درسهای مهم یک کمپین شهروندی
در تاریخ بیست و پنجم بهمن چهارصد و سه، حکومت در برابر خواست چندین رزمنده سابق در اعتراض به تداوم حصر رهبران جنبش سبز، لشکرکشی خیابانی کرد و جلوی سردر دانشگاه تهران و خیابان های اطرافش، انبوه نیروهای لباس شخصی و نظامی را بسیج کرد تا از شکل گیری جمعیت اعتراضی خودداری کند…./
***
چرا حکومت از این حرکت هراسناک شد؟ پاسخ به این سوال به ماهیت کمپین ضد حصر بر میگردد:
– برخاسته از دغدغه شهروندی بود. رزمندگانی که زمانی از خاک ایران دفاع کرده بودند و اکنون از حقوق شهروندان ایران دفاع میکنند.
-کمپین امضای مشخص داشت. معترضان با نام و هویت خود در زمان و مکان مشخص، اعلام حضور کردند. از اعلامیه های مجهول الهویه خبری نبود. فراخوان دهندگان پیشاپیش هزینه دهندگان بودند و نه مردم را که خود را دعوت به این کارزار کردند.
– این حرکت جمعی بود. تک نفره و چهره محور نبود. از نمایش خبری نبود. مخاطب اصلی اش مردم ایران و حکومت بود. برای همین کانون هراس جمهوری اسلامی را نشانه گرفت: سازمان یابی و متشکل شدن.
-این حرکت نمادین بود. بر همه تحلیلها که حصر را موضوعی پایان یافته و انسداد سیاسی را مسأله ای درجه چندم تصویر سازی کرده بودند خط بطلان کشید.
جمهوری اسلامی ترسید و برای همین لشکرکشی کرد. کمپین ضدحصر، در تداوم شجاعت شهروندی است. از خارج از کشور و تلویزیونهای بزرگ و گروه های خاص حمایت نشد اما به ثمر نشست چون حرکت اصیل شهروندی به دور از نمایش بود.
برای همین این اصول مهم را یادآوری کرد:
-سوگواری کافی نیست، سازماندهی کنید.
-کار فردی جواب نمیدهد، جمعی اقدام کنید،
نه به ستاره که به تیم، نه به فرد ناجی که به جمع ناجی، نه به واکنش که به کنش نیاز داریم./ پارند
۲۹ بهمن ۱۴۰۳