زنان کارتن خواب محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی هستند!
یک پژوهشگر اجتماعی معتقد است که بیخانمانی زنان عمدتاً محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی است. پدیده بیخانمانی در وضعیت اقتصادی نامطلوب، نابرابری طبقاتی، فقر، بیکاری و افزایش قیمت مسکن خلق میشود. ویژگیهای فردی مانند اعتیاد، بیماریهای روانی و مشکلات خانوادگی در چنین زمینهای شخص را سریعتر و به ناگزیر به بیخانمانی میکشاند….
به گزارش پایگاه خبری توانا نیوز، ماهیت زن به گونهای است که در جامعه بیشتر از مرد مورد آسیب قرار میگیرد، زنان در جامعه به دلایل مختلف از جمله اعتیاد، بیماریهای روانی، طلاق و فقر از خانههایشان رانده میشوند و گاهی آنقدر شرایط به آنها فشار میآورد که خانه و زندگیشان را رها و به خیابانها پناه میبرند، پناهی که بیپناهی محض است!
شاید کمتر به کارتنخوابی به عنوان یک سبک زندگی فکر کنید اما حقیقت این است که کارتنخوابی هم سبکی از زندگی نه فقط برای مردان بلکه برای زنان است.مسئله کارتنخوابی چندین سال است که فضای شهرها مخصوصاً تهران را لکهدار کرده و به این دفتر سیاه ورقهای بیشتری اضافه میشود. به منظور بررسی دلایل و عواقب کارتنخوابی زنان، خبرنگار توانا نیوز با «سیمین کاظمی» پژوهشگر، پزشک و جامعهشناس گفتگویی انجام داده که متن آن را در ادامه میخوانیم:زنان کارتن خواب محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی هستند!
مهمترین دلایل روی آوردن زنان و دختران به کارتنخوابی چیست؟
کاظمی: بیخانمانی زنان عمدتاً محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی است. پدیده بیخانمانی در وضعیت اقتصادی نامطلوب، نابرابری طبقاتی، فقر، بیکاری و افزایش قیمت مسکن خلق میشود. ویژگیهای فردی مانند اعتیاد، بیماریهای روانی و مشکلات خانوادگی در چنین زمینهای شخص را سریعتر و به ناگزیر به بیخانمانی میکشاند.
درمورد زنان عامل جنسیت و به طور دقیقتر تبعیض مبتنی بر جنسیت در بروز بیخانمانی( کارتنخوابی) تاثیر چشمگیری دارد و آن را از بیخانمانی مردان تا حدودی متمایز میکند. زنان بیخانمان عموماً به واسطه جنسیتشان قربانی شرایط جامعه آسیبزا شدهاند. وضعیت خانوادگی نابسامان یکی از علل اصلی بیخانمانی است، دخترانی که قربانی خشونت فیزیکی و آزار جنسی در خانواده هستند، ممکن است به اجبار برای رهاندن خود خانه را ترک کنند و از آنجا که به منابع مالی دسترسی ندارند، بیخانمان میشوند و به کارتنخوابی روی میآورند.
خانوادههای از هم گسیخته با مشکلاتی مانند فقر، اعتیاد و جدایی والدین روبهرو شدهاند و این مسائل باعث بیخانمانی آنها شده است. بخشی از زنان بیخانمان قربانیان کودک همسری و ازدواج اجباری هستند. طلاق به دلیل فقر، بیکاری و فقدان حمایت اجتماعی از دیگر دلایل کارتنخوابی است.
زنان بیخانمان ممکن است به علت اعتیاد یا بیماری روانی توسط خانوادهشان طرد شده باشند و جایی برای زندگی نداشته باشند، برخی از زنان در وضعیت بیخانمانی متولد شدهاند و بیخانمانی میراث وضعیت مادرانشان است. در ایران فقر و بیکاری خصلتی عمدتاً زنانه دارند؛ زنان برای گذراندن زندگی عمدتاً متکی به مردان هستند از این رو اگر محیط خانواده را ترک کنند و یا حمایت خانواه را نداشته باشند به دلیل فقر و بیکاری به احتمال بیشتری بیخانمان میشوند.زنان کارتن خواب محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی هستند!
چه خطراتی زنان کارتنخواب را تهدید میکند؟
کاظمی: مهمترین تهدید برای زنان کارتنخواب خشونتهای مبتنی بر جنسیت و مشخصاً خشونت جنسی است. این دسته از زنان به وفور مورد خشونت و بهرهکشی جنسی قرار میگیرند که به دنبال این مسئله ممکن است دچار بارداریهای ناخواسته و ناچار به سقط جنین ناامن و غیربهداشتی شوند و خطر ابتلا به بیماریهای ایدز و هپاتیت در آنان افزایش مییابد.
همچنین این زنان ممکن است درگیر شبکههای قاچاق مواد مخدر شوند و خود نیز دچار اعتیاد شوند یا اعتیادشان تشدید شود. از نظر روانی، فقدان اعتماد به نفس، احساس گناه و بیارزشی دامنگیر آنها است همچنین افسردگی و اضطراب نیز در میان آنها شایع است.
این زنان به لحاظ اجتماعی داغخورده و مطرود هستند و مورد تحقیر و آزار و سرزنش قرار میگیرند، سلامت اجتماعیشان صدمه جدی میبیند و این دسته از زنان از جریان اصلی جامعه دور میافتند و احساس همبستگی و تعلق به جامعه نخواهند داشت. به طور کلی سلامتی زنان کارتنخواب در سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی آسیب جدی و جبرانناپذیری میبیند.
راهکار اصلی برای مقابله با افزایش تعداد زنان کارتنخواب چیست؟
کاظمی: در حالیکه که وضعیت زنان کارتنخواب محصول شرایط ساختاری جامعه است و آنها به وضوح قربانیان نابرابری طبقاتی و جنسیتی هستند اما مواجهه رسمی و غیررسمی با این گروه، عمدتاً سرزنش و تحقیر بوده است چنانکه گویا خودشان مقصر وضعیتشان هستند.
عموماً از زنان بیخانمان انسانیتزدایی میشود و به مانند زبالههای جامعه به آنها نگاه میشود. تاکنون راهکار اصلی برای مواجهه با مسئله کارتنخوابی و بیخانمانی نادیده گرفتن یا عدم توجه کافی به موضوع یا حداکثر پنهان کردن قربانیان از انظار عموم بوده، نه اندیشیدن به حل ریشهای این پدیده اجتماعی.
زنان کارتن خواب
فراهم کردن خانه یا یک سرپناه برای این زنان بسیار محدود و ناکافی بوده و حتی برخی از آنها تعطیل شدهاند. همانطور که اشاره کردم بیخانمانی زنان محصول نابرابری طبقاتی و جنسیتی در جامعه است و تا وقتی تجدید سازمان اجتماعی به گونهای نباشد که این عوامل برطرف شوند، مسئله زنان بیخانمان نه تنها حل نمیشود بلکه تشدید و گستردهتر نیز خواهد شد.
عواقب کارتنخوابی برای زنان و دختران چیست؟
کاظمی: کارتنخوابی برای دختران به معنی از دست دادن سلامت جسمی و روانی و طرد اجتماعی و خشونت و بهرهکشی جنسی است. فرزندان آنها نیز در فقدان حمایت اجتماعی و بیتوجهی به همان ورطه بیخانمانی خواهند افتاد و اگر شانس زنده ماندن داشته باشند، زندگی را شاید بدتر از مادرانشان تجربه کنند.
آیا عقیمسازی زنان کارتنخواب راهکار درستی برای جلوگیری از ادامه نسل آنها است؟
کاظمی: پدیده زنان بیخانمان یک پدیده اجتماعی است و پدیده یا مسئله اجتماعی هم راهحل اجتماعی دارد نه پزشکی! بیخانمانی الزاماً در رحم زنان تولید نمیشود که با عقیمسازی به عنوان راهکار پزشکی بتوان از آن جلوگیری کرد. بیخانمانی عوامل ساختاری دارد که وقتی آنها اصلاح شوند دیگر نیازی به عقیمسازی اجباری که یک راهکار غیر انسانی است نخواهد بود. طرح راهکارهایی مثل عقیمسازی اجباری زنان بیخانمان، برآمده از همان دیدگاهی است که از این قربانیان جامعه نابسامان، انسانزدایی میکند، از بدن آنها سلب ارزش و اعتبار میکند، آن را به عنوان یک زباله اجتماعی در نظر میگیرد که جامعه و نه شخص اختیاردار آن است و میتواند دربارهاش تصمیمگیری کند.
نگرشی که عقیمسازی را به عنوان راهکار معرفی میکند، قائل به این نیست که زن بیخانمان به عنوان یک انسان باید بر بدن خودش اختیار داشته باشد و درمورد آن تصمیم بگیرد. به جای طرح چنین راهحلهایی میتوان با حمایت از زنان بیخانمان و توانمند کردن آنها با اشتغال و اعطای مسکن شخصی، شرایطی را فراهم آورد که هم بارداری ناخواسته را تجربه نکنند و هم فرزندانشان میراثدار فقر و ادبارشان نشوند.
خبرنگار: کوثر خدایاری
۶ تیر