برای تغییر شجاع باش
امسال شعار روز جهانی زن «برای تغییر شجاع باش» است. بر این باورم که تغییرات به نفع همه ما است و اگر این تغییرات را از وقتی شروع میکردیم که دخترک و پسرکی بودیم، اوضاع بهتر بود. ذات ایجاد تغییر و روح تغییرپذیری برای شخص انسان و برای کل جامعه حیاتی است. چه خوب بود که از کودکی یاد میگرفتیم که باید از تغییرات استقبال کنیم
***
دخترکان تا پنج شش سالگی فکر میکنند که میتوانند دنیا را فتح کنند. چون تا آن زمان هنوز هیچ کسی به آنها نگفته که کاری هست که آنها نمیتوانند انجام دهند. همیشه در قصههای پریهای زیبا، آنها کاراکتر اصلی هستند و غول و اژدهای بدجنس را از پا در میآورند یا رام میکنند. فارغ از نگاههای جنسیتی، به توپها لگد میزنند و از گل زدهشان شادمان میشوند.
اما چند سالی به شستشوی مغزی دختران میگذرد و در سن نوجوانی است که شغلها برای دختران جنسیت پیدا میکنند و بیشتر به آنها گفته میشود که چون دختر هستند نباید و باید کاری را انجام دهند. یک روزی به آنها گفته میشود که پری شجاع نیستند و از آسمان نیامده اند و باید با واقعیتهای زمینی آشنا شوند. شاید همه دخترکان دیروزی، امروز جمله ای یا رفتاری را به یاد بیاورند که چطور خط قرمزها برایشان تعریف شد یا چطور اعتماد به نفسشان از آنها گرفته شد. آن موقع که بال پرواز دخترکان چیده شد، خیلی دور باشد اما در ذهن بعضیهایمان مانده باشد.
موضوع قابل تأمل آنجاست که کلیشههای کودکی برای پسرها متفاوت است. پسرها هیچ سنی برای شجاع و قوی بودن ندارند. در عین این که پسرها تشویق میشوند که توپها را محکم تر پرتاب کنند، به دخترها گفته میشود که آرام و مؤدب باشند. آرامش و ادب چیز بدی نیستند اما این که جایگزین شجاعت میشوند، خطرناکاند. برای نسل آینده، برای زنان آینده، برای جامعه ما خطرناکاند.
به مهمانی تولد کودک ۹ ساله ای دعوت شده بودم. با بادکنکها طاقی درست کرده بودند. به همه در آن مهمانی خوش گذشت. آخر مهمانی پسر جوانی یکی دو بادکنک را ترکاند. بقیه با او شوخی کردند و از صدای ترکیدن بادکنکها هیجان زده شدند. دخترکی را دیدم که با خجالت و بااحتیاط خودش را کنار بادکنکها رساند. متوجه اش شدم. ازش پرسیدم: «دلت می خواد تو هم بادکنکها را بترکانی؟» بی مکث و تأمل، سری به نشانه تأیید تکان داد. هدایتش کردم به سمت بادکنکها و یک خلال دندان به او دادم. دخترک با هیجان اولی را ترکاند و دوباره برای دومی تشویقش کردم. این جا بود که پدرش آمد و او را منع کرد. بلافاصله به او گفتم، فرض کنید که این دخترک فردا روزی وزیر دفاع مملکت شود، اگر امروز نتواند بادکنکی را بترکاند، فردا نمیتواند فرمان جنگ و دفاع از این کشور را صادر کند. پدر دخترک نگاهی به من انداخت و با نارضایتی از بادکنکها و دخترک فاصله گرفت. این طور شد که بقیه بچهها تشویق شدند و هیجان انگیزترین قسمت جشن تولد اتفاق افتاد.
این تبعیض رفتاری که رفتارهای هیجان آفرین پسران تشویق میشوند و رفتارهای مشابه دختران با منع و نهی مواجه میشوند، برای نسل بعدی مفید نیست. مطمئنم که همه شما این رفتارها را دیدهاید و شنیدید. اگر کمی به دوران کودکی و نوجوانی خود نگاه کنید، امر و نهیهای دخترانه و پسرانه زیاد دیدید. در بعضی موارد این امر و نهیها تا جایی نهادینه شدند که امروز شاید شما در ذهنتان هم با همان لحن با خودتان حرف بزنید، تواناییهایتان را زیر سؤال ببرید و لیاقت خود را پایین تر از خودتان ببینید.
امسال شعار روز جهانی زن «برای تغییر شجاع باش» است. بر این باورم که تغییرات به نفع همه ما است و اگر این تغییرات را از وقتی شروع میکردیم که دخترک و پسرکی بودیم، اوضاع بهتر بود. ذات ایجاد تغییر و روح تغییرپذیری برای شخص انسان و برای کل جامعه حیاتی است. چه خوب بود که از کودکی یاد میگرفتیم که باید از تغییرات استقبال کنیم.
کیتتی پارکر مجموعه عکسی چاپ کرده با عنوان «قدرتمند، زیبای جدید» و عکسها همه از شجاعت و قدرت کودکان دختر است که هیچ ترسی از نگاه کردن به لنز دوربین ندارند. همان طور که می دانید، ترس یاد گرفتنی است؛ اما این کودکان چون هنوز ترس از کامل نبودن را یاد نگرفتند، بی محابا به دوربین نگاه میکنند. پارکر از «هیلی» ده ساله حین شناکردن عکاسی کرد. هیلی میگوید: «به نظر من همه دخترها باید به آن چه هستند توجه کنند نه آن چه که از بیرون به نظر میآیند. به نظر من بی تفاوتی به ظاهر خود بزرگترین قدرت است.چه اهمیتی دارد ظاهرمان چگونه است؟ موهای خیس به سر میچسبد؟خب بچسبد! برای کی مهم است؟»
«نور» یازده ساله است. با پای مصنوعی و افتخار به دوربین نگاه میکند و میگوید: «اصلاً کی کامل و بی نقص بودن را دوست دارد؟ بی نقص بودن خسته کننده است.»
«اما» شش ساله است. با صورتی پر از کک و مک به دوربین لبخندی مسری میزد و میگوید: «وقتی مامانم فوت کرد، من وایستادم و با این موضوع مواجه شدم.»
این دخترکان هنوز در معرض آموزشهای غلط جامعه و حتی قالبهای تحمیلی رسانهها قرار نگرفتند. هنوز آموزش غلط به آنها داده نشده که کک و مک ها را زیر کرم پودر بپوشانید و موهای کم حجمشان را با اسپری پرحجم نشان دهند. این دخترکان هنوز تحت تأثیر قدرت طبیعت هستند و به خودشان بیش از هر کسی اعتماد دارند. مواجهه با ترس، غلبه بر ضعف نفس، کشتن غولهای درونمان، … همه اینها نشان از قدرت دارد. قوی بودن آن است که تا جایی که میتوانید گام آخر مسابقه را بلندتر بردارید. همین که لب تخت بیماری، ساکت میمانید و آرامش خود را حفظ میکنید، نشان از قدرت شما دارد. همین که در اتاق ساکت خودتان بعد از مرور تبعیضهای روزمره فریاد نمیکشید، خودش نشان از قدرت شما دارد.
در دنیایی که «رقابت» در حال پادشاهی کردن است، «مقایسه» دزد خوشیها است. از بچهها یاد بگیریم که آتش را رام میکنند تا آنها را بسازد نه این که آنها را بسوزاند. ذات کودکی را به خاطر بیاوریم که موفقیت آن است که شما خودتان را با خودتان مقایسه کنید و نسبت به خود دیروزتان پیشرفت کنید.
الان از شما میپرسم. آخرین باری که کار شجاعانه ای کردید کی بود؟ شجاعت به معنای واقعی را می گویم. آخرین باری که شجاعت روحی و ذهنی به خرج دادید کی بود؟
*مرور کتاب «قدرتمند، زیبای جدید» گردآوری کیتتی پارکر برگرفته شده از سایت سیان ان است.
ترجمه و تالیف نسترن طارسی ـ کانون زنان ایرانی
۱۷ اسفند ۱۳۹۵