نماز باران کارگر نیفتاد؛ غول بیآبی امنیتی شد
اصفهان، خوزستان، یزد و چهارمحال و بختیاری هم مثل بسیاری دیگر از استانهای ایران، در تب کمابی میسوزند. نه «نماز باران» چارهساز است، نه مدیریت کلان نظام توانسته است راهی پیدا کند . کمآبی و بیآبی در ایران هرچند ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی خود را از سالها پیش نشان داده اما پیامدهای امنیتی به واسطه سرکوب شدید محلیها هنوز خود را چندان نشان نداده و بهنظر میرسد در آینده همچون فنری فشرده باز خواهد شد...
***
ایران وایر ـ بهنام قلیپور: ویدیوهای منتشر شده در رسانههای اجتماعی نشان میدهند که جمعه چهارم آذر ۱۴۰۰، نیروهای یگان ویژه به چادرهای معترضان و کشاورزان بر بستر خشک «زایندهرود» حمله کرده و آنها را به آتش کشیدهاند.
در هفتههای اخیر، تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهانی در واکنش به مشکل بی آبی خبرساز شد و رسانهها گزارشهایی از تجمعهای اعتراضی از شهرکُرد در استان چهار محال و بختیاری منتشر کردند. اصفهان، خوزستان، یزد و چهارمحال و بختیاری، دیگر استانهایی هستند که رنج بیآبی را تحمل میکنند و اعتراضاتشان تاکنون بی نتیجه مانده است.
درباره بحران بی آبی در ایران پژوهشهای رسمی و دانشجویی زیادی انجام شده است. در این گزارش، به آنچه در این گزارشهای رسمی آمده است، پرداختهایم.
اصفهان، خوزستان، یزد و چهارمحال و بختیاری هم مثل بسیاری دیگر از استانهای ایران، در تب کمابی میسوزند. نه «نماز باران» چارهساز است، نه مدیریت کلان نظام توانسته است راهی پیدا کند و نه تجمع دامنهدار کشاورزان این استانها توانستهاند آبی به زمینهای خشک آنها برسانند.
در این میان، باید اصفهان و چهارمحال و بختیاری را مهد اعتراض کشاورزان در ایران دانست؛ استانهایی همجوار که تجربه درگیریهای خونباری بر سر آب دارند، دهها بار خطوط اصلی انتقال لولههای آب در این مناطق شکسته شده و بیشترین تجمعات اعتراضی بر سر حقآبه کشاورزان را تجربه کردهاند.
حالا چند روزی میشود که به گستردگی تجمعات اعتراضی کشاورزان در این دو استان افزوده شده است. طی همین هفته اخیر، دو تجمع بزرگ اعتراضی در اصفهان و شهرکرد بر سر تخصیص حقآبه کشاورزان برگزار شد که صداوسیما هم برخلاف معمول، اقدام به پخش این اعتراضها کرد.
چهار استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد و خوزستان که در مرکز ایران و در جوار یکدیگر قرار گرفتهاند، سالها است بر سر آب با یکدیگر اختلاف شدید دارند که دامنه آن با افزایش کمآبی گستردهتر هم شده است.
کمآبی و بیآبی تقریبا در تمام ایران، سطح زیرکشت، حجم محصولات و تنوع زیست محیطی را کاهش داده و منجر به گسترش آتشسوزیها و افزایش تلفات احشام شده است که همگی آنها در مجموع به کاهش درآمد کشاورزان، افزایش قیمت محصولات، مهاجرت، بیکاری و افزایش جرایم اجتماعی شدهاند.
نتایج یک تحقیق علمی در «دانشگاه فردوسی» مشهد از میزان خسارت کمآبی به کشاورزان منطقه «مبارکه» در استان اصفهان نشان میدهد افزایش هزینه تولید محصول، کاهش حقآبه، کاهش سطح تولید و کاهش درآمد از مهمترین و اصلیترین عوارض خشکسالی در این منطقه است.
این تحقیق همچنین نشان میدهد که افزایش فشار روحی و روانی، بیکاری، یاس و ناامیدی، تغییر شغل و مهاجرت از مهمترین آسیبهای فردی و اجتماعی تحمیل شده به کشاورزان هستند.
این شرایط در کنار سایر مشکلات باعث شدهاند که اصفهان در زمره معدود استانهای ایران با نرخ «تابآوری متوسط» باشد که این نرخ در صورت ادامه روند موجود، به سمت «ضعیف» متمایل خواهد شد.
تابآوری مفهوم جدیدی است که رویکرد اصلی آن، طراحی با آسیبپذیری کمتر و انعطافپذیری بیشتر در برابر تنشها و حوادث است؛ به گونهای که یک استان تابآور آماده است در مواقع اضطراری، به سرعت به شرایط جدید پاسخ داده و با کمترین آسیب به کار خود ادامه دهد.
بسیاری از کارشناسان ریشه اصلی اغلب این مشکلات و معضلات کمآبی در ایران را در حکم روایی نامناسب منابع در سطوح حوزههای آبریز میدانند.
گروهی از کارشناسان مسایل آبی در این چهار استان در یک تحقیق دیگر دانشگاهی که نتایج آن اواخر سال ۱۳۹۹ منتشر شده، این مساله را تایید کرده و گفتهاند که عملکرد حاکمیتی و کنشگران حوزه آبی اصفهان بهتر و برتر از سه استان دیگر بوده اما این عملکرد نتوانسته است در بهبود وضعیت موجود کمک قابل توجهی کند.
این کارشناسان همچنین عملکرد سیستم حکمرانی در حوزه مدیریت آب استان یزد را چندان مطلوب ارزیابی نکردهاند؛ همانطور که نتایج سایر تحقیقات میگویند استان یزد در میان سه استان دیگر در زمینه تابآوری در برابر حوادث طبیعی که کمآبی و خشکسالی هم از جمله آنها است، در آخرین رده قرار دارد.
اگر اصفهان معترضترین استان در زمینه اعتراض به کمآبی محسوب شود، بیتردید استان یزد را باید مظلومترین استان در میان این چهار استان نامید که بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز خود را از این استانها تامین میکند و صدای چندانی هم در اعتراض به کمآبی خود ندارد.
نتایج رسمی یک تحقیق پلیس استان یزد در این زمینه میگوید که شرایط آبی در شهرها و روستاهای بین استان چندان مناسب نیست.
تقریبا همین نسبت وابستگی و بحران را استان اصفهان نسبت به استان چهارمحال و بختیاری دارد. گروهی از مردم این استان مخالف انتقال آب به استان اصفهان هستند و اصفهانیها متقابلا میگویند نباید آب مصرفی آنها به استان یزد داده شود.
بخشی از ریشه دو اعتراض گسترده مردمی در یک هفته اخیر در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری هم به این اختلاف تاریخی بازمیگردد.
یکی از طرحهای انتقال آب بین حوضهای که در دست مطالعه و اجرا است، انتقال آب از «بهشت آباد» به «زایندهرود» است. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه «زاگرس» به فلات مرکزی ایران اجرا میشود، شامل احداث سد ذخیرهای- مخزنی به ارتفاع حدود ۱۸۰ متر در محل تقاطع رودخانههای «کوهرنگ» و بهشتآباد است. حجم مخزن این سد حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون متر مکعب است که قرار است آب بهار و زمستانه این دو رودخانه را تنظیم کند.
استان چهارمحال و بختیاری که زمانی از پرآبترین مناطق ایران بوده و حالا چنان با بحران آب مواجه است که بسیاری از روستاهای آن با تانکر آبرسانی میشوند و مردم از هراس خشک شدن تالاب و از دست رفتن زمینهای کشاورزی خود به هیچ طرح انتقال آبی رضایت نمیدهند؛ دقیقا مشابه مخالفت اصفهانیها برای انتقال آب استان خود به استان یزد.
انتقال آب زاگرس به شهرهای کمآبی چون اصفهان، یزد، کرمان و قم مخالفان اندکی ندارد و تبدیل به موضوعی کاملا امنیتی شده است.
پلیس و بسیاری دیگر از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی گزارشهای متعددی از بسترها، زمینهها، عوامل و پیامدهای چنین وضعیتی منتشر کردهاند که متن بسیاری از آنها در دسترس نیست اما در مجلات تحقیقی میتوان به تعدادی از این گزارشها دست یافت.
یکی از این متون مربوط به تحقیقی است که سال ۱۳۹۸ در یکی از مجلات پلیس منتشر شده و در آن آمده است که مخالفتها با پروژههای انتقال آب در استانهای مرکزی خود را بیشتر در تجمع و تحصن و راهاندازی کمپین نشان میدهند.
نیروهای پلیس شرکت کننده در این تحقیق گفتهاند که بروز درگیریهای محلی بیشترین پیامد انتظامی طرح انتقال آب بهشتآباد به اصفهان را داشته است؛ شاخصی که در سایر استانهای دیگر هم خود را در درگیری محلیها با نیروهای پلیس نشان میدهد.
کمآبی و بیآبی در ایران هرچند ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی خود را از سالها پیش نشان داده است اما پیامدهای امنیتی به واسطه سرکوب شدید محلیها هنوز خود را چندان نشان نداده و به نظر میرسد در آینده همچون فنری فشرده باز خواهد شد.
۶ آذر ۱۴۰۰