دستکم یک میلیون بازمانده از تحصیل در ایران
فقر خانوادهها و نیازشان به درآمد فرزندان سهم مهمی در بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل دارد. طبق آمارهای رسمی جمهوری اسلامی، جمعیت بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی گذشته افزایش یافت و به حدود یک میلیون نفر رسید……./
***
به گزارش دنیای اقتصاد، مهمترین علتهای جاماندگی از تحصیل کودکان و نوجوانان فقر و نابرابری اجتماعی در جامعه، نبود امکانات آموزشی مناسب و کافی برای همهٔ طبقات و قشرهای جامعه و بهویژه فرزندان زحمتکشان شهر و روستا و ساکنان مناطق محروم کشور، و پولی شدن مدرسهها است. حتی بسیاری از مدرسههای دولتی هم به بهانههای گوناگون از خانوادهها پول میگیرند. گفتنی است که در گزارش آماری مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران (اسفند ۱۴۰۳)، دستکم ۳میلیون دانشآموز بازمانده از تحصیل و حدود ۲میلیون کودک کار در سال ۱۴۰۳ ثبت شده است.
به نوشتهٔ فاطمهٔ نصیری، روزنامهنگار اقتصادی، جمعیت بازماندگان از تحصیل در کلیهٔ مقاطع آموزشی از حدود ۹۰۰هزار نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به بیش از ۹۲۰هزار نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ رسید. در یکدههٔ اخیر، بیشترین میزان بازماندگی از تحصیل مربوط به سال ۱۳۹۹ بود که به رقم بیش از ۹۸۰هزار نفر رسید. یکی از عوامل بازماندگی در آن سال دسترسی نداشتن دانشآموزان و دانشجویان به کامپیوتر و تبلت و اینترنت برای آموزش از راه دور بود. مثل همیشه، مشکلات مالی و معیشتی و اشتغال به کار کودکان با هدف بهبود معیشت خانوادههای کمدرآمد و محروم از مهمترین علتهای ترک تحصیل بوده است.
از سوی دیگر، نبود یا کمبود شغل بهطور کلی یا شغلهایی با درآمد مناسب بهطور خاص موجب بیکاری زیاد در میان دانشآموختگان دبیرستانی و دانشگاهی شده است. در نتیجه، برخی از نوجوانان و جوانان ترجیح میدهند بهجای ادامهٔ تحصیل مستقیم و هرچه زودتر وارد بازار کار شوند. دستفروشی، دلالی، خردهفروشی، تولیدیها کوچک، شاگردی مغازهها و بنگاهها، کار در باغها و مزارع، پیک موتوری، کارهای ساختمانی، و مشابه آنها از «کار»هاییاند که اغلب نوجوانان و جوانان بهاجبار به آنها مشغول میشوند.
برنامهریزی علمی برای ایجاد مشاغل مناسب با درآمد کافی در بخشهای گوناگون اقتصاد، مهار تورم، افزایش سطح رفاه خانوادهها، از بین بردن نابرابریهای اجتماعی، و تأمین امکانات آموزشی رایگاه برای همه تا سطح آموزش عالی، طبق قانون اساسی، میتواند به جذب نوجوانان و جوانان به مراکز آموزشی و مجبور نبودن آنها به کار کردن در سن کم کمک کند.
مقایسهٔ تغییرات جمعیت بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ نسبت به سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ نشان میدهد که جمعیت بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی با افزایش ۱۵۶هزار نفری به بیش از ۱۷۱هزار نفر رسیده است. بهطور کلی میتوان گفت که بازماندگی از تحصیل در مقطع ابتدایی، نسبت به دیگر دورههای تحصیلی، هشدارآمیزتر است، زیرا پایههای خواندن، نوشتن، و حساب کردن در این مقطع شکل میگیرد.
تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع متوسطهٔ اول در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ با افزایش ۲هزار و ۵۰۰نفری به حدود ۱۹۵هزار و ۵۰۰نفر رسیده است. میتوان گفت که بیشترین تعداد بازماندگان از تحصیل مربوط به دورهٔ دوم متوسطه است که در سال تحصیلی گذشته معادل ۵۴۹هزار و ۷۰۰هزار نفر بوده است.
خبرهای مربوط به بازماندگان از تحصیل در رسانههای ایران کم نیست.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی از شناسایی ۱۷هزار و ۸۴۸ دانشآموز بازمانده از تحصیل در مقطع متوسطه خبر داد.
مدیرکل آموزش و پرورش لرستان از شناسایی دستکم ۶۸۰۷ دانشآموز بازمانده از تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطهٔ اول در این استان خبر داد.
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران گفت که حدود پنجهزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در استان مازندران وجود دارد.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خوزستان از وجود ۸۳هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در این استان خبر داد.
معاون اجرایی پزشکیان از وجود ۱۶۲هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در استان تهران خبر داد.
مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان اعلام کرد که در ۱۲ سال گذشته، بیش از ۸۰هزار دانشآموز در این استان ترک تحصیل کردهاند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
طبق معمول، کارگزاران دولتی آمار بازماندگان از تحصیل را با توجیههای فریبکارانه انکار میکنند. برای مثال، کاظمی، وزیر آموزش و پرورش میگوید: «رقم یک میلیونی بازمانده از تحصیل صحیح نیست؛ تعدادی از این ارقام در خارج از کشور، تعدادی در مدارس دینی، تعدادی معلول، و تعدادی علاقهای به درس خواندن ندارند.» او به دروغ میگوید: «هم مدرسه داریم، هم معلم داریم، هم امکانات داریم؛ بازماندگی کودکان به دلیل قصور آموزش و پرورش نیست.» این در حالی است که اگر کمکهای مردمی به ساختمان مدرسه و تجهیز مدرسه و تأمین نوشتافزار و کتاب برای دانشآموزان در مناطق محروم نبود، اگر مردم برای ترمیم ساختمانهای فرسودهٔ مدرسهها اقدام نمیکردند، آمار بازماندگان از تحصیل از این هم بیشتر میشد.
جای کودکان و نوجوانان در مدرسه است، نه در محلهای کار و خیابانها برای دستفروشی. خانم نصیری بهدرستی مینویسد که بازماندگی حدود یکمیلیون نفر از دانشآموزان زنگ خطری برای آیندهٔ کشور است.
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴