رویایی با سقف سی درصد!
«برای تغییر به سمت برابری، حضور زنان لازم است ولی کافی نیست چون اگر صددرصد مجلس و کابینه با زنانی مثل زن مشاور جلیلی و خزعلی پر شود وضعیت زنان نه تنها بهتر نمیشود که با افکار و نگرشهای این افراد بسیار هم بدتر خواهد شد..تعیین سهم سی درصدی پیش از هر چیز نشاندهنده ایمان نداشتن به برابری جنسیتی و اعتماد نداشتن به توانایی و حقانیت زنان است…»/
****
دکتر سیمین کاظمی
اهمیت و ضرورت برابریجنسیتی تا حدی است که بعضی کشورها برای تحققش وزارت برابریجنسیتی تاسیس کردهاند ولی در ایران که نعوذ بالله نمیتوان اسم برابری جنسیتی را هم به زبان آورد. چون از شش جهت هجوم میآورند که این فمینیستهای نابودگر خانواده میخواهند نظم جامعه را به هم بزنند، اینجا نهایت خرق عادت و آخر حقطلبی این است که بگویند عدالت جنسیتی محقق شود.
منظور از عدالت جنسیتی، ابدا برابری نیست بلکه با همان تز معروف تفاوت پیش میرود که چون زن و مرد تفاوت دارند، نیازهای متفاوتی دارند و نیازهایشان باید برآورده شود.
🔹ملتفت هستید که این اصطلاح عدالت جنسیتی ربطی به حقوق برابر زن و مرد ندارد و در واقع شکل موجه نابرابری جنسیتی است که با جادوی کلمات به زنان قالب میشود.
🔹حالا بحثی هست بر سر اینکه زن در کابینه پزشکیان باشد یا خیر بعضی میگویند قرار است بیست درصد کابینه زنان باشند، بعضی میگویند یک نفر از وزرا قرار است زن باشد بعضی هم با کدخدامنشی سه نفر را مطرح کردهاند.
🔹حالا از اینها گذشته جالب ترین بخش قضیه، ورود جبهه اصلاحات به ماجراست که خواستهشان حضور سی درصدی زنان در کابینه است. حدود نه سال پیش هم کمپینی از سوی برخی فعالان زنان راهاندازی شد به اسم تغییر چهره مردانه مجلس که هدفش تصاحب سی درصد کرسیهای مجلس توسط زنان بود.
🔹قبلا نوشتهام که برای تغییر به سمت برابری، حضور زنان لازم است ولی کافی نیست چون اگر صددرصد مجلس و کابینه با زنانی مثل زن مشاور جلیلی و خزعلی پر شود وضعیت زنان نه تنها بهتر نمیشود که با افکار و نگرشهای این افراد بسیار هم بدتر خواهد شد.
🔹اما چه نه سال پیش چه حالا، به نظرم جالب و دردناک است که حتی رویای برابری جنسیتی در جامعه آنقدر دور و غیر ممکن است که در تخیل و آرزو هم حتی کسی جسارت گفتن پنجاه درصد را ندارد. شاید کسی بگوید سیدرصد از روی واقعگرایی است و باید از کم شروع کرد تا هدفگذاری به نتیجه برسد اما تجربه نشان داده که این شکل مطالبهگری ربطی به واقعگرایی ندارد و عملا هم بیفایده است.
تعیین سهم سی درصدی پیش از هر چیز نشاندهنده ایمان نداشتن به برابری جنسیتی و اعتماد نداشتن به توانایی و حقانیت زنان است.
🔹چنین نگاهی که سهم زنان را دستکم میگیرد، همان است که در بازار کار هم قائل به حقوق و دستمزد برابر در مقابل کار مساوی نیست و معتقد است زنان بنا به وضعیتشان باید به کم راضی و قانع باشند.
تا وقتی چنین دیدگاهی که میخواهد زنان را به سهم کمتر قانع کند حاکم باشد میتوان با اطمینان گفت همان سی درصد هم هرگز محقق نخواهد شد.