«خشونت نمادین زنان علیه زنان»، پدیدهای است که در زندگی اجتماعی رسوخ میکند!
خشونت نمادین زنان علیه زنان گونهای از خشونت است که در مقایسه با خشونتهای مردانه کمتر مورد توجه عاملان اجتماعی قرار گرفته است. اهداف اصلی خشونت و بیرحمی زنان، سایر زنان هستند. اغلب زنان میدانند هر زنی میتواند لحظه به لحظه زندگی را برای زنانی که به آنها حسودی میکند، از آنها احساس ترس دارد یا برای دستیابی به منابع با آنها رقابت میکند، به جهنمی تبدیل کند…
***
از زمان گذشته تا به امروز صحبت از خشونت مردان علیه زنان با صور گوناگون خشونت (فیزیکی، روانی، اجتماعی، جنسی و…) بوده است. مقالات، مجلات، سخنرانیها و کتابهای زیادی در حوزه خشونت خانگی به کرّات نوشته شدهاند.
خشونت نمادین گونهای از خشونت است که کمتر مورد توجه عاملان اجتماعی قرار دارد و پدیدهای است که در زندگی اجتماعی رسوخ کرده است. این نوع خشونت نسبت به انواع دیگر از خشونتها نقش کمتری به خود گرفته در واقع خشونت نمادین به خشونتی گفته میشود که آشکار نیست و غیرمستقیم میتواند پیامی خشونتآمیز را بر طرف مقابل پیاده سازد.
خشونت زن با زن در مقایسه با خشونتهای مردانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاید در جامعهای که در آن ارزشهای مردانه وجود دارد، رفتار زن با سایر زنان موضوعی ساده باشد. خشونت زن علیه همجنس خود به طرز نادرستی فاقد اهمیت قلمداد شده است زیرا احتمال کمی است که به مرگ ناگهانی یا آسیب جسمانی شدید منتهی شود. خشونت مردان اغلب هراسناک و عینی است، در مقابل خشونت زنان اغلب شکل عینی به خود میگیرد.
زنان معمولا از همجنسان خود انتظارات بالایی دارند که با انتظارات آنان از مردان متفاوت است. از آنجا که خشونت مردانه همهگیر است؛ اغلب بهنجار قلمداد میشود حتی در مواردی که رگهای از خشونت و جنایت در پرخاشگری وجود دارد الزاما یک مسئله آسیب شناختی محسوب نمیگردد، از دیگر سو اغلب زنان درگیر پرخاشگری از نوع مردانه نمیشوند زمانیکه دست به این عمل میزنند رفتارشان غیرطبیعی و آسیبشناختی به شمار میرود.
زنان در دوره کودکی اینگونه جامعهپذیر شدهاند که خشم خود از سایر زنان را به طور غیرمستقیم و پشت سر آنان بازگو کنند و آموختهاند که حتی نزد خود نیز وانمود کنند که خشونتگر نیستند علیالخصوص در مواردی که واقعا خشونتگرند؛ یا وانمود کنند که قصد نداشتند این عمل را انجام دهند بنابراین آن عمل را خشونت به شمار نمیآورند یا نمیپذیرند که نتیجه عمل آنان آسیب جدی به دیگریست. همچنین زنان از سایر همجنسان خود انتظار دارند که از این اصول خشونت غیرمستقیم تبعیت کنند.
اهداف اصلی خشونت و بیرحمی زنان، سایر زنان هستند. اغلب زنان میدانند هر زنی میتواند لحظه به لحظه زندگی را برای زنانی که به آنها حسودی میکند، از آنها احساس ترس دارد یا برای دستیابی به منابع با آنها رقابت میکند، به جهنمی تبدیل کند. رقابت و همچشمیهای زنان به طرف پشتیبانی از وضع موجود گرایش دارد نه تخریب آن.
بنابراین معمولا زنان مانند مردان برای بقا یا افزایش سهم خود بر ضد زنانی که در طبقهای پایینتر از آنها قرار دارد تبانی می کنند. زنانی هستند که روابطشان با مادران، خواهران، دخترانشان، دوستانشان یا حتی با خانواده همسر و… موضع مبارزهجویانه همراه با تبعیضهای متقابل دارند. رقابت، تلخزبانیها یا خصومتهای کشنده با آنان دارند.
خشونت نمادین در میان زنان شامل مصادیقی است: لقبگذاری، دوست شدن با دیگری به منزله گرفتن انتقام، نادیده گرفتن، انواع نگاههای جدی، نگاه قاطع سرشار از نفرت یا نگاههای سرد تحقیرآمیز و… است.
مهرناز شرفی_نویسنده مهمان
کانال علمی مطالعات زنان
۱۵ آبان ۱۴۰۳