امروز:   اردیبهشت ۲۴, ۱۴۰۴    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
می 2025
د س چ پ ج ش ی
 1234
567891011
12131415161718
19202122232425
262728293031  

گذشت ۵۹۰ روز از انتقال «زینب جلالیان» به بازداشتگاه‌ها و زندان‌های مختلف

زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، دستگیر و در طی ۵۹۰ روز گذشته به بیماریهای ناخنک چشم، تب برفکی، خونریری معده، ناراحتی قلبی و روده مبتلا شده و سپس در زندان قرچک ورامین به کرونا. در طول این ۱۲ سال وی از حق درمان و حق «حتی یک روز مرخصی» نیز محروم بوده است. انتقال‌های مکرر زینب به زندان‌های مختلف و در آخر «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اِعمال شکنجه‌های نهادهای امنیتی علیه وی بوده است…

***

#زینب_جلالیان فعال سیاسی کرد، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، متولد ۱۳۶۱ در روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. همان روستایی که زادگاه #شیرین_علم‌هولی (متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰، اعدام شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) نیز بود. شیرین علم‌هولی در کنار فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیانْ اعدام و در محلی ناشناخته به خاک سپرده شد. خانواده‌های آنان تا کنون از حق اطلاع از محل دفن فرزندان خود نیز محروم ماندند.

زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج در نزدیکی ایستگاه بازرسی قازانچی (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، بازداشت شد. او طی ۱۲ سال گذشته، از حق درمان و حق «حتی یک روز مرخصی» نیز محروم مانده است.

در تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۹، زینب جلالیان بدون اطلاع قبلی به خود و خانواده‌اش در ابتدا به زندان دیزل آباد و پس از ممانعت زندان از پذیرش به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقال‌های مکرر به زندان قرچک، بهداری زندان اوین، زندان مرکزی کرمان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه ‌و سپس «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اعمال شکنجه‌های نهادهای امنیتی و سازمان امور زندان‌ها علیه وی بوده است.

نام بردن از مجموع بی‌قانونی‌های مطلق و پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه وی، به‌موازات دو امر: «برشماردن بیماری‌های ناشی از شکنجه» و «عنصر حیاتی مقاومت و ایستایی زینب جلالیان» به‌میان خواهد آمد.

زینب جلالیانِ مبتلا به ناخنک چشم، تب برفکی، خونریری معده، ناراحتی قلبی و روده، در زندان قرچک ورامین به کرونا نیز مبتلا شد، از انتقال وی بیمارستان جلوگیری شد و تنها در یک اتاق به‌همراه دیگر زنان زندانی، قرنطینه شد.

طی قریب به یک سال گذشته از حضور زینب جلالیان به زندان مرکزی یزد، او با انباشت بیماری‌ها، بحرانی‌تر شدن وضعیت بینایی و تبعید در زندانی خارج از محدوده‌ی زادگاه خود روبه‌روست. علی جلالیان، پدر زینب جلالیان پیشتر اعلام کرده بود که از طریق دریافت پیامک از پرونده‌سازی جدید علیه فرزند خود با خبر شده است و علی‌رغم فشارهای امنیتی و جابه‌جایی غیرقانونی زینب جلالیان، او هرگز مرعوب نهادهای امنیتی نشده است.

▪️زینب جلالیان، در زمره‌ی مبارزانی است که برای هر ثانیه از لحظات زندگی خود، مقاومت کرده است. همین امر باعث شده است تا حق دریافت اعزام به مرخصی، حق درمان و حق دیدار با اعضای خانواده‌ی خود را در گروی سازش و تسلیم در برابر نهادهای امنیتی و حاکمیت، معنا نکند.

متن زیر بخشی از نامه‌ی زینب جلالیان به مناسب ۸ مارس ۱۳۹۷ است:

«خودتان قضاوت کنید، من مثل ۱۰ سال پیش، تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل داده‌اند. وقتی شکنجه‌گران مرا شکنجه می‌کردند، تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم. ای ستمگران، نظاره‌گر بودید و هستید، دیدید که نمی‌شود با قتل‌‌عام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق‌خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زنْ جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمی‌تواند او را به زانو در بیاورد».

#زنان_زندانی_سیاسی

 

۲۰ آذر ۱۴۰۰

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی