امروز:   مهر ۲۵, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
اکتبر 2024
د س چ پ ج ش ی
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
28293031  
آخرین نوشته ها

تشکیلات دمکراتیک زنان ایران ۶٨ ساله شد

رهبری تشکیلات عمیقا اعتقاد داشت که بردن آگاهی به میان توده‏های زنان و توجه دادن آنان به حقوق انسانی و اجتماعی خود، راهی است که مبارزه‏ی دشوار پیش رو را هموار و ممکن می‏کند. در این رابطه با برگزاری سمینارها و کنفرانس سراسری به تربیت کادرها توجه‏ی ویژه‏ای نشان می‏داد.

**************
به مناسب ١٨ بهمن سالروز تاسیس تشکیلات دمکراتیک زنان ایران
تاریخ پرافتخار مبارزات زنان کشور ما با نام شخصیت‏ها و تشکل‏هایی پیوند خورده است که از سده پیش تا به امروز برای احقاق حقوق زنان و افشاندن بذر آگاهی در جامعه‏ی مردسالار ایران مبارزه کرده‏اند و یکی از این نام‏های پرافتخارکه از ۶٨ سال پیش بر تارک تاریخ مبارزاتی زنان می‏درخشد، تشکیلات دمکراتیک زنان ایران است.
تشکیلات دمکراتیک زنان ایران ابتدا با نام تشکیلات زنان ایران در ١٨ بهمن ١٣٢٢ توسط برخی از زنان مترقی و چپ که فشار و خفقان دوران دیکتاتوری رضاخانی را تجربه کرده بودند تاسیس شد و این در شرایطی بود که تقریبا سه دهه از نهضت بیداری زنان که از زمان مشروطیت آغاز شده بود می‏گذشت. پیشگامان اولیه نهضت زنان، مبارزه برای کسب سوادآموزی دختران را با وجود همه‏ی مخالفت‏های ارتجاع تا حدی نهادینه کرده بودند. اما در جامعه‏ی سنتی و مردسالار آن روز که بیسوادی بیداد می‏کرد (٧٣ درصد بیسوادی فقط در مقطع انقلاب) و زنان در بی‏حقی کامل به سر می‏بردند و فاشیسم نیز در جهان بر طبل جنگ می‏کوبید و با وجود رژیمی ارتجاعی و ضد زن، کار در میان زنان چندان آسان نبود. در چنین شرایطی «تشکیلات زنان» تحت مسئولیت مریم فیروز و با تلاش زنان مبارز و مترقی آن زمان، زنانی مثل بدری و نجمی علوی، زهرا و مهرانگیز اسکندری، جمیله صدیقی، خدیجه کشاورز، اختر کامبخش، ایران اِرانی، فروهید کباری و عالیه شرمینی و… شروع به کار در میان زنان کرد. این تشکیلات با جذب زنان پیشرو به صفوف خود مبارزه برای خواست‏های برحق زنان را در برنامه‏ی خود قرار داد که سرلوحه آن مبارزه برای حقوق اولیه زنان مانند داشتن حق رای، برابری حقوقی زن و مرد و لغو قوانین ارتجاعی، مبارزه برای صلح، مبارزه برای دستمزد برابر در مقابل کار برابر و تلاش برای سواد آموزی و ارتقای سطح آگاهی جنسیتی زنان در جامعه بود.

«بیداری ما» اولین ارگان تشکیلات با شعار «ماهم در این خانه حقی داریم!» در سال ١٣٢٣ انتشار یافت که بعد از توقیف آن در سال ١٣٢۶ نشریات دیگری مانند «جهان تابان» و در سال ١٣٣٠ «جهان زنان»(١) با شعار «زنان ایران برای به دست آوردن حقوق خود متحد شوید» ارگان تشکیلات دموکراتیک زنان  بودند که خواسته‏ها و مطالبات زنان را در سطحی وسیع گسترش می‏دادند. در سال ١٣٣١، زمان مبارزه برای تجدید نظر در قانون انتخابات، «جهان زنان» روزانه در یک ورق منتشر می‏شد.
تشکیلات زنان ایران در سال ١٣٢۶ با عضویت در «فدراسیون دمکراتیک بین‏المللی زنان» با نام «تشکیلات دمکراتیک زنان ایران» و بعد از غیر قانونی شدن درسال ١٣٢٨ با نام «سازمان زنان ایران» بزرگ‏ترین سازمان علنی و منسجم زنان بود که مبارزه‏ی پیگیرانه‏ی خود را با استفاده از شیوه‏های گوناگون به پیش برد. در مجموع حدود ١٠ سال فعالیت علنی و نیمه‏علنی تا کودتای آمریکائی سال ١٣٣٢، تشکیلات توانست با کار وسیع توده‏ای در بین زنان، برگزاری میتینگ‏های محلی (در جریان تجدید نظر در قانون انتخابات)، برگزاری کنفرانس‏های هفتگی و ایجاد کلاس‏های سوادآموزی، خیاطی، بهداشت و کمک رسانی به مناطق محروم و با ایجاد و فعالیت در تشکل‏هایی مانند اتحادیه‏ی زنان زحمتکش، شورای مادران، جمعیت هواداران صلح، جمعیت حمایت کودک و… بذر آگاهی را در جامعه پراکنده و زنان را حول تشکل‏های صنفی و سیاسی خود فراخواند. در این سال‏ها صدها زن درسراسر ایران به صفوف آن پیوستند هراس رژیم ازگسترش تشکیلات دمکراتیک زنان، سرکوب آن را چون سایر نیروهای مترقی در پی داشت.
به همین دلیل در جریان کودتای سال ١٣٣٢ تشکیلات همراه با دیگر سازمان‏های مترقی مورد یورش قرار گرفت و بسیاری از اعضای آن روانه زندان‏ها یا راهی مهاجرت شدند. اما درنتیجه‏ی سال‏ها مبارزه‏ی پیگیر زنان پیشرو و مترقی و در راس آنها تشکیلات دمکراتیک زنان ایران، رژیم شاه ناچار شد در دهه ۴٠ رفرم‏هایی را در قانون اساسی و قوانین مدنی ایران- از جمله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و یا تغییر برخی از مواد قانون حمایت خانواده‏- به نفع زنان انجام دهد. حتی سازمان‏های خودساخته مانند سازمان زنان به ریاست اشرف پهلوی نتوانست چهره‏ی زن‏ ستیز رژیم شاه را بپوشاند و مثل همه دیکتاتورها سرکوب و اختناق را پیشه کرد. اما سرکوب هم نتوانست رژیم ضدمردمی و ارتجاعی شاه را نجات دهد و با انقلاب شکوهمند مردم رژیم شاهنشاهی به زباله‏دان تاریخ سپرده شد.
با پیروزی انقلاب بهمن ١٣۵٧ مرحله دیگری در مبارزات پیگیرانه زنان و تشکیلات دمکراتیک زنان ایران آغاز شد که آغازی بر فعالیت علنی تشکیلات و فعالیت برای بازسازی سازمان‏های آن و ادامه مبارزه بود. در اولین برنامه تشکیلات بعد از انقلاب از جمله آمده است:
«سال ١٣۵٧ که به حق می‏توان آن را «سال شکوهمند انقلاب» نامید میلیون‏ها زن شهری و روستایی در تظاهرات ضد رژیم شرکت کردند، این قهرمانان گمنام بی‏محابا دربرابر آتش گلوله دژخیمان قرار گرفتند، کشته دادند و کشته شدند و نه تنها کم‏ترین تزلزلی در اراده‏ی استوارشان پدیدار نشد بلکه مصمم‏تر از پیش اسلحه به دست به مقابله دشمن شتافتند، با دست‏هایی خالی و برهنه باریکاد ساختند، زخمی‏ها را از عرصه‏ی پیکار به در بردند، بر زخم‏ها مرهم نهادند.
زن در همه جا حضور داشت. وجودش مشوق دیگران و موجب شگفتی همگان بود.او با شرکت آگاهانه خود در این انقلاب پرشکوه در حقیقت اراده‏ی تزلزل‏ناپذیر خود را چنین اعلام داشت که:
«زنان نیز در تعیین سرنوشت کشور خویش سهیم هستند و باید در سیاست، سیاستی که آینده خود و خانواده‏شان را رقم می‏زند، فعالانه شرکت نمایند.»
زن ایرانی اکنون حق دارد در انتخاب راهی که کشورش در پیش می‏گیرد صاحب رای باشد.
زن ایرانی در نبردی بی‏امان و با فداکاری‏های قهرمانانه این حق را به دست آورده است تا در انتخاب دولتی که مجری خواست‏های او باشد شرکت کند.
زن ایرانی حق دارد در تدوین قوانین نو که باید مدافع او و خانواده‏اش باشد شرکت کند.»
(از برنامه تشکیلات دمکراتیک زنان ایران مصوب بعد از انقلاب)
و در این رابطه خواسته‏های زنان را در بخش‏های مختلف از جمله حقوق زن در اجتماع، حقوق زن در خانواده، زن در تولید، زنان کارگر و کشاورز، قوانین خاص درباره‏ی قالی‏بافان، آموزش و پرورش، بهداشت، مبارزه با فساد، مبارزه با مواد مخدر را برجسته کرده و ضمن ارائه‏ی راه حل‏های پیشنهادی آمده است:
«دولت انقلابی از آغاز کار باید هم‏زمان با دیگر وظایف خود اقدامات قاطع در جهت پایه‏ریزی چنین برنامه‏هایی را آغاز کند و بخصوص در قانون اساسی آینده‏ی کشور توجه کافی به این مسئله مبذول دارد و بر امر اجرای قوانین نظارتِ دقیق اعمال کند.» (خواسته‏هایی که با شدت و حدت بیشتری هم‏چنان در دستور کار فعالان زن قرار دارد.)
اما خوشه‏چینان انقلاب از همان فردای انقلاب راه دیگری را در پیش گرفتند، ابتدا برخی از مواد قانون مدنی که حاصل سال‏ها مبارزه زنان بود را ملغی و اولین سرکوب زنان را با شعار «یا روسری یا توسری» آغاز کردند. تشکیلات دمکراتیک زنان در شرایط خاص آن روزها و به خاطر تثبیت انقلاب و سپس جنگ تحمیلی نتوانست عکس‏العمل مناسب در این زمینه اعمال کند و آن را به تثبیت انقلاب و تدارک آینده‏ای روشن‏تر موکول کرد. جنگ امپریالیسم خواسته نیز به کمک ارتجاع آمده و شرایط برای طرح خواسته‏های به حق زنان عملا محدودتر شد. بسیاری از اعضا و هواداران تشکیلات دمکراتیک زنان برای کمک به جبهه‏ها شتافتند و در این راه از جان خود مایه گذاشتند (گیتا علیشاهی). تشکیلات با کار شبانه‏روزیِ بازسازیِ سازمان‏های خود در برخی از شهرهای بزرگ و با تجربه‏ای که پشت سر داشت توانست در مدتی کوتاه (کمتر از ۴ سال) به یکی از بزرگ‏ترین و فعال‏ترین تشکل‏های زنان تبدیل شود.
تشکیلات با ایجاد کلاس‏های مختلف آموزشی و کار در انجمن‏های مختلف توده‏ای به ویژه در مناطق محروم در جهت تشکل‏یابی و پیوند با توده‏های زنان تلاش می‏کرد. رهبری تشکیلات عمیقا اعتقاد داشت که بردن آگاهی به میان توده‏های زنان و توجه دادن آنان به حقوق انسانی و اجتماعی خود، راهی است که مبارزه‏ی دشوار پیش رو را هموار و ممکن می‏کند. در این رابطه با برگزاری سمینارها و کنفرانس سراسری به تربیت کادرها توجه‏ی ویژه‏ای نشان می‏داد. به علاوه نشریه «جهان زنان» نیز دوباره پس از انقلاب با تیراژ بالایی منتشر شد. به این ترتیب تشکیلات توانست پس از انقلاب هزاران زن را در صفوف خود متشکل کند که این خود هراس ارتجاع را برانگیخته و مستمسکی به دست‏ او داد تا بتواند تشکیلات را به شدت سرکوب کند. در سال ١٣۶١ دفتر تشکیلات در تهران مهر و موم و نشریه آن توقیف گردید. صدها نفر از اعضای تشکیلات در سراسر ایران از جمله مریم فیروز مسئول تشکیلات زنان راهی شکنجه گاه‏ها شدند و مورد وحشیانه‏ترین شکنجه‏ها قرار گرفتند.
تشکیلات زنان سرکوب شد اما نابود نشد و سنت مبارزاتی آن- کار در میان توده‏ها به اشکال مختلف و پراکندن بذر آگاهی در جامعه‏- به نسل‏های بعدی انتقال یافت و جنبش زنان در ایران با این پشتوانه‏ی غنی مبارزاتی است که امروزه به یکی از نیروهای مهم و تاثیرگذار جنبش مردمی ایران تبدیل شده است. این امر خواب ارتجاع را آشفته ساخته و با سرکوب و زندان و شکنجه فعالان زن ( مثل دیگر نیروهای مترقی) و یا راندن آنان به مهاجرت اجباری، می‏خواهد چند صباحی بیشتر به عمر ننگین خود ادامه دهد. اما اگر سرکوب و خفقان توانست از سرنگونی شاه یا رژیم‏های دیکتاتوری در تونس، مصر و… جلوگیری کند در رژیم به شدت ارتجاعی ولایت فقیه هم خواهد توانست!

(١)جهان زنان اولین بار در سال ١٢٩٩ در مشهد با صاحب امتیازی فخرآفاق پارسا منتشر شد اما پس از انتشار سرمقاله‏ای درباره تساوی حقوق زنان و مردان، نشریه مورد حمله قرار گرفت و لغو امتیاز شد. فخرآفاق مادر فرخ‏رو پارسا اولین وزیر زن در زمان شاه‏- وزیر آموزش و پرورش- بود که پس از انقلاب اعدام شد.

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی