بیکاری زنان، مشکلی که جدی گرفته نمیشود
میزان بیکاری در زنان فارغالتحصیل و بدون مدرک مانند همیشه بیشتر از مردان است. آمار بیکاری زنان تحصیلکرده بیشتر مورد توجه جامعهشناسان است، زیرا زنان فارغالتحصیل سرمایه انسانی و علمی کشور هستند که با افزایش بیکاری آنها جامعه از نیروی کار خبره محروم میشود. با چنین تبعیضهایی است که نارضایتی در میان زنها افزایش پیدا میکند…
***
طبق آمار منتشرشده، میزان بیکاری زنان شامل فارغ التحصیلان دانشگاه و سایر زنان، مانند همیشه بیشتر از مردان است. اما آمار بیکاری زنان تحصیلکرده بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، زیرا عملکرد آموزش عالی، تربیت افراد برای بازار کار است و انتظار می رود وقتی زنان تحصیلات عالی دارند، شغلی مناسب نیز پیدا کنند. این در حالی است که موضوع اشتغال زنها تاکنون جدی گرفته نشده و به عنوان امری غیرضروری به آن پرداخته میشود. به همین دلیل هر سال به تعداد فارغالتحصیلان زن بیکار افزوده میشود.
از سوی دولت هیچ تصمیمی برای بهبود اشتغال زنها گرفته نمیشود… دولت به چند دلیل برای زنان در بازار کار جایگاهی قائل نیست. یکی از دلایل آن ترویج رسمی نقشهای جنسیتی و این عقیده است که، زنها باید هر چه زودتر ازدواج و فرزندآوری کنند و در خانه بمانند، و از نظر اقتصادی وابسته به همسرشان باشند.
تبعات افزایش فارغالتحصیلان زن بیکار در جامعه این است که از بخش عمده جمعیت فارغالتحصیل کشور استفاده نمیشود. این در حالی است که زنهای فارغالتحصیل سرمایه انسانی و علمی کشور هستند که با افزایش بیکاری آنها جامعه از نیروی کار خبره محروم میشود. همچنین با چنین تبعیضهایی، نارضایتی در میان زنها افزایش پیدا میکند. از مهمترین تبعات بیکاری، گسترش احساس سرخوردگی، تحقیر و دلسردی در میان زنهایی است که سالها تحصیل کردهاند اما موقعیت شغلی برای آنها در کشور وجود ندارد. این روزها نارضایتیها به اشکال مختلف در جامعه نمایان میشود، و یکی از شکلهای آن اعتراضات زنها در خیابان است، اعتراض این روزهای زنها در خیابان فقط معطوف به حجاب نیست بلکه به خاطر وضعیت اجتماعی، حقوقی و اقتصادی آنها هم هست.
نکته دیگر این است که آمار زنهای بیکار در شهرستانها بیشتر از تهران است. فرصتهای شغلی به طور کلی در شهرستانها بسیار کمتر از تهران است و به دلیل تبعیض جنسیتی شدیدتر، فرصت و شانس اشتغال برای زنان کمتر است. این وضعیت می تواند انگیزه ای برای مهاجرت زنها به پایتخت باشد که خود مشکلات دیگری به همراه دارد.
هر دولتی وقتی متوجه مشکلات جامعه میشود، باید اقدامات لازم را برای حل آن مشکل به کار ببندد، اما این قضیه در دولت جمهوری اسلامی قابل مشاهده نیست. قاعدتا مسوولان بیشتر از همه ما نسبت به این موضوعات اطلاع دارند، اما هیچ حساسیتی نسبت به این مشکلات به خصوص مشکلات زنان وجود ندارد. در حالی در ردهبندیهای بینالمللی، مشارکت اقتصادی زنان ایران در پایینترین ردههای ممکن است و طبیعتا مسوولان نیز از آن آگاهی دارند اما هیچ راهکاری برای حل آن در نظر گرفته نشده است. اگر قرار بر حل مشکلات زنان است، اساسا باید رویکرد رسمی نسبت به مساله زن تغییر کند. برای حل مشکلات زنها باید از تفکر سنتی و مردسالارانه عبور کرد و این اصل پذیرفته شود که زنها هم باید از حقوق انسانی و برابر با مردان برخوردار شوند. به دنبال تغییر رویکرد می توان انتظار داشت که فضای اشتغال برای زنها بهبود پیدا کند. به طور کلی باید نگاه مدرنتر و انسانیتری به مساله زن وجود داشته باشد تا مشکلاتی مثل بیکاری زنان حل شود.
سیمین کاظمی| از گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
لشکر تحصیلکردههای بیکار – روزنامه جهان صنعت
۲۵ مهر ۱۴۰۱