پیشتاز جنبش می تو در قرن هفدهم
شروع جنبش می تو سال ۲۰۱۷ بود. یعنی همین شش سال پیش، زمانی که گروهی از زنان فعال جنبش زنان سرانجام موفق شدند هاروی واینستین فیلمساز پرنفوذ هالیوودی را به دادگاه بکشانند و، به جرم تجاوز و آزار جنسی بیش از ده زن، به ۳۹ سال حبس محکوم کنند. اما کمتر کسی میداند که در واقع یک زن هنرمند نقاش ۴۰۵ سال پیش از آن پیشتاز جنبش می تو بوده….
اندیشه
دکتر نیره توکلی_ عضو گروه مطالعات زنان
آرتمیزیا جنتیلسکی بزرگترین دختر خانوادهای هنرمند بود که، در دوازده سالگی، پس از مرگ مادرش، سه برادرش را بزرگ کرد. او در کارگاه پدرش اوراتزیو دستیار پدر شد و ترکیب و ساختن رنگها را آموخت. در آن هنگام زنها نمی توانستند آزادانه در اطراف بناهای یادبود شهری یا کلیساها گشت و گذار کنند. شرکت در کلاسهای مدل زنده نیز برایشان ممنوع بود.
مهمترین اثر جنتیلسکی “سوزانا و بزرگترها”، ۱۶۱۰، شاهکاری است که در آن ، علاوه بر اثبات مهارتهای فنی استثناییش در نقاشی، در خدمت مبارزه با تجاوز به زنان نیز هست. او در این اثر، داستان سوزانا زن جوان پرهیزکاری را بازگو میکند که در باغش استحمام میکرده و دو مرد شهوتران میکوشند او را بفریبند. هنرمند، با شکار لحظۀ اضطراب آوری که سوزانا از بدنش در برابر متجاوزان دفاع میکند، تماشاگران را سرشار از احساس ناامنی و عصبانیت میکند. مردان، که میکوشند به حریم او تجاوز کنند، زمانی که به روی دیوار حایلی که بنا بوده آنها را از او دور نگهدارد خم شدهاند، تقریباً به موهای او چنگ انداختهاند. درونمایۀ تجاوز در هنر باروک موضوع متداولی است (تا حدی به سبب شهرت تابلوی قرن شانزدهمی سوزانای نیمه برهنه، اثر دومنیکو تینتورتو)، اما جنتیلسکی با آن از دیدگاه زن جوان رو به رو شده، نه از نگاه مردان. احتمالاً این اثر بازگوکنندۀ زندگی احتمالی زنان در ایتالیای سدۀ هفدهم بوده است. خود هنرمند نیز چنین تجربۀ ناخوشایندی را داشته.
در ۱۶۱۱، وقتی که جنتیلسکی هجده ساله در استودیوی پدرش کار میکرده، اگوستینو تاسی، هنرمندی که دوست پدرش بود، به او تجاوز کرده بود. جالب آنکه هم پدر جنتیلسکی و هم خود او، عزم خود را جزم میکنند که، به جای پنهان کردن موضوع و سکوت در برابر تجاوز، به افشای واقعیت و شکایت از فرد متجاوز بپردازند.
حدود یک سال بعد، اوراتزیو، دوستش را، به جرم تجاوز به دخترش به دادگاه کشاند. تصور کنید که همین امروز هم چنین حمایتی از دختر و زن خانواده، که به هر دلیل آزار جنسی می بیند، بسیار نادر است. همین امروز نیز مردان بیشتر سعی میکنند، برای حفظ مناسبات قدرت و موقعیتهای خود از افشای مردان دیگر و پشتیبانی از زن آزاردیده پرهیز کنند.
این محاکمه هفت ماه دردناک و پر رنج به درازا کشید و ۳۰۰صفحه اسناد قانونی تولید کرد، که امروز بیش از چهارصد سال از عمر آنها میگذرد. از ورای این اسناد میتوانیم صدای نترس، رسا و محکم خود آرتمیزیا را بشنویم: «بعداً، در حالی که با گذاشتن دستش روی سینه ام هلم میداد، پرتم کرد روی لبۀ تختخواب و زانویش را گذاشته بود لای پایم تا نتوانم آنها را به هم قفل کنم. لباسهایم را بالا زده بود و دستمالی توی دهنم گذاشته بود که نتوانم جیغ بکشم.»
پس از آنکه در ۱۶۱۲ محاکمه پایان یافت، جنتیلسکی سرانجام ازدواج کرد و در فلورانس اقامت گزید، و در آنجا شهرتی برق آسا به هم زد. او شاهکارهایی آفرید که جایگاهش را در میان بزرگترین هنرمندان عصر خودش استحکام بخشید و ثابت کرد که زنان توانایی پرداختن به موضوعات مربوط به اسطوره ها و شخصیتهای تاریخی را دارند، البته با این تفاوت که زنان را از موجوداتی منفعل به موجوداتی فاعل و قدرتمند و پیروزمند تبدیل کرد.
بیشتر آثار جنتیلسکی به زنانی میپردازد که قصد انتقامجویی دارند، با این حال، هیچ نمونه ای وجود ندارد که آنان را به صورت قربانی نشان داده باشد. گرچه وسوسه میشویم که زندگی خودش را از ورای این آثار بخوانیم، خود این آثار را باید نقاشیهای قایم بالذات فوق العاده و مستقل به شمار آورد.
جنتیلسکی از آن رو به یکی از ابرستاره های فمینیسم تبدیل شد که از حس عزت نفس نیرومند و حیرت انگیزی برخوردار بود. از روی نامه هایش درمی یابیم که او ایمان استواری به برخورد و داد و ستد منصفانه با زنان داشت.اما در نیمۀ قرن هجدهم، وقتی که عصر باروک از پسند روز افتاد، کارهای او کاملاً فراموش شد. ارزش کارهای جنتیلسکی تازه فقط در چهار دهۀ گذشته روآمده است. زمانی که پژوهشگران فمینیست در دهه های ۱۹۷۰ و ۸۰ ، با برگزاری نمایشگاههایی از آثارش او را به کانون توجه بازگرداندند. اکنون جنتیلسکی موضوع کتابها و پژوهشها و نمایشنامه ها و فیلمها و فراتر از اینهاست و در ۲۰۲۰ شهرت او با نمایشگاه مهمی در گالری ملی لندن (با وجود اوج همه گیری کرونا در آن زمان) عالمگیر شد و آثارش مثل برق و باد به فروش رفت.
کانال علمی مطالعات زنان
۱ شهریور