مردسالاری بهقتل زنان لبخند میزند!
سیمین کاظمی: در فرهنگ مردسالاری، زن انسان نیست؛ بلکه موجودی پستتر از انسان شمرده میشود که میتوان بهراحتی او را نابود کرد و نهتنها از مجازات مصون ماند؛ بلکه به آن افتخار هم کرد. زنان در ایران گرفتار چنین فرهنگی هستند که هرازگاه نمونههایی از توحش، همچو گردش سربریده شدهی زنی در ملاء عام بهنمایش درمیآید. بدون اینکه چارهاندیشی قانونی برای پیشگیری از این توجش بشود…
***
سر بریدهشده زنی که در میدان شهر و در انظار عموم به نمایش درآمد، نشانی دیگر است از استیلای فرهنگ مردسالاری بر جامعه ایران. دستان پنهان این فرهنگ زنستیز، خونچکان از قتل زنانی است که مظلومانه و بیدفاع به نام ناموس جانشان را از دست دادهاند. قتل غزل حیدری آخرین قتل از سلسله قتلها و حذف فیزیکی زنان نیست و نخواهد بود، چنانکه قتل رومینا اشرفی، بهزودی فراموش شد، بدون آنکه برای پیشگیری از چنین جنایتهایی چارهای اندیشیده شود و همین نادیدهگرفتن، موجب شد توحش مردسالاری به شکلی فجیعتر و با خندهای پیروزمندانه حضورش را در عرصه عمومی اعلام کند.
حال بار دیگر این پرسش اذهان را درمینوردد که این خشونت وحشتآور چرا رخ داد و چگونه میتوان از وقوع آن پیشگیری کرد؟ درباره خشونت علیه زنان، پاسخ فقط این نیست که ما جامعهای خشن هستیم یا خشن شدهایم؛ چون اینجا به طور مشخص جنایت و خشونت علیه زنان رخ داده است و باید به دنبال ریشههای خشونت مبتنی بر جنسیت بود.
خشونت مبتنی بر جنسیت، در زمینه فرهنگی رخ میدهد که بر نابرابری جنسیتی استوار شده است. در فرهنگی که زنان تحت مالکیت و کنترل مرد تعریف شدهاند و مردان رسما دارای اختیار بر زندگی زنان هستند. در فرهنگ مردسالاری، هنجارها و ارزشهای اخلاقی جامعه از سوی مردان تعیین شده که محور آن اعمال محدودیت و کنترل بر زندگی زنان است و تخطی از این هنجارها و ارزشها مستوجب مجازات زن شناخته میشود. در واقع مرد اقتدارش را در مطیعکردن زن و تبعیتش از هنجارهای مردسالاری به دست میآورد و اگر زن اطاعت نکند، آبرو و اعتبار مرد را خدشهدار کرده است. در فرهنگ مردسالاری راه جبران این بیآبرویی و بازگشت اعتبار به مرد، مجازات زن و اعمال خشونت بر اوست. زن ناموس مرد شمرده میشود و مرد لازم است نسبت به این ناموس از خود غیرت بروز بدهد. غیرت نام موجه کنترل زنان در چنین فرهنگ خشونتسازی است.
مردسالاری از زن انسانیتزدایی میکند و به این وسیله زمینه را برای خشونت بر او فراهم میکند. در فرهنگ مردسالاری، زن انسان نیست؛ بلکه موجودی پستتر از انسان شمرده میشود که میتوان بهراحتی او را نابود کرد و نهتنها از مجازات مصون ماند؛ بلکه به آن افتخار هم کرد. زنان در ایران گرفتار چنین فرهنگی هستند که هرازگاه نمونههایی از توحش آن علنی میشود. در ایران زن هیچگاه احساس امنیت نمیکند و باید مراقب باشد که تخطی از ارزشهای مردسالاری هر آینه ممکن است او را در معرض خشونتهای خانوادگی یا سازمانیافته قرار دهد؛ از اسیدپاشی و تیراندازی از سوی مردان غیرتمند ناشناس تا بریدهشدن سر با داس و قمه به دست پدر و شوهر و افراد ذکور خانواده.
اما سؤال این است که چرا با وجود تغییرات اجتماعی، مردسالاری هنوز برقرار است و به تهدیدی برای سلامت و جان زنان تبدیل شده است.
از کانال تلگرامی نویسنده
ادامه یادداشت اینجا