قیام ژینا پایان نخبهگرایی جنبش زنان
در پارک نزدیک خانهام زیست پسرها و دخترهای نسل زد را میبینم که در کنار هم نشستهاند و جمع دوستانهای دارند و هیچ کس هم مزاحم آنها نمیشود برخلاف گذشته که کلانتری یا بسیج به سرکوب روی میآورند. قیام ژینا سبب شده است مردان در برخی از امور تغییر زیست زنان را بپذیرند هرچند که هنوز تا به رسمیت شناختن برابری بین زن و مرد در جامعه ایران فاصله داریم…../
****
مریم بیهقی_ نویسنده مهمان_ مهر ۱۴۰۳
اگر از زمان مشروطه جنبش زنان حاصل تلاشهای گروههای نخبهگرا و اکتیویستهایی از قشر متوسط روبه بالا یا طبقه متوسط فرهنگی بوده است، قیام ژینا نقطه عطفی بود که به این موضوع پایان داد هرچند که این قیام نتیجه تلاش فعالان زنان و محافلی است که در دهه ۶۰ شکل گرفته بود و ان.جی.اوهای زنان از در دهه ۷۰؛ اما شدت حضور زنانی که برخی پیش از این تجربه هیچ اکت خیابانی را نداشتند عملا فعالان جنبش زنان را درنوردید و به مبارزهای هر روزه و مسالمتآمیز تبدیل شد. البته نقش شبکههای مجازی چه متعلق به فعالان زنان چه رسانههای جریان اصلی را نیز نباید نادیدهگرفت.
در روزهای ابتدایی فقط فعالان زنان فراخوانی برای اعتراض دادند که خوشبختانه با استقبال مردم مواجه شد اما بعد از آن فعالان زن دیگر یا در زندان بودند یا به دلایل مختلف آنقدر دور از هم افتاده بودند که زنان عادی تا اسفند ۱۴۰۱ که قیام ژینا بیشتر شهرهای ایران را درنوردیده بود، پیشی گرفتند و از موضوع حجاب گذر کرده بود و مسائل اقتصادی و حتی تغییر شکل حکومت را دربرگرفته بود زنان بسیار در این جنبش فعال بودند.
تعداد کشته شدگان و زخمیهای زن نشان از حضور پرتعداد زنانی داشت که خود را فعال زنان نمیدانستند هرچند که به گمان من فعالان حقوق زنان به راستی همین زنان هستند که هر روز به جز مطالبه پوشش اختیاری در تجمعات صنفی حضور پررنگ دارند، برای تغییر سبک زندگی خود تلاش میکنند و با تحصیل در دانشگاه و اشتغال در پی ارتقای وضعیت زندگی خود هستند. طی این دو سال این زنان ابتکارات جالبی در شعار نوشتن، اکتهای سیاسی انجام دادهاند و میدهند. هرچند همچنان گروههای زنان در ایران وجود دارند یا در پی پیدا کردن هم طی این دوسال هستند.
با سرکوب فعالان زن در کردستان و گیلان به نوعی موتور محرک زنانی که خود را با هویت فعال زنان شناسایی میکردند از کار افتاده است. علیرغم اینکه همچنان گروههای مطالعاتی و محفلهای کوچک که میتوانند هستههای مقاومت در اعتراضات دیگری باشند همچنان حضور دارند اما کمتر شاهد کنشگری در خیابان هستیم که نقش مهمی در پیشبرد خواستههای زنان دارد.
اگرچه مطالبه پوشش اختیاری مطالبهای بس مهم است؛ اما مطالبه کنترل بر بدن زنانه مهمتر است؛ زیرا که میتواند زنان و جامعه را علیه خشونت خانگی، کودک همسری، ممانعت از بارداری اجباری، قتلهای ناموسی و زنکشی بسیج کند و در نبود فعالان قدیمی و جدید که خود را کنشگر حقوق زنان بدانند خطر نادیدهگیری این حق و صرفا استیصال در برابر قتلهای ناموسی و سقط جنینهای ناامن بهچشم میخورد.
حضور زنان بدون حجاب یا حتی باحجاب با لباسهایی متنوع و کوتاهتر از قبل، گاه با کلاههای قلاببافی تزئینی یا مینی اسکارف یا کلاههای آفتابگیر و تورهای نازک با همه فشارها، شهرهای ایران را به لحاظ پوشش متنوعتر از قبل کرده است. اغماض زنان و مردان حزباللهی و حتی آخوندها را در مواجهه با زنان بدون حجاب شاید نه از سر مدارا که از شدت احساس بیتاثیری، منزوی بودن و جواب دادن زنان را میبینم.
لپتاپم را برای تعمیر به مغازهای که تعمیرات انجام میداد بردم بدون حجاب که دوسال است حتی روسری و شال را هم دور گردنم نمیاندازم بعد موقع چک کردن هارد، عکس قاسم سلیمانی و رهبر را کنار میز مرد جوان دیدم؛ برایم جالب بود که بسیار محترمانه با من رفتار کرد. در مورد او میتوانم بگویم برایش حجاب نداشتن من خط قرمزی نبود برخلاف سوپری که نزدیک خانه است و به زنان بیحجاب جنس نمیفروشد. قطعا میتوانست کار تعمیر را انجام ندهد چرا که بازار این صنف همیشه داغ است ولی اینکار را نکرد که به نظرم حرکتی بسیار معقولانه است که به دوقطبی شدن جامعه دامن زده نشود. باید تاکید کنم عکس صرفا از روی اجبار نبود که خط فکری مرد مشخص بود.
از دیگر سو از زمان قیام ژینا، کوئیرها نیز فرصت بیشتری برای حضور در جامعه پیدا کردهاند هرچند که هنوز از سوی جامعه و خانواده تهدید میشوند مانند کشتهشدن پسری به دست پدرش در کردستان (ممکن است در شهرهای دیگر هم وضعیت همینگونه باشد اما خبری منتشر نشود). من به عنوان زنی طبقه متوسط در محله مرکزنشین تهران حضور کوئیرها را بیش از گذشته در فضاهای عمومی میبینم و جسارت و اعتماد بهنفسی که بیشتر از قبل است.
در پارک نزدیک خانهام زیست پسرها و دخترهای نسل زد را میبینم که در کنار هم نشستهاند و جمع دوستانهای دارند و هیچ کس هم مزاحم آنها نمیشود برخلاف گذشته که کلانتری یا بسیج به سرکوب روی میآورند.
قیام ژینا سبب شده است مردان در برخی از امور تغییر زیست زنان را بپذیرند هرچند که هنوز تا به رسمیت شناختن برابری بین زن و مرد در جامعه ایران فاصله داریم.
کانال علمی مطالعات زنان
۱۱ مهر