Archive for سپتامبر 19th, 2023

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم… ادامه مطلب »

الهه اجباری، چندسالی بود که برای تحصیل روانشناسی در دانشگاه تهران از بلوچستان به پایتخت آمده بود. در گرماگرم اعتراضات پس جان‌باختن مهسا امینی، در تهران ربوده شد. چهار روزی را در اسارت گذراند و مورد آزار جنسی قرار گرفت و تحقیر شد. او که دیگر نتوانست به «زندگی عادی» باز گردد، پس از آزادی ترک وطن کرد… ادامه مطلب »

سروناز احمدی هستم، مددکار در حوزه کودکان و مترجم و در حال حاضر زندانی در زندان اوین. تقریبا سه سال است که همسرم کامیار فکور را می‌شناسم. در همین سه سال پنج بار کامیار را از من ربودند. کامیار خبرنگار در حوزه اقتصاد محیط ‌زیست، ترانه‌سرا و خواننده موسیقی رپ است و از اولین لحظاتی که از او به یاد می‌آورم در‌ جنگ بوده، برای رهایی کارگران و ازمیان‌برداشتن بیگانگی‌مان با طبیعت… ادامه مطلب »

جاوید رحمان با حضور در جلسه کمیته فرعی حقوق بشر پارلمان اروپا به مناسبت سالگرد جان‌باختن مهسا امینی گفت آنچه که در ایران اتفاق می‌افتد صرفا تبعیض و آزار و اذیت زنان و دختران نیست، بلکه درواقع «آپارتاید جنسیتی» است. او جمهوری اسلامی را به «ارتکاب جنایت علیه بشریت» در سرکوب معترضان ایرانی متهم کرد… ادامه مطلب »

یک سال از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و آغاز قیام “«ژن، ژیان، ئازادی – زن، زندگی، آزادی» گذشت. نیروهای سرکوب‌گر رژیم اسلامی، زندانیان سیاسی را که در سالگرد ژینا و قیام مردمی ۱۴۰۱، در زندان‌ها اعتراض یا اعتصاب کرده‌‌اند را مورد ضرب و شتم و آزار و شکنجه و محرومیت قرار می‌دهند و خانواده‌های بازداشت شدگان را نیز در بیرون زندان‌ها در تهران و شهرستان‌ها با ضرب و شتم تهدید می‌کنند تا شاید بتوانند صدای اعتراضات مردمی را خاموش کنند، ولی موفق نخواهند شد… ادامه مطلب »

عاطفه رنگریز، نویسنده، فعال حقوق زنان و کارگران که از زندانیان سیاسی سابق نیز است، پس از چندین روز بازجویی در زندان سمنان به زندان شاهرود منتقل شد… ادامه مطلب »

مژگان اینانلو، مستندساز که در اعتراضات سراسری بازداشت شده بود با انتشار تصویری از ازدحام مردم در اطراف هتل «اسپیناس پالاس» برای دیدار کریستیانو رونالدو نوشت: «وقتی فریاد زدیم برای حسرت یک زندگی معمولی، دقیقا منظورمان همین بود.»… ادامه مطلب »

دلارام علی: اولین سال «زن زندگی آزادی» با آنکه پر از لحظات دلهره و اضطراب بود اما سال امید هم بود. ما در این سال شهرها و خیابان‌ها را جور دیگری تجربه کردیم. در چشم‌هایمان برق جدیدی آمد و در موهای‌مان بادهایی وزید که گویا پیشتر هیچوقت نوزیده بود. باید این‌ها را برای نیلوفر و الهه گفت، باید تصاویر و عکس‌ها را برایشان ذخیره کرد و نباید گذاشت که هیچ‌چیز فراموش شود.»… ادامه مطلب »