متن سخنرانی رفیق هلن اوکانر، عضو هیئت اجرایی حزب کمونیست بریتانیا و فعال سندیکایی و حقوق زنان، در مراسم روز جهانی زن
هلن اوکانر: مبارزهٔ طبقاتی جهانی ما آشکارا شالودههای سیاسی و اقتصادی دارد. همهٔ ما این را میدانیم و بهنظر من، نبرد اندیشهها بخشی بسیار مهم از مبارزهٔ طبقاتی است. حتی زمانی که زنان در جنگها شرکت مستقیم ندارند، در چنین دورههایی از سلطهٔ ارتجاع، باز هم صلح و آرامش نداریم. زنان ۵۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. بنابراین مبارزهٔ طبقاتی بدون مشارکت زنان نمیتواند موفق شود…
***
رفقا ما در دورهای از سلطهٔ ارتجاع زندگی میکنیم. در چنین دورههایی معمولاً دو چیز رخ میدهد: هم سرکوب سیاسی شدت مییابد و هم سرکوب اقتصادی افزایش مییابد. و این بهویژه بر کار و زندگی زنان اثر میگذارد. در حال حاضر زنان مشکلات زیادی دارند و در سالهای آینده نیز دشواریهای بیشتری برای زنان پیش خواهد آمد. امروزه عدهٔ بسیار بیشتری از زنان متحمل فقر، تهیدستی، و پیامدهای مرگبار ادامهٔ جنگ در سراسر جهان هستند.
در حالی که قدرتهای سرمایهداری بیرحمانهتر از پیش برای دسترسی به بازارهای جدید رقابت میکنند، در غزه در هر ساعت دو مادر کشته میشود؛ تا کنون یک میلیون زن و دختر آواره شدهاند؛ زنان و دختران فلسطینی حتی اگر زنده بمانند، احتمال قاچاق شدن آنها و سوءاستفادهٔ جنسی از آنها بسیار زیاد است؛ هزاران زن باردار در غزه زندگی میکنند و اکنون تقریباً ۴۰ درصد از این بارداریها در معرض خطر است؛ در حالی که جمعیت غزه در مجموع برای دسترسی به غذا و آب در تنگنا است، زنان متحمل مشکلات اضافهتری مانند بهداشت قاعدگی و خطر عفونتاند؛ و هرگز فراموش نکنیم که در چنین جنگهایی از تجاوز بهمثابهٔ سلاح جنگی نیز استفاده میشود.
و واکنش طبقهٔ حاکم در این کشور [بریتانیا] و خارج از کشور بههیچوجه توجه واقعی به این فاجعهٔ انسانی در فلسطین یا تلاش برای پایان دادن به آن نیست. در واقع خود طبقات حاکماند که امکان ایجاد چنین وضعی را پیش آوردهاند. چرا؟ چون این وضع به نفع امپریالیستهاست. خوشبختانه اکنون آگاهی طبقاتی رو به رشد است، بهویژه در میان زنانی که قبلاً هرگز فعال سیاسی نبودهاند. زنان اکنون به تظاهرات تودهیی علیه نسلکشی در غزه میپیوندند، چون به این نتیجه میرسند که طبقهٔ حاکم اگر میتواند چنین کاری با زنان غزه بکند، با ما هم میتواند بکند. هیچ فردی از طبقهٔ کارگر، در هر کجا که باشد، از سرکوبی که در سرشت نظام سودمحور سرمایهداری است مصون و در امان نیست. در بریتانیا، بهلطف مبارزات سوسیالیستها و کمونیستها و دیگران، توانستیم نظام دولتی رفاه همگانی و بهداشت و درمان همگانی و رایگان داشته باشیم. اما همهٔ اینها اکنون در معرض تهدید است و این پدیدهای بینالمللی است، بهخصوص در “غرب”. زنان بریتانیا در چنین وضعی است که پا به میدان میگذارند. زنان باید بار بد و بدتر شدن خدمات دولتی را تحمل کنند. میخواهم از لنین برای شما نقلقول کنم که دربارهٔ سالهای سلطهٔ ارتجاع از ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۰ چنین گفته است: “همهٔ حزبهای انقلابی و اپوزیسیون شکست خوردهاند. افسردگی، تضعیف روحیه، انشعاب، اختلاف، ارتداد، و هرزگی در سیاست دیده میشود. گرایش فزایندهای به ایدئالیسم فلسفی و عرفان وجود دارد که به پوستهٔ احساسات ضدّانقلابی تبدیل میشود.” گرچه هیچ دورهٔ تاریخی دقیقاً مانند دورههای پیش از آن نیست، زمانی که این گفتهٔ لنین را میخواندم، برایم یادآور زمان حال و امروز بود.
مبارزهٔ طبقاتی جهانی ما آشکارا شالودههای سیاسی و اقتصادی دارد. همهٔ ما این را میدانیم و به نظر من، نبرد اندیشهها بخشی بسیار مهم از مبارزهٔ طبقاتی است. حتی زمانی که زنان در جنگها شرکت مستقیم ندارد، در چنین دورههایی از سلطهٔ ارتجاع، باز هم صلح و آرامش نداریم. برای زنانی که حقوق جنسیشان مورد حملهٔ مداوم و بیامان شیوههای “سیاست هویتمحور” لیبرالی است، موضوع اندیشهها و آرمانها- که لنین مطرح کرد- اهمیت واقعی دارد.
ببینید که در دانشگاههای ما و در جنبش ما اندیشههای پُستمدرن چقدر شایع شده است. این یعنی که ممکن است شما را طوری ببینند که نیستید. همین واقعیت که حتی چنین بحثی وجود دارد نشانهای از روندهای ارتجاعی است که خود را پشت موضوع آزادیهای مدنی و حقوق مدنی پنهان میکند. اگر زن اهل افغانستان هستید که از تحصیل منع شدهاید، اگر زن اهل اروپای شرقی هستید که به این کشور قاچاق و بهاجبار وارد “تجارت جنسی” شدهاید، اگر زن فلسطینی هستید که زیر بمبارانها بدون بیهوشی زایمان میکنید، یا اگر تازهمادری هستید که نمیتواند نوزادش را تغذیه کند، چون شیر در پستانها ندارد، دیگر نیازی ندارید ثابت کنید که زن هستید. در هر دورهٔ سلطهٔ ارتجاع- این نکته را تکرار میکنم- زناناند که متحمل بیشترین رنج و آسیب میشوند.
اما، علاوه بر این، باید متوجه باشیم که طبقهٔ حاکم برای تفرقه انداختن بین خود زنان و میان زنان و مردان طبقهٔ کارگر مدام راههای تازهای پیدا خواهد کرد. زنان ۵۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. بنابراین مبارزهٔ طبقاتی بدون مشارکت زنان نمیتواند موفق شود. نیروهای چپ و اتحادیهها در توجه کردن به خواستها و نگرانیهای برحق زنان کوتاهی کردهاند. بسیاری از زنان مبارز یا از جنبش کنار گذاشته شدهاند یا از چپ دور شدهاند. و زنانی نیز هستند که بهدلیل زنستیزی گسترده نمیخواهند به اتحادیهها و نیروهای چپ بپیوندند. اگر زنانی که شهامت فکر کردن و جرئت به چالش کشیدن و سؤال کردن دارند در جنبش نادیده گرفته شوند یا کنار گذاشته شوند، همین امر باعث میشود که درست در همان زمانی که مورد حملههای بیسابقه قرار داریم، طبقهٔ ما بسیار ضعیف شود.
طبقهٔ حاکم از قدرت بالقوهٔ مردان و زنان طبقهٔ کارگر در اتحاد با یکدیگر آگاه است. بنابراین اگر کسی میخواهد بداند که نقشهٔ بزرگ طبقهٔ حاکم در پشت حمله به حقوق جنسیتی زنان چیست، باید گفت چیزی نیست جز ایجاد تفرقه و نگه داشتن زنان در جایی که طبقهٔ حاکم میخواهد باشیم. از همان نخستین مورد تقسیم طبقاتی در هزاران سال پیش، میخواستند که ما زیر چکمههای مردان و دور از مبارزهٔ طبقاتی باشیم. پس اگر کسی به شما بگوید که میتوانید هویتی بیرون از طبقهٔ کارگر داشته باشید یا اینکه هویت خودتان را به جنسیت پیوند نزنید، بگذارید رک و پوستکنده بگویم که آن شخص همراه و همیار طبقهٔ کارگر یا زنان نیست.
زنان کمونیست باید صدای ما علیه جنگ، علیه سرکوب اقتصادی، علیه ریاضت اقتصادی، و نیز علیه ایدئالیسم ذهنی ساختگی و تفرقهافکنانهای باشند که به ما میگوید که زیرمجموعهٔ “طبقهٔ جنسی”مان هستیم.
اجازه بدهید صحبتهایم را با بیان این نکته به پایان ببرم که وقتی لنین آن دورهٔ سلطهٔ ارتجاع را توصیف میکرد، به نکتهٔ دیگری نیز اشاره کرد؛ اینکه ارتشهای شکستخورده از شکست درسهای خوبی میگیرند. لنین فقط چند سال بعد از آنکه این مطالب را نوشت انقلاب روسیه را رهبری کرد. و فراموش نکنیم که تقریباً مثل همیشه، زنان بودند که نخستین جرقهٔ انقلاب را زدند.
پس بیایید علیه جنگ متحد و خواستار صلح شویم.
بیایید علیه سرکوب اقتصادی متحد و خواستار مشاغل مناسب و با درآمد خوب، بهداشت و درمان همگانی و رایگان شایسته، و دولت رفاه شویم.
بیایید علیه استثمار زنان متحد شویم.
بیایید علیه ایدئولوژیهای دروغین و مخرب طبقهٔ حاکم و بهویژه طبقهٔ حاکم بهظاهر لیبرالی متحد شویم که از همه سمّیتر است؛ بهخصوص درست موقعی که سعی میکنند ما را متقاعد کنند که واقعاً آدمهای خوبیاند.
و بیایید به مبارزه علیه استثمار زنان کاملاً متعهد باشیم، استثماری که ناشی از جامعهٔ طبقاتی است و باید آن را واژگون و سرنگون کنیم برای اینکه بتوانیم جامعهای سوسیالیستی بسازیم و همگی به صلح واقعی و امنیت و برابری واقعی اقتصادی دست یابیم.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۰۵، ۲۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۶ فروردین ۱۴۰۳