گفتمان «ایران شهروند مدار» علیه خشونت ساختاری
چهره کریه خشونت طلب، در جای جای شهر، در زندگی روزمره حضور دارد
خشونت تنها در اعتراض و کشتن معترضان در خیابان رویت پذیر نمی شود بلکه ساختاری، چندلایه و پیچیده است. در هر زمانی و هر مکانی، امکان بروز و حیات دارد. قتل دانشجوی دانشگاه تهران، توسط زورگیرها تنها یک نما از خشونت ساختاری است…./
***
خودکشی های فله ای در سالهای اخیر، قربانیان فقر و نداری، بیماران جان داده از کمبود دارو یا گرانی درمان، پدران و مادران قربانی سفره های خالی، کشته های جاده های مرگ، قربانیانی که در سیل و زلزله به خاطر مدیریت غلط بحران یا خانه های لرزان جان میدهند، زنان قربانی خشونت خانوادگی به دلیل قانونهای مردسالار عقب مانده و بسیاری از شهروندان دیگر، معلول خشونت ساختاری اند.
بزرگترین قربانی این خشونت ساختاری، نسلهایی اند که در صورت سیاست درست، به جای پسرفت، باید شکوفا میشدند اما سوخته شدند. خشونت ساختاری، فراگیر، مسری و پیشرونده است و جنبش های سیاسی اجتماعی نه با «معلول» که باید با «علت» مبارزه کنند تا از تعداد قربانیان از طریق خشکاندن منابع تغذیه کننده خشونت بکاهند. برای همین، خشونت را نه موردی که ساختاری باید دید و نفی خشونت، کافی نیست، ترسیم چشم انداز آینده علیه ساختارهای خشونت ضروری است.
ایران شهروندمدار، گفتمانی است که « خشونت ساختاری» را هدف قرار میدهد چون هم در پی تبیین الگوی شهروند صاحب حق و مسئولیت است و هم در پی رام کردن نهاد سرکش قدرت در برابر اراده ملت است. از خانه تا خیابان، از جاده تا بیمارستان، از زندان تا بیرون زندان، خشونت ساختاری را باید هدف گرفت. نهاد سرکش قدرت اگر دموکراتیک نشود و تحت اراده شهروند عامل، قرار نگیرد خود بزرگترین عامل خشونت است. پس، فقط در اعتراضهای خیابانی نیست که حاکم چهره خشونت طلبش را به رخ میکشد، این چهره کریه خشونت طلب، در جای جای شهر، در زندگی روزمره حضور دارد اما بسیاری از قربانیانش صدا ندارند و اگر امیر محمد خالقی فر، دانشجو نبود صدای مظلومیت او برای همیشه خاموش میشد. گفتمان ایران شهروندمدار، صدای همه قربانیان خشونت ساختاری چندلایه است، صدای بی صدایان است. نه به دیکتاتوری نه به خشونت ساختاری است./ پارند
۶ اسفند ۱۴۰۳