بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
در اعتراض به تجاریسازی فضاهای دانشجویی، تفکیک جنسیتی و برگزاری نمایش سلبریتیمحور با هدف سیاست زدایی از دانشگاه
در حافظۀ جمعی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی به خوبی ثبت شده که محل زمین چمن فعلی، پیش از تاسیس پروژهی بنیاد مصلینژاد، توسط دانشجویان زن و مرد، مشترکا، مورد استفاده قرار میگرفته و با وجود تلاشهای دانشگاه برای ممانعت از حضور دانشجویان زن، همواره محل مقاومت دانشجویان علیه تفکیک جنسیتی بوده است…..،/
*****
چندی پیش، خبری پیرامون برگزاری مسابقۀ فوتبال با حضور تعدادی از سلبریتیها در زمین چمن دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شد. طبق پیگیریهای دانشجویان و بر اساس ادعای معاونت فرهنگی-دانشجویی دانشکده، هدف از برگزاری آن ایجاد فضای شور و نشاط در دانشکده و صرف درآمدهای حاصل از فروش پیراهن و توپهای امضا شده در امور خیریه و تغییر «چهره نامناسب دانشکده در رسانهها» است. در رابطه با برگزاری این مسابقه اشاره به نکات زیر ضروری مینماید:
۱- در حافظۀ جمعی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی به خوبی ثبت شده که محل زمین چمن فعلی، پیش از تاسیس پروژهی بنیاد مصلینژاد، توسط دانشجویان زن و مرد، مشترکا، مورد استفاده قرار میگرفته و با وجود تلاشهای دانشگاه برای ممانعت از حضور دانشجویان زن، همواره محل مقاومت دانشجویان علیه تفکیک جنسیتی بوده است.
بعد از بارگشایی دانشگاه در بهار ۱۴۰۱ و علیرغم تعطیلی طولانیمدت و امنیتی دانشگاه، مقاومت و اعتراض دانشجویان برای بازپسگیری این فضا ادامه یافت. مقاومتی که با همدستی ریاست دانشکده و نیروهای حراست منجر به ضرب و شتم وحشیانه دانشجویان معترض، پروندهسازی انضباطی، محرومیت از تحصیل، زندان و بازجویی منجر شد. همچنین در ادامه این اعتراض و مقاومت در پیوندی نمادین، به جنبش زن، زندگی، آزادی در شهریورماه ۱۴۰۱ متصل شد. اکنون بیش از دو سال است که استفاده از این فضای حصارکشیشده منوط به تعهد عدم حضور دانشجویان زن شده است. در کنار اعمال تفکیک جنسیتی، این محل که پیشتر به عنوان فضای عمومی، به شکل رایگان در اختیار دانشجویان بوده، در راستای «تجاریسازی» و تبدیل دانشگاه به «بنگاه اقتصادی»، تبدیل به محلی برای درآمدزایی برای دانشگاه شده است.
۲-ایدۀ برگزاری این مراسم بهدنبال طرح انگارۀ کلیشهای «مسئولیت اجتماعی سلبریتیها» تعریف شده است. باید توجه داشت که این موضوع در شرایطی مطرح میشود که دولت امکان هرگونه مشارکت جمعی در مسئولیت اجتماعی را با سیاستهای تشکلزدا و سرکوب هرنوع فعالیت جمعی به حداقل ممکن رسانده است. حال حضرات بدون توجه به این که انگاره مسئولیت اجتماعی سلبریتیها چیزی جز سلب مسئولیت از دولت نیست، فرش قرمز برای استقبال از سلبریتیها گستراندهاند. همچنین در گفتگوی معاونت فرهنگی-دانشجویی با تعدادی از دانشجویان مطرح شد که بخشی از مراسم به یادبود نمادین جانباختگان معدن طبس اختصاص داده خواهد شد. بسیجشدن تمام امکانات دانشگاه حول مسئولیت اجتماعی سلبریتیها در حالی رقم میخورد که به هنگام وقوع فاجعهی طبس که اساسا نمی توان از آن به عنوان حادثه یاد کرد، هرگونه اقدام از سمت تشکلهای دانشجویی و فعالین حوزه کار منع شده بود. با این توصیفات، یادبود جانباختگان این فاجعه آن هم در دانشکده علوم اجتماعی که طلایهدار سنت انتقادی است و باید محلی برای نقد سیاستگذاری و مطالبهگری از مسئولان ذیربط باشد، تنها به ابتذالکشیدن مسئله و فرار از مسئولیت اجتماعی دولت است.
۳- اختصاص درآمد حاصل از مراسم جانبی این مسابقه به مصارف خیریه و تأمین بودجه دانشگاه نیز جای تأمل دارد. در واقع اینگونه تأمین مالی از طریق امور خیریه نیز در جهت سلب مسئولیت اجتماعی دولت است. محل صرف درآمدهای این برنامه اهداف پژوهشی و کمک هزینۀ تشکلهای دانشجویی عنوان شده است که باید توجه داشت تأمین هزینۀ این موارد میبایست از محل بودجه دانشگاه تأمین شود که از اصلیترین وظایف مدیریتی مسئولان دانشگاه و دانشکده است و این شانهخالیکردن از انجام بدیهیترین وظایف خود در شرایطی اتفاق میافتد که فرایندهای ناعادلانۀ تخصیص بودجه و تأمین منابع برای فعالیتهای علمی و فرهنگی درون دانشگاه، فاقد شفافیت لازم و نظارت دانشجویان است.
۴- گفتنی است تعدادی از اساتید دانشکده علوم اجتماعی برای شرکت در این «نمایش» اعلام آمادگی کردهاند؛ همان اساتیدی که شعار تقابل با «فرهنگ شهرت» در فضای مجازی و رسانههای رسمی سر میدهند. تن دادن به بازی در این نمایش رقتانگیز اقدامی در تداوم و تقویت سلبریتیگرایی و فرهنگ شهرت است. لازم به ذکر است نه تنها اساتید همدست در این نمایش، بلکه تقریبا همه استادان این دانشکده به نوعی از مسئولیت اجتماعی خود در قبال اعتراض به تفکیک جنسیتی، سرکوب دانشجویان و مصادره فضاهای دانشجویی پا پسکشیدهاند.
۵- آخرین مورد هدفی است که کارگردانان این نمایش ادعای آن را دارند، یعنی جایگزینی تصویر دانشکدۀ علوم اجتماعی از محل خودکشی، اعتراض و کتکخوردن دانشجویان با فضای پویای موهوم، عقیم و سیاستزدودهای که آنها آرزویش را در سر دارند. در جواب رویای مضحک باید تاکید داشت، اقدام به خودکشی مسئلهای اجتماعی است که عواملی چون فقدان همبستگی اجتماعی، فشارهای حاصل از سرکوب فضای دانشجویی، نادیدهانگاری آسیبهای روانی دانشجویان توسط دانشگاه و وضعیت فاجعهبار زیست خوابگاهی در آن دخیل هستند. این دست نمایشهای زردِ بازاری تنها در پی نامرئیسازی اجتماعی بودن مسئله خودکشی در فضای دانشجویی است. افزونبر این باید پرسید عاملان کتکخوردن دانشجویان معترض چه کسانی هستند؟ بازسازی چهره دانشکده به این شیوه تنها به سود همان عاملان سرکوب است تا چهرههایشان را پنهان کنند. این بار نیز مجرم در بازگشت خود به صحنۀ جرم در پی پاک کردن آثار جرم است.
بنابر آنچه گفته شد، ما جمعی از دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران مخالفت خود را با برگزاری معرکه ریاکارانۀ سلبریتیگرا اعلام میکنیم. در صورتی که دستاندرکاران این نمایش از برگزاری یا حضور در این تئأتر شرمآور منصرف نشوند ما از بدیهیترین حق خود، یعنی حق اعتراض، بدون درنگ استفاده خواهیم کرد./شوراهای صنفی دانشجویان کشور
بخشی از شعارهای دانشجویان در تجمع:
۱. «هر کی چشاشو بسته با این سرکوب همدسته»
۲. «سیاست سلبریتی محور تضعیف سیاست تشکل محور»
۳. «کارگران باید متولی حقوق خود باشند»
۴. «خیریه یعنی برونسپاری وظیفه دولت»
۷ آبان ۱۴۰۳