دختران دانشجو: مباهات بینالمللی/ هراس داخلی
هراس حکومت تنها از دختران جوان تحصیلکرده نیست بلکه زنستیزی همهجانبه بههراس از دختربچهها بهعنوان عاملان قدرتمند در آینده نیز رسیده است. با افزایش درصد دختران نسبت به پسران در دانشگاهها، دولتهای مختلف با استفاده از سهمیهبندیهای گوناگون و جنسیتی کردن رشتهها از ورود آزادانه دختران بهچندین دانشگاه و رشتههای مختلف جلوگیری کردند. علیرغم این محدودیتها هنوز دختران به دانشگاه راه مییابند، اما با امکان نظارت دولت بر بازار کار از اشتغال آنان جلوگیری میشود…
***
دکتر شهلا اعزازی- عضو گروه مطالعات زنان: یکی از دادههایی که در مخالفت با اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل مورد استناد قرار میگیرد افزایش درصد دختران دانشجو در دانشگاههای کشور به عنوان نشانهای از موقعیت مطلوب زنان است. برای درک بهتر از موقعیت زنان، تبعیض در آموزش (عدم دسترسی یکسان به امکانات آموزشی برای زنان و مردان) را مرور میکنیم.
هرچند افزایشی در تعداد دانشجویان دختر نسبت به پسران دیده میشود اما با توجه به شاخصهای شکاف جنسیتی، ایران رتبه بسیار پایینی دارد به عنوان مثال نرخ باسوادی زنان هر چند که در حال افزایش است اما هنوز از بسیاری از کشور های همسایه پائینتر است. شکاف نرخ باسوادی میان مردان و زنان نیز هرچند کاهشی بوده اما هنوز شکافی بزرگ وجود دارد.
درصد دختران در میان بازماندگان از تحصیل در کلیه دورههای آموزشی بیشتر از پسران است. آمار متضاد مسئولین از سه تا چهار برابر بودن نسبت دختران به پسران نام میبرند. همچنین گفته میشود که نوزده درصد دختران کشور بازمانده از تحصیل هستند و یکی از دلایل مهم آن ازدواج زودهنگام دختران است. در دانشگاهها نیز تعداد دختران در دوره کارشناسی افزایش نشان میدهد اما همچنان در مقاطع بالاتر، تعداد پسران بیشتر است.
از سال ۱۳۸۵ که افزایش درصد دختران نسبت به پسران در دانشگاهها مشاهده شد دولتهای مختلف با استفاده از روشهایی مانند سهمیهبندی جنسیتی، تفکیک جنسیتی، تک جنسیتی کردن رشتهها و ممنوعیت ورود به برخی رشتهها بهخصوص رشتههای مهندسی با استدلال ماهیت مردانه رشته یا سختی کار برای زنان، از ورود آزادانه دختران به چندین دانشگاه و رشتههای مختلف جلوگیری کردند.
فهرست بزرگی از رشتههای فقط زنانه یا فقط مردانه وجود دارد که منطقی پشت آن دیده نمیشود. حتی رشتههایی که معمولا زنانه تلقی میشوند مانند مددکاری اجتماعی یا مشاوره در یک دانشگاه به مردان و در دانشگاه دیگر به زنان اختصاص داده شده است. حق انتخاب رشته و دانشگاه مورد نظر از فرد گرفته شده و دیگران بدون توجه به به قابلیت او یا رتبه اخذ شده در آزمون سراسری تصمیم میگیرند.
یکی از علل ایجاد محدودیت برای ورود دختران به دانشگاه هراس از افزایش زنان دارای تحصیلات بالا و چگونگی ازدواج آنان است.گمان بر این است که اگر دختران دارای شغلی با اعتبار و درآمد مناسب باشند احتمال دارد که ازدواج را به تاخیر بیندازند و یا اصلا تمایلی به ازدواج نداشته باشند. از طرف دیگر زن دارای تحصیلات، شغل و درآمد از قدرت شوهر در خانواده خواهد کاست و روابط خانوادگی بر اساس برابری و نه اقتدار شکل خواهد گرفت.
علیرغم تمام سهمیهبندیها هنوز دختران به دانشگاه راه مییابند، اما امکان نظارت دولت بر بازار کار وجود دارد تا از اشتغال آنان جلوگیری شود. یکی از این تمهیدات اولویتبندی استخدامی است که زنان مجرد در انتهای لیست قرار دارند؛ راهکاری که به دو برابر شدن بیکاری زنان با تحصیلات عالی نسبت به مردان انجامیده است.
آنچه که زنان چه در زمینه تحصیلی و یا سایر حوزهها کسب کردهاند تنها حاصل کوشش و تلاش آنان است که با وجود تمام مشکلات موجود بر سر راه و نداشتن فرصتهای برابر به آن دست یافتهاند. جالب این است که جمهوری اسلامی که از حضور بیشتر دختران در دانشگاهها دچار هراس و نگرانی است همزمان در مجامع بینالمللی کوشش دختران را به عنوان دستاورد خود و یکی از دلایل موقعیت مناسب زنان در جامعه مطرح میکند.
پینوشت: متن فوق قبل از حمله به مدارس دخترانه تنظیم شده بود. با توجه به اتفاقات اخیر، مسموم شدن دختران در مدارس، باید گفت که هراس حکومت تنها از دختران جوان تحصیلکرده نیست بلکه زنستیزی همه جانبه به هراس از دختربچهها به عنوان عاملین قدرتمند در آینده نیز رسیده است.
کانال علمی مطالعات زنان
https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg
۱۶ اسفند ۱۴۰۱