سفر «دانش بنیان» و خشم افکار عمومی نسبت به سفر و مهاجرت فرزندان مسئولان
انسیه خزعلی می گوید که پسرش برای مهاجرت به کانادا نرفته و سفر او کاری و «دانشبنیان» است..به نظر علیجانی در جامعهای که فشار اقتصادی روی مردم در حدی است که برخی حتی نمیتوانند سفرهشان را تامین کنند سفر فرزندان مسئولان به خارج از کشور کینه طبقاتی ایجاد میکند/ فرهاد قنبری: شمایی که فرهنگ و سبک زندگی غربی را منحط و فاسد می دانید و زنان و دختران مردم را به خاطر نوع پوشش و موی سر تنبیه می کنید، چگونه راضی شدید که فرزندتان در کانادای منحط و ضدانقلاب ساکن شود؟…/
شبکه های اجتماعی مملو از خشم مردم از سفر و مهاجرت فرزندان مقامات به کشورهای غربی است. رضا علیجانی و فرهاد قنبری می گویند:
رضا علیجانی :
چرا مردم روی سفر و مهاجرت فرزندان مقامات به کشورهای غربی حساس و خشمگین میشوند؟
حساسیت و خشم افکار عمومی نسبت به سفر و مهاجرت فرزندان مسئولان به کشورهای غربی حداقل سه دلیل دارد:
در جامعهای که فشار اقتصادی روی مردم در حدی است که برخی حتی نمیتوانند سفرهشان را تامین کنند و یا حتی طبقه متوسط جامعه برای یک سفر داخلیِ تحت فشار فرزندانشان هم ناتوان شدهاند؛ سفر فرزندان مسئولان به خارج از کشور کینه طبقاتی ایجاد میکند.
همچنین؛ مردم از نفاق اخلاقی مسئولان رنج میبرند که علیه غرب حرف میزنند ولی فرزندانشان به همانجا میروند!
مشکل نفاق اخلاقی را طالبان افغانستان هم دارند. یکی از دختران افغانستانی از یکی از سران طالبان میپرسید شما که دخترانتان در قطر به مدرسه میروند چرا در اینجا نمیگذارید ما درس بخوانیم؟ او پاسخ شنید که آن زندگی شخصی خود آنهاست به خودشان مربوط است!
نه تنها فرزندان مسئولان بلکه خودشان هم وقتی به خارج میروند «آن کار دیگر میکنند». از فرمانده اسبق نیروی انتظامی گرفته تا روحانیونی در سطح مصباح یزدی.
در دوره احمدینژاد زنان به شدت محجبه اعزامی از سوی دولت به یک اجلاسیه سازمان ملل، با زنان فمنیست ایرانی که به طور مستقل در آن اجلاس شرکت کرده بودند، برخورد تند و توهینآمیزی داشتهاند. یک روز بعد از اتمام اجلاس یکی از زنان مستقل که بنا به دلایل شخصی هنوز در هتل مانده بود در آسانسور هتل ناگهان با یکی از اعضای هیئت دولتی که بیحجاب شده بوده مواجه میشود!
دلیل سوم هم از منظر امنیتی است؛ به خصوص در حکومتی که با هر فرد خارج از کشوری، به خصوص در کشورهای غربی، با تردید و اتهام «جاسوسی» نگاه میکند چگونه فرزندان مسئولانش در کشورهای جاسوسپرور زندگی میکنند. در این قسمت برخی نیروهای افراطی درون ج.ا نیز همداستاناند و فکر میکنند فرزندان مسئولانی که در غرب زندگی میکنند مشکوک هستند و نباید هیچ موقع مسئولیتی به آنها داد.
آن روی سکه هم کشورهای مهاجرپذیرند؛
آنها چرا روی گشاده به فرزندان مسئولان ایرانی دارند؟
باز چند دلیل به نظر میرسد: سرمایه های زیادی که بسیاری از اینها همراه خودشان میبرند؛ این مهاجران معمولا سرپلهای مطمئنی برای تبادلات پایدار اقتصادی هستند؛ برخی نیز کانالهای ارتباطی خصوصی برای انتقال مستقیم پیام سیاسی به ج.ا هستند(مثل فرزندان هاشمی) و بالاخره بعضی نیز طعمههای خوبی برای تخلیه اطلاعاتیاند.
برای برخی شهروندان ایرانی این سئوال مطرح است که اگر فرضا فرزندان مسئولان آمریکایی در روسیه، یا فرزندان مسئولان روسی در آمریکا، که یکدیگر را کشور دشمن میدانند، زندگی یا تحصیل کنند آیا مقامات کشورشان این تصور را ندارند که نظام امنیتی دشمن از آنان حتما بهرهبرداری خواهد کرد؟
مهمترین دلیل خشم و حساسیت مردم روی سفر فرزندان مسئولان به کشورهای غربی و مرفه اما همان کینه طبقاتی است.
فرهاد قنبری :
خانم معاون رئیس جمهور:
۱- فرزند شما پول و هزینه سفر و اقامت در غرب را از کجا آورده است؟
اگر می فرمایید از جوانی کار کرده و ثروت اندوخته اید والله که عموم جوانان، والدینشان روزی بیش از دوازده ساعت کار کرده اند اما در تامین مایحتاج روزمره و هزینه سفر به مشهد هم مشکل دارند.
آیا کیسه دخل و خرج شما با مردم متفاوت است؟
۲- شمایی که فرهنگ و سبک زندگی غربی را منحط و فاسد می دانید و زنان و دختران مردم را به خاطر نوع پوشش و موی سر تنبیه می کنید، چگونه راضی شدید که فرزندتان در کانادای منحط و ضدانقلاب ساکن شود؟
۳- شما که ایران را از همه لحاظ کشوری ابرقدرت و نمونه معرفی می نمایید و بابت آن سر مردم منت می گذارید چرا به همین دانشگاههای کشور قناعت نکرده و فرزندان خود را راهی سرزمین های کفر می نمایید؟
۴- افرادی را می شناسم که در بهترین دانشگاههای این کشور در حوزه های علمی مختلف مشغول به تحصیلند و سالهاست به دنبال بورسیه تحصیلی و فرصت مطالعاتی در کشورهای دیگر هستند اما به خاطر بحران ارزی و اقتصادی امکان رفتن فراهم نشده است، حال فرزند شما چگونه و از چه روشی راهی سفر دانش بنیان شده است؟
۱۹ شهریور ۱۴۰۱