چرا خامنه ای از رفراندوم می هراسد؟
هر از چندگاهی «نمایندگان» دست چین شده اقشار و گروه های مختلف جامعه به دیدار ولی فقیه می روند تا از «فیض دیدار» وی بهره مند شوند. در میان این گروه دست چین شده، گاه افرادی «ناخلف» از سر ناخرسندی از اوضاع، نغمه هایی سر می دهند که هم مایه دردسر کارگزاران «بیت» می شود، هم نشان می دهد که پس لرزه های جنبش «زن، زندگی، آزادی» در حال متزلزل کردن پایه های اجتماعی ولایت فقیه است….
مهران رجبی
هفته پیش در خلال یکی از این نمایش های اینچنانی، گفته های یکی از دانشجویان طرفدار حکومت، خونسردی و آرامش ولی فقیه را درهم ریخت. این جوان دانشجو از سر پاکدلی گفت (بطور ضمنی) اگر در همان روزهای نخست جنبش علیه بی حجابی دست به انجام رفراندوم می زدیم، کار به اینجا نمیکشید که هم گشت ارشاد منحل شود، هم زنان و دختران شیردل ایرانی کارزار کم حجابی را به بی حجابی تبدیل کنند. البته این دو جمله آخر تفسیر نویسنده ازحرف دل آن دانشجوست.
هدف این نوشته برخورد احساسی و تهییجی با سخنان ولی فقیه نیست، و ادعای این نیز در میان نیست که رهبر جمهوری اسلامی با رفراندوم بطور کلی یا بطور مطلق مخالف است. درست است که جمله بندی گفتاورده بوسیله تارنمای خامنه یی معنای این را می دهد که مسائل کشور را نمی شود به رفراندوم گذاشت.
اما راست اینکه ولی فقیه بخوبی آگاه است که رجوع به همه پرسی و اینکه مردم نظر خود را درباره اداره امور کشور از راه همه پرسی یا رفراندوم بیان کنند، در قانون اساسی آمده است، بی آنکه شرایط تحقق و پیشبرد آن با دقت تبیین شده باشد.
بنابراین، باوجود آنکه سخنان وی معنای ناسازگاری او را با رفراندوم می دهد، روی جمله بندی وی تمرکز نمی کنم، و می کوشم در اینجا نشان دهم که ولی فقیه و سران حکومت جمهوری اسلامی مانند همه نیروهای سیاسی دیکتاتور یا اقتدارگرا که از دخالت مستقیم مردم در اداره امور کشور وحشت دارند، از همه پرسی بعنوان شکلی از دخالت بیواسطه مردم در اداره و تعیین سرنوشت جامعه هراس دارند.
چرا مردم توانایی تحلیل ندارند، اما ولی فقیه و روحانیون وابسته به وی از این توانایی برخوردارند؟ در میان مردم، دانش آموختگان و فرهیختگان علمی، ادبی و هنری قرار دارند که گروه هایی از آنها از درجه بالای کارشناسی در مسائل اجتماعی و سیاسی برخوردارند، با این وجود همه ایشان از دید ولی فقیه امکان تحلیل ندارند. در جریان جنبش مهسا دیده شد که هزاران نفر از همین زبدگان علمی و هنری به موضعگیری علیه سیاست های زور وتبعیض حکومت در رابطه زنان و مشخصا تحمیل زورگویانه حجاب پرداختند. شاید بدین دلیل است که «رهبر انقلاب» مردم را شایسته نظر دادن نمی داند تا مبادا همسو شدن توده های مردم با نظر فرهیختگان و روشنفکران شان در جریان یک همه پرسی، بساط زور و ستم حکومت را بی آبرو سازد.
سخنان ولی فقیه در سرزنش دانشجویانی که به همه پرسی می اندیشند، و برخورد تحقیرآمیز وی نسبت به توانایی ذهنی مردم در رابطه هماهنگ با نداهایی قرار دارد که از ۴۵ سال پیش پیوسته از سوی برخی محافل وابسته به حکومت در تمجید از نخبه سالاری، خبره سالاری و اخیرا زیر عنوان شایسته سالاری به گوش می رسید. وجه مشترک همه این جریان ها تاکید بر ناتوانی مردم در تشخیص سود و صلاح خویش است، و اینکه چون مردم توانایی تحلیل ندارند، پس اختیار تصمیم گیری را باید در دست زبدگان، خبرگان و نمایندگان آنها قرار داد، نه در دست خودشان.
۴ اردیبهشت
@ Sahamne