مبینا ساعی: زن افغانستان قبلا برای رسانههای جهان سوژه بود، حالا سکوت کردهاند
طالبان همان طالبان ۲۰ سال قبل است و و رفتارهایشان در مقابل زنان تغییری نکرده است. هنوز هم زنان در اکثر ولایتهای افغانستان مدرسه نمیروند. دانشگاه هم وضعیت نامناسبی برای زنان دانشجو دارد. بسیاری از زنان دیگر نمیتوانند به کار و شغل قبلی خود ادامه دهند. …/
سپیده اشرفی/ کانون زنان ایرانی
یک سال از روزهایی گذشت که زنان افغانستان هرچه کاشته بودند را بدون درو کردن، زیر پای طالبان رها کردند. یک سال از آن زمانی که هر تقهای به در، به معنای آمدن طالبان و ورود به خانهشان بود. طالبان یک به یک ولایتهای افغانستان را تصرف میکرد و زنان خوب میدانستند که تغییری در چهره طالبان ایجاد نشده است. با هر کدام که صحبت میکردیم، ناامیدی از پشت صحبتهایش بیرون میزد. برخی از این زنان حالا و یک سال بعد از آن فاجعه تلخ، دیگر در افغانستان زندگی نمیکنند. مبینا ساعی، فعال مدنی اهل افغانستان، یکی از زنانی است که سال قبل تلاش بسیاری کرد تا بتواند امید بیشتری به زنان افغانستان بدهد. او در نهایت خودش هم فهمید که طالبان مثل ۲۰ سال قبل هستند و قرار نیست به رعایت حقوق زنان پایبند باشند. سال قبل وقتی در مزارشریف بود با او صحبت کردیم و حالا یک سال بعد، در آلمان است و فرسنگها دور از وطن. او در گفتوگو با کانون زنان ایرانی، از مصائب زنان در این یک سال میگوید.
یکسال از ورود طالبان میگذرد. در این مدت وضعیت زنان طبق وعدههایی که طالبان میداد، چقدر تغییر کرده است؟
طالبان همان طالبان ۲۰ سال قبل است و و رفتارهایشان در مقابل زنان تغییری نکرده است. هنوز هم زنان در اکثر ولایتهای افغانستان مدرسه نمیروند. دانشگاه هم وضعیت نامناسبی برای زنان دانشجو دارد. بسیاری از زنان دیگر نمیتوانند به کار و شغل قبلی خود ادامه دهند. دفاتر و مراکزی که برای زنان فعالیت میکردند امروز دیگر فعال نیستند. حضور زنان در جامعه افغانستان کم است. همه اینها نشان میدهد که طالبان نه تنها در طول ۲۰ سال تغییر نکردهاند، بلکه در این یکسال هم، چهره متفاوتی از خود نشان ندادهاند.
مبینا ساعی، فعال مدنی و حقوق زنان
طالبان در بدو تصرف افغانستان تلاش میکردند چهرهای متفاوت از خود در رسانهها منعکس کنند. حتی در نشستهای خبری میگفتند زنان میتوانند فعالیتشان را «درچارچوب شرع» ادامه دهند. چقدر در این یکسال این مساله عملی شد؟
طالبان فقط در رسانهها و به عنوان ابزار تبلیغاتی صحبت میکنند. برنامه عملی هم ندارند. حتی اگر میخواهند به اصول اسلامی عمل کنند، باید پرسید الگویی از کشورهای اسلامی دارند که به آن عمل کنند؟ آیا توانستهاند از کشورهای همسایه مثل ایران استفاده کنند تا فرصتهای بیشتری در مدارس و دانشگاهها برای زنان ایجاد کنند؟ یعنی باید کاری میکردند تا زمینه فعالیت باشد تا بتوانند امروز بگویند زنان میتوانند فعالیت کنند. حتی یک زن هم در میان تصمیمگیرانشان نبود. یعنی حتی نمیتوانستند یک زن را از بین این همه فعالان افغانستانی در میان خود داشته باشند؟ طالبان چیزهایی میگویند که تنها جنبه تبلیغاتی دارد.
به نظرتان این جنبههای تبلیغاتی چقدر برای برخی گروهها که پیش از این حامی طالبان بودند، تاثیر گذاشته است؟
برداشتها این است که طالبان در میان خودشان هم دودستگی دارند. با ایدههای متفاوت عمل میکنند. مثلا در ولایت بلخ برخی مکاتب برای دختران فعال هستند اما در دیگر مناطق اینطور نیست. دلیلش هم دو دستگی طالبان در برخورد با مشکلات مردم است که میتواند در آینده مشکلات خیلی جدی در کار سیاسی و حکومتداری طالبان ایجاد کند.
الان که یکسال گذشته بهتر میتوان دو دوره حکومتداری طالبان را مقایسه کرد. به نظر شما این دو دوره، از نظر پرداختن به مسائل زنان چه شباهت یا تفاوتهایی با هم دارند؟
شباهت این دو دوره این است که طالبان همیشه ناقض حقوق زنان بودند. هیچ تغییری در این مدت در زندگی زنان ایجاد نکردند. شباهت دیگرشان این است که هنوز برخورد خشن با زنان دارند. مساله حقوق زنان، بستن مدارس و ممانعت از زنان برای اشتغال و کار از جمله شباهتهایی است که میتوان در این دو دوره بیان کرد.
با وجود تصاویر بسیاری که از ادامه اعتراض زنان در سالگرد ورود طالبان منتشر شده، بسیاری معتقدند که اعتراض زنان دیگر مثل قبل نیست و از شدت آن کاسته شده. این مساله را تایید میکنید؟
ما هنوز هم معترض هستیم. در جریان ۲۰ سال گذشته هم همیشه صدایمان در مقابل طالبان بلند بود. اما به نظرم جهان که شاید دیروز صدای ما را میشنید، امروز صدای ما را نمیشنود. حتی رسانههای جهان که دیروز هر عمل زن افغانستان برایشان سوژه بود، امروز بیتوجه هستند. در جریان یک سال هیچ تصمیم مثبتی از سوی جهان برای زنان افغانستان ندیدیم. این مسائل باعث دلسردی و ناامیدی زنان میشود. ما اعتراض داریم و همیشه مخالف هستیم. همیشه هم در این موضع خود میمانیم؛ چه جهان با ما باشد یا نباشد. میدانیم که زن افغان امروز یک تنه به جای جهان با طالب مبارزه میکند. جهانی که دیروز از طالب میترسید، امروز خاموش و ساکت مانده. اما زن افغان هنوز هم طالبان را تروریست و افراطی میداند و هنوز هم در مقابلش ایستادگی میکند.
شما سال قبل مزارشریف بودید؟
بله
قدری از روایت خودتان و سختیهای خروج از کشور بگویید؟
من پارسال این موقع در افغانستان بودم. اولین کاری که بعد از سقوط افغانستان کردم، ایجاد گروههایی بود که به زنان خبرنگار روحیه میدادیم و به آنها میگفتیم که ما در کنار هم هستیم و میمانیم. فکر میکردم طالبان شاید تغییراتی در برخوردهای خود با مردم و زنان داشته باشند. به امید بهتر شدن، در افغانستان مانده بودم. به این امید که طالب، حقِ زنان افغانستان را قبول میکند. البته در همان مدت هم باید پنهان میماندم و صحبتهایم را به شکل مستعار منتشر میکردم. اما دیدم که هیچ تغییری به وجود نیامد و چراغ سبزی از جانب طالبان داده نشد. حتی برعکس، مردم مورد شکنجه قرار میگرفتند و من هم ناچار شدم افغانستان را ترک کنم.
با ناامیدی از افغانستان بیرون آمدیم. به بسیاری از زنان کمک کردم که مبارزه کنند یا مشورت به آنها میدادم. من هنوز هم به تعهد خودم در مقابل وطنم پایبند هستم. همین امروز اگر در افغانستان تغییری ایجاد شود، من بازمیگردم. یعنی اگر مطمئن شوم که حداقل امنیت جانی دارم، بازمیگردم و دوباره در کنار زنان افغانستان خواهم بود.
خانم ساعی! مهاجرت برای شما و دیگران زنان افغانستانی قطعا ساده نبوده. قدری از زندگی جدیدتان بگویید.
مهاجرت تنها از دست دادن سرزمین و زادگاه یک انسان نیست. بلکه آغاز یک زندگی است که باید با تمام بیگانگی که با شرایط دارید از نو شروع و تلاش کنید که با کشور جدید همزبان شوید. کسی که مهاجر میشود، هم تلاش برای نوسازی را دارد و هم درد مهاجرت. اما میگذرد، به این دلیل که میدانیم در افغانستان وضعیت بهتری نداریم. مجبوریم این شرایط را قبول کنیم. حالا که در حال انطباق خودمان با شرایط جدید هستیم، میخواهیم بپذیریم که یک زندگی جدید را شروع کردهایم.
آیا الان که در اروپا هستید، برای هوشیارتر کردن جامعه جهانی باز هم تلاش میکنید؟
ما در جریان این یک سال جلساتی با سازمانهای تحقیقاتی و صحبتهایی با رسانهها داشتیم. در رسانهای که افغانها در آلمان ایجاد کردند، فعالیت میکنیم. پیشنهاد من همیشه این بوده که اگر ما در داخل افغانستان نیستیم، باید کاری کنیم که از طریق برنامههای آنلاین مجازی بتوانیم با دانشجویان دانشکده خبرنگاری، زنان افغانستان و نسل جوان صحبت کنیم و راههای آموزش، انگیزه و پیشرفت را برایشان روشن کنیم. خواست من از رسانهها این است که در مقابل وضعیت بدی که بر مردم و زنان افغانستان میگذرد، چشمپوشی نکنند. باید حداقل به عنوان یک حق بشری به آن نگاه شود و از مردم افغانستان حمایت کنند. باید جهان بداند که طالبان همان آدمهای دیروز هستند و هیچ تغییری نکردهاند.
۸ شهریور ۱۴۰۱