امروز:   فروردین ۲۸, ۱۴۰۳    

به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان

بحران اقتصادی و تشدید خشونت علیه زنان
در مقاطع بحرانی عموماً وضعیت زنان نامریی می شود و از اهمیت می افتد چرا که از نگاه جامعه مسائل مهمتری هست که باید به آنها پرداخته شود، اما واقعیت این است که در چنین مواقعی زنان بیشتر در معرض ستم جنسیتی و  خشونت قرار می گیرند و بیش از هر زمان دیگر نیاز به حمایت دارند… خشونت خانگی علیه زنان ربط مستقیمی با فقر و بیکاری دارد. بیکاری موجب گذراندن اوقات بیشتر در خانه و افزایش احتمال تعارض بین افراد می شود؛

 

 

***

 

 

?در مقاطع بحرانی عموماً وضعیت زنان نامریی می شود و از اهمیت می افتد چرا که از نگاه جامعه مسائل مهمتری هست که باید به آنها پرداخته شود، اما واقعیت این است که در چنین مواقعی زنان بیشتر در معرض ستم جنسیتی و  خشونت قرار می گیرند و بیش از هر زمان دیگر نیاز به حمایت دارند.

?خشونت خانگی علیه زنان یک مسأله جهانی و متأثر از ساختار سیاسی-اقتصادی در هر جامعه است. ساختار سیاسی-اقتصادی اگر دموکراتیک و مبتنی بر عدالت اجتماعی باشد، زنان از وضعیت بهتری برخوردارند و از خشونت علیه آنها کاسته می شود؛ اما نظام های سیاسی ای که وضعیت فرودست زنان و روابط نابرابر قدرت در خانواده در آنها پذیرفته شده است و مردان قانوناً به عنوان رییس خانواده و مالک زنان شناخته می شوند، همزمان بستر مساعد برای خشونت علیه زنان در خانواده را فراهم می کنند. نظام سیاسی که در آن حق اشتغال برای زنان جدی گرفته نمی شود و زنان برای گذران زندگی به ناچار به مردان وابسته هستند، در واقع اجازه رسمی خشونت را صادر کرده است. نظام سیاسی ای که برنامه جدی و قوانین مؤثری برای پیشگیری از خشونت خانگی تدوین نمی کند و با خصوصی دانستن خشونت خانگی از خود در برابر این مسأله اجتماعی سلب مسؤولیت می کند، مسیر ارتکاب خشونت خانگی را تسهیل می کند.

?از سوی دیگر بحران ها و نابسامانی های اقتصادی با تأثیر منفی که بر وضعیت خانواده می گذارند، احتمال خشونت علیه زنان را بیشتر می کنند. خشونت خانگی علیه زنان ربط مستقیمی با فقر و بیکاری دارد. بیکاری موجب گذراندن اوقات بیشتر در خانه و افزایش احتمال تعارض بین افراد می شود؛ مشکلات مالی و اقتصادی خانواده های فقیر، با ایجاد یا تشدید احساس ناکامی و سرخوردگی و خشم،  زنان را در معرض خشونت قرار می دهد. مطالعات متعددی تصدیق کرده اند که زنان تهیدست، بی سواد و مناطق حاشیه ای بیش از زنان طبقه مسلط متحمل خشونت می شوند و کمتر توان مقابله با خشونت را دارند.

?سیاست های اقتصادی که به نابرابری و شکاف طبقاتی دامن می زند، و بخش های بزرگی از جامعه را فقیر می کنند، در واقع شکاف جنسیتی و ستم بر زنان (به ویژه در طبقه فرودست) را تشدید و آنان را در مقابل مسأله خشونت آسیب پذیر تر می کنند. علاوه بر این با بدتر شدن شرایط اقتصادی، میزان حمایت اجتماعی از زنان آسیب پذیر و آسیب دیده به منظور صرفه جویی کمتر می شود و زنان به حال خود رها می شوند.

?خشونت علیه زنان، موضوعی است که نه صرفاً در چارچوب خانواده و روابط بین فردی ، بلکه در متن نظام سیاسی و اقتصادی و شرایط اجتماعی و فرهنگی قابل تحلیل است. براین اساس، آرامش و امنیت زنان وقتی قابل تحقق است که برابری، رفاه و آزادی در جامعه محقق شده باشد و زنان و مردان از حقوق برابر برخوردار باشند و اگر غیر از این باشد هر نوع تلاش برای مقابله با مساله خشونت علیه زنان، محکوم به شکست می نُماید…

سیمین کاظمی – ۴ آذر ۹۸

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی