به جامعهی ایران نزدیک است، وجود نهادهای رسمی و علنی مدافع حقوق کوئیر، فرصت مغتنم و منبعی قابل اعتماد برای تجربهی تفاوتها، تعامل و انتقال آموزهها در بستر تطابقپذیری فراهم آورده است.
هر چند پژوهش با محدودیتهایی همچون فقدان آمار رسمی و برآوردهای قابل استناد از فعالیت اعضای کوئیر ایرانی در سه کشور روبرو بوده، اما با مراجعه به آنچه در شبکههای اجتماعی منتشر شده و براساس تجربهی نویسنده در ارتباط مستقیم با عناصر جنبش میتوان گرایش غالب آن را معطوف به ثبت تاریخی خود دانست. این ثبت تاریخی در ایران کماکان با عبور از فیلترینگ و اغلب از طریق شبکههای مجازی انجام گرفته است.
علیرغم فقدان بررسی علمی روند تطابقپذیری عنصر انسانی مهاجر کوئیر در جامعهی جدید (سوئد)، زمینههای مساعد مشارکت مدنی و قابلیتهای کیفی در کشور سوئد بستر مناسبی را فراهم آورده تا جنبش کوئیر از حرکتی حقطلبانه به مفهومی سیاسی نزدیک شده و به سطح مطالبات حقوق شهروندی، گفتمان حقوق بشری، سیاستگذاری و آزادیهای مدنی در تمامی ابعاد ارتقا یابد.
در عین حال جهانی شدن تاثیرات دوگانهای بر جنبش کوئیر داشته است؛ از یک سو این جنبش را تجهیز کرده و از سوی دیگر مناقشاتی را برعلیه آن برانگیخته است. بهعبارت دیگر ضمن بوجود آوردن فرصتهایی نو برای ارتباط تنگاتنگ در پهنای جهانی که انگیزهی همبستگی بینالمللی را با خود به همراه داشته در عین حال ابزاری برای مقاومت باورمندان به کلیشههای سنتی بوده است (Niler,E.R., & Beck,S.J. 1989).
سوالی که کماکان پیش روی ماست اینکه چرا با وجود سامانهی مرکب انسانی، جنبش کوییر و در همآمیختگی آن با دیگر جنبشها بویژه جنبشهای فمینیستی به حد کافی به آن توجه نشده و از حمایت برخوردار نبوده است. از آنجا که تئوری کوئیر به نوعی مفهومی عامشمول از لایههای تبعیض در حوزههای گرایش جنسی/جنسیتی، فکری و یا فرهنگی به حاشیه رانده شده است، “از اینرو میتوان با کاربرد نظریهی میان برشی بهعنوان ابزار تحلیل برای مشاهده، درک و پاسخ به شیوههایی که در آن هویت با دیگر سازهها همچون جایگاه اجتماعی، طبقه، نژاد، گرایش جنسی و… در تقابل و ترکیب قرار میگیرد، در خلق تصویری نو از تجربیات متمایز و منحصر به فرد از تبعیض و ستم و در نتیجه رفع آن دریچهای نو گشود. تقاطع هویتهای جنسی و جنسیتی، طبقه، نژاد، اشتغال، مذهب، زبان، تاریخ، درآمد، تحصیل و حتا تواناییهای فیزیکی، هویتی جدید در فرد بوجود میآورند که با بهرهگیری از آن مسیر برسمیت شناخته شدن حقوق انسانی سهلالوصول تر شده و گاه موجب توفیق در ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی برای ورود به عرصههای قابل ملاحظهای در جامعه میشوند.” (مهناز قزلو، ۲۰۱۷)
رویکرد نظریه ”Intersectionality” ۱ و یا میان برشی یا تبعیض های لایه ای، در عمل راهکاری است برای تقویت و ارتقای متقابل جنبش های فمینیستی، اجتماعی و سیاسی و برابری طلبانه. در عین حال از هژمونیک و نرماتیوسازی یک هویت نسبت به دیگری از خلال قانونگذاری و رویه قضایی اجتناب می شود (William B. Rubenstein, 1993)
اعضای جامعه ی انسانی کوئیر خود بخش جدایی ناپذیر از جنبش های مبارزاتی و عدالتجویانه هستند که وجود آنان به اندازه ی کافی برسمیت شناخته نمی شود، در حالیکه عنصر انسانی با هویتی چندگانه از پارادیمی منحصر به فرد از تجربه ی سرکوب سیاسی، تبعیض های اجتماعی و محرومیت های طبقاتی است (Lena Williams, 1993 ) .
عدالت اجتماعی بدون حمایت از حقوق جامعه ی انسانی کوئیر و پیوند محوری میان فرم های گوناگون سرکوب و تبعیض میسر نخواهد بود (Adrienne Cecile Rich, 1980).
“این مقاله در بیست و نهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران در استکهلم – ۱۰ ژوئن ۲۰۱۸ ارائه شده است.”
مهناز قزلّو
ژوئن ۲۰۱۸