مردسالاری عمومی – مردسالاری خصوصی
بحث اصلی از نظر بسیاری از فمینیسم مارکسیسمها درباره کار خانگی در رابطه با بازتولید نیروی کار به نفع سرمایهداری است، زنان با بازتولیدی که در خانه برای سرمایهداران انجام میدهند، نیروی کار را آماده انجام فعالیت برای سرمایهدار میکنند…/
*****
(کار خانگی، بخش ششم)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳
سیلویا والبی
● بحث اصلی از نظر بسیاری از فمینیسم مارکسیسمها درباره کار خانگی در رابطه با بازتولید نیروی کار به نفع سرمایهداری است، زنان با بازتولیدی که در خانه برای سرمایهداران انجام میدهند، نیروی کار را آماده انجام فعالیت برای سرمایهدار میکنند. از طرف دیگر نهتنها بازتولید جسمانی فرد کارگر در خانه انجام میگیرد، بلکه بازتولید نسل یعنی ایجاد نیروی کاری نسل آینده نیز درون خانه صورت میگیرد.
● سوسیالیست فمینیستها کار خانگی را فقط در رابطه با سود سرمایهداری مطرح نکردند بلکه با استفاده از یک نظام دوگانه مشخص کردند که کار خانگی در شیوه تولید خانگی یا مردسالاری شکل میگیرد و در این شیوه تولید، مردان کار زنان را استثمار میکنند.
● هارتمن منافع سرمایهداری و مردسالاری را یکسان با یکدیگر درنظر میگرفت، در صورتی که سیلویا والبی فمینیست سوسیالیستِ پیرو نظام دوگانه معتقد است که منافع مردسالاری و سرمایهداری نه فقط همیشه با یکدیگر هماهنگ نیستند بلکه در اغلب موارد با یکدیگر در تضاد قرار دارند. هر مرحله تکامل سرمایهداری، استراتژی جدیدی از مردسالاری را ایجاب میکند که به ستیز جدیدی میان سرمایهداران و مردان میانجامد و به روابط دیگری از جنسیت در محیط کار خواهد انجامید. دو شکل مهم از استراتژیهای مردسالاری عبارتند از: استراتژی طرد که مانند استراتژی بهکار گرفتهشده در اوایل قرن نوزدهم به بیرونراندن زنان از برخی مشاغل انجامید و استراتژی جداسازی که زنان را وادار به قبول مشاغلی میکند که درجهبندی و اعتبار کمتری از مشاغل مردانه دارند.
● والبی مطرح میکند با وجود تغییراتی مانند دستیابی زنان به آموزشهای تخصصی و کاهش شکاف دستمزدها، نمیتوان از دستیابی به برابری جنسیتی نام برد بلکه باید به تغییرشکل مردسالاری توجه داشت. او روی مردسالاری عمومی در جامعه و مردسالاری خصوصی در خانواده تاکید دارد.
● مردسالاری عمومی براساس شیوه تولید صنعتی، صحنه استثمار سرمایهداری است و در عرصه عمومی شکل میگیرد. سرکوب در این عرصه، جمعی و در همه سطوح است. زنان از عرصه عمومی طرد نشدهاند بلکه در موقعیت فرودستی نسبت به مردان قرار دارند. بازار کار در شرایط سرمایهداری برای راندن زنان از مشاغل معتبر و درآمد بالا دو استراتژی در پیش گرفته است: استراتژی طرد یعنی بیرونراندن زنان از مشاغل بالای اجتماعی و استراتژی جداسازی (تفکیک جنسیتی) یا راندن زنان به مشاغل خاص که بهعنوان بیاعتبار و با درآمد پایین ردهبندی میشوند. البته والبی بر تاثیر سایر عوامل دخیل در بقای مردسالاری مانند تاکید بر روابط جنسی موجود و داشتن معیارهای دوگانه در مورد روابط جنسی زنان و مردان و یا فرهنگ و ساختارهای فرهنگی واقف است و معتقد است که نقش آنان نیز باید موردتوجه قرار گیرد.
● مردسالاری خصوصی براساس شیوه تولید خانگی است. در این شکل، یک مردسالار در محدوده خانواده بر زنان و نیروی کار آنان نظارت دارد. مردان از طریق خدمات رایگان زنان در چارچوب کار خانگی بدون دستمزد و فرزندآوری خدماتی را دریافت میکنند که برای مصرف آن پرداختی انجام نمیدهند و بدین طریق به امکانات مصرف و اوقات فراغت دست مییابند. از آنجا که زنان به علت استراتژی طرد از فعالیت در مشاغل معتبر و با درآمد بالا بیرون رانده شدهاند، وابسته به دستمزد و حمایت مالی همسران خود هستند.
● در عین حال زنان با کار خود امکاناتی را بهوجود میآورند که نیروی کاری مردان بازتولید شده و مردان بتوانند نیروی کار خود را در بازار کار با دستمزد مبادله کنند. پس نیروی کاری مردان که با دستمزد مبادله میشود ناشی از خدمات کار خانگیِ بدون دستمزد زنان است. اما تنها مردان بر چگونگی هزینه و صرف دستمزد نظارت دارند. بدین ترتیب مردان در شیوه تولید مردسالاری به استثمار کار خانگی زنان میپردازند. پس مسئله اصلی زنان، استثمار آنان از جانب مردان در محدوده فعالیتهای تولیدی و بازتولیدی درون خانواده است.
● تأکید بر ویژگیهای کار خانگی و توضیح دلایل پیدایش زن خانهدار و تاثیر سرمایهداری و مردسالاری در ایجاد آن، باعث تغییر نگرش در دیدگاههای قبلی شد. اگر تا آن زمان خانواده را دلیل فرودستی زنان در جامعه و مشاغل در نظر میگرفتند، نظریههای فمینیستی دلیل فرودستی زنان در خانواده را ناشی از جداسازی جنسیتی و فعالیتهای مردسالارانه در بازار مشاغل درنظر گرفتند.
ادامه دارد…
کانال علمی مطالعات زنان
۱۵ مهر ۱۴۰۳