با حرکتی منسجم و متحد جلوی اعدامها را بگیریم!
موج فزایندۀ اعتراضها در هفتههای اخیر علیه حکمهای اعدام و بهویژه تائید حکم اعدام پخشان عزیزی زندانی سیاسی و مددکاراجتماعی و ارسال حکم وی به دایره اجرای احکام، صدای جنبش اعتراضی علیه اعدام را در هفته گذشته رساتر کرد. با پیوستن و حضور گسترده نیروهای دمکراتیک در این جنبش باید رژیم را به متوقف کردن صدور اعدامها و سپس نقض حکم اعدامها مجبور نمود…
***
بیشتر شدن تعداد حکمهای اعدام در هفتههای اخیر و نیز خطر اعدامهای بیشتر از سوی رژیم جمهوری اسلامی و بهویژه تأیید حکم اعدام پخشان عزیزی- زندانی سیاسی و مددکار اجتماعی- و ارسال حکم به دایرۀ اجرای احکام، باعث سلسله اعتراضهایی پرشمار علیه اعدام در هفتۀ اخیر شد و صدای جنبش علیه اعدام را رساتر کرد. با پیوستن و حضور گستردۀ وسیعتر نیروهای دمکراتیک در این جنبش باید رژیم را به متوقف کرد صدور حکمهای اعدام مجبور کرد و در مرحلۀ بعدی نقض حکم اعدام را خواستار شد. در این راستا اجرای شیوههایی مختلف در اعتراض علیه اعدام را شاهد بودیم. شیوههای متنوع عبارت بودند از:
¨ انتشار بیانیه از سوی فعالان مدنی اجتماعی بهصورت گروهی یا حتی تکنفره و ساختارهای مدافع حقوق و آزادی های دموکراتیک؛
¨ اعتراض دستجمعی زندانیان سیاسی؛ صادر کردن اطلاعیه از طرف تشکلهای صنفی از جمله سندیکاهای کارگری و نیز تشکلهای صنفی معلمان؛
¨ شرکت فعالان سیاسی، اجتماعی، و مدنی در کارزار علیه اعدام با امضا کردن بیانیه؛
¨ اعلام اعتصاب غذا از سوی زندانیان زندانهای مختلف، حمایت از کارزار سهشنبهها،علیه اعدام و نیز دادن شعار علیه اعدام؛
¨ دادن شعار “آزادی زندانی سیاسی” در تجمعهای هفتگی اعتراضهای کارگران و بازنشستگان و تجمعهای مردم؛
¨ تظاهرات علیه اعدام از سوی خانوادههای دادخواه، فعالان حقوق زن، و کارگران و معلمان، خصوصا علیه حکم اعدام پخشان عزیزی در شهر سنندج؛
¨ فراخوان اعتصاب عمومی در کردستان علیه اعدام، و جز اینها.
در بخشی از بیانیۀ ۳ هزار و۴۰۰ نفر از هنرمندان، نویسندگان، شاعران، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی، صنفی و مدنی، وکلا و شهروندان در اعتراض به صدور حکم اعدام علیه پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی کُرد، از جمله میخوانیم: “هیچ جامعهای با ریختن خون انسانها عادلانهتر نخواهد شد. پخشان عزیزی انسانی از میانِ مردم ماست؛ از جنس دردها، آرزوها و امیدهای ما؛ اعدام پخشان عزیزی، زخمی بر وجدان ما خواهد بود که هرگز التیام نخواهد یافت.”
در نامۀ “آنیشا اسدالهی” از زندان اوین از جمله آمده است: “تابستان بود و با شنیدن خبر صدور حکم اولیه پخشان عزیزی ما همبندیاناش قریببهاتفاق در بهت و خشم از هر گرایش سیاسی دور هم جمع آمدیم. لحظهای با شکوه بود چرا که روح نه به اعدام بر فراز هر گرایش سیاسی و همزمان در درون آن، در ذهن تک تک ما ایستاده بود و ما را نظاره میکرد. من بهعنوان یک سوسیالیست با همفکرانم در زندان در تمام این لحظات با شکوه حضور داشتیم، لحظهای نبود در زندان صدایی بلند شود و ما سوسیالیستها غایب باشیم، پا به پای هم بندیهایمان با گرایشات دیگر.”
در نامۀ “زهرا رهنورد”(از حصراختر)، نیز از جمله نوشته شده: “حاکمان وظیفه دارند حکم اعدام پخشان عزیزی، مددکار آزاده را لغو و او را آزاد کنند تا شروعی باشد که یک بار برای همیشه درهای زندانها را باز و همه کنشگران آزادی را به آغوش جامعه باز گردانند و شروع این اقدام با اولویت آزادی زنان محبوس در همه جای کشور عزیزمان ایران باشد. زن زندگی آزادی.”
در نامۀ “عزیز قاسمزاده” علیه حکم اعدام زندانیان سیاسی آمده است: “اکنون باید رساتر از همیشه برای نجات جان زندانیان زیر حکم اعدام سخن گفت. باید صدای پخشان عزیزی، وریشه مرادی، مهدی حسنی، و بهروز احسانی شد تا مانع اجرای حکم اعدام دیگری شویم. سوگواری بر نعش مردگان برای تسلای خاطر بازماندگان گره از کار فروبسته باز نمیکند. زندگان را باید دریابید.”
در مقابل این موج فزایندۀ اعتراض علیه اعدام، رژیم نیز دست به اقدام تلافیجویانه بهخصوص در کُردستان زده است. رژیم دکتر “اسعد غفوری”، عضو هیئتعلمی گروه مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی سنندج، بههمراه دیگر متصدیان کارزار “نجات جان پخشان عزیزی” که بیش از پنج هزار امضا در اعتراض به حکم اعدام خانم عزیزی جمعآوری کرده بودند را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردهاند. همچنین “آیدا عمویی”، فعال مدنی و حقوق زنان اهل سنندج، نیز بهعلت شرکت در کارزار اعتراض علیه حکم اعدام پخشان عزیزی بازداشت و به مکانی نامعلوم برده شده است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۶، ۸ بهمن ۱۴۰۳
۱۰ بهمن ۱۴۰۳