ستون نامرئی رسانهها
زنان در تحریریههای رسانهها حضوری پررنگ دارند، اما در مدیریت و تصمیمگیریهای کلان، حضورشان کمرنگ یا حتی بیرنگ میشود. آیا سال جدید میتواند آغازی برای تغییر باشد؟…/
***
تحریریههای روزنامهها با حضور روزنامهنگاران زن زندهاند. آنها خبر مینویسند، گزارش تهیه میکنند، صفحات مهم روزنامهها را بادقت و ظرافت میبندند و در نگارش بسیاری از پروندههای میدانی و تحقیقی، نقش کلیدی دارند؛ اما وقتی بحث مدیریت و تصمیمگیریهای کلان پیش میآید، حضورشان کمرنگ و گاهی حتی بیرنگ میشود. سقفی شیشهای، نامرئی اما محکم، مانع از آن میشود که زنان به جایگاههای بالاتر در رسانهها راه پیدا کنند.
این وضعیت تازگی ندارد. دهههاست که زنان در تحریریهها ستون اصلی کار خبری هستند، اما ترکیب جنسیتی مدیریت رسانهها تغییر چندانی نکرده است. سال گذشته، معاون امور رسانهای وزارت ارشاد اعلام کرد از ۱۴ هزار رسانه دارای مجوز، فقط یکسوم تحت مدیریت زنان است. این عدد، هرچند نشانه پیشرفت نسبت به گذشته است، اما کافی نیست. در دو دهه گذشته نهفقط در جایگاه مدیریت رسانهها، بلکه در رأس هرم تحریریهها نیز تعداد زنان محدود بوده است.
سؤال اصلی اینجاست: چرا زنان، باوجود توانمندیهای آشکارشان، کمتر در جایگاههای تصمیمساز دیده میشوند؟ آیا این فقط یک اتفاق است یا موانع ساختاری و کلیشههای جنسیتی همچنان مسیر را سد کردهاند؟ پاسخ روشن است. کلیشههایی که توان مدیریتی زنان را زیر سؤال میبرد، هنوز زندهاند. بسیاری همچنان باور دارند زنان برای نقشهای اجرایی مناسباند، اما برای مدیریت، نه. این تفکر، نهتنها نادرست بلکه در تضاد با واقعیتهایی است که سالهاست در تحریریههای روزنامهها جریان دارد. موانع ساختاری، از جمله شبکههای غیررسمی مردانه و نبود فرصتهای برابر برای ارتقا، همچنان زنان را از دسترسی به موقعیتهای کلیدی بازمیدارد.
این درحالیاست که رسانهها باید پیشگام در مسیر برابری باشند نه بازتابدهنده نابرابری. حالا که سال ۱۴۰۳ به پایان رسیده و ۱۴۰۴ در پیش است، شاید وقت آن باشد که این چرخه ناعادلانه متوقف شود. آیا سال جدید میتواند آغازی برای تغییر باشد؟ چه زمانی زنان در سیاستگذاریهای رسانهای هم نقش اصلی را ایفا خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسشها، فقط در اراده فردی خلاصه نمیشود؛ بلکه نیاز به تغییرات ساختاری و فرهنگی دارد. برای رسیدن به این اهداف، چند گام اساسی باید برداشته شود. رسانهها باید سیاستهای شفاف و عادلانهای برای ارتقا و انتخاب مدیران وضع کنند. آموزش و توانمندسازی زنان برای نقشهای مدیریتی باید در اولویت قرار گیرد. کلیشههای جنسیتی در محیطهای کاری باید به چالش کشیده شوند و فرهنگ سازمانی بهسمت برابری جنسیتی حرکت کند.
تغییر آسان نیست، اما ممکن است. سقفهای شیشهای زمانی شکسته میشوند که اراده جمعی برای شکستن آنها وجود داشته باشد. شاید سال پیش رو، به سالی بدل شود که رسانهها در مسیر برابری گامهای جدیتری بردارند./ پیام ما
۲۹ اسفند ۱۴۰۳