زندان مادری و اهمیت توجه به مادران در فرزندآوری
«زندان مادری» ترکیب غریبی است! وقتی زنان با تردید و ترس لب میگشایند و از درون خود و ناگفتهها میگویند استعارههای تازهای متولد و تعابیر نویی به دایرهٔ واژگانی افزوده میشود. در امر فرزندآوری و فرزندپروری، دولت و جامعه در زمینههای مختلف و پدر _ در سطح خصوصی _ بهرهمند و منتفع هستند اما بار اصلی زادن و پروردن که سالهای متمادی از زیست پرورنده را دربرمیگیرد بر عهده مادر است که مطالبات و نیازهای او در اولویت توجه، رسیدگی و بازنگری حقوقی قرار نمیگیرد…
***
مادران امروز؛ یاسمن آرنگ: امروز مادری برایم زیر مقالهای دربارهٔ نقش پدر و اطرافیان در نگهداری از فرزند نوشت: «من تا قبل از مادر شدن حالم خیلی خوب بود، اما الان با وجودی که بچم ۵ سالش هست بازم حالم خوب نیست، انگار که تو یک زندان هستم.»
«زندان مادری» ترکیب غریبی است! وقتی زنان با تردید و ترس لب میگشایند و از درون خود و ناگفتهها میگویند استعارههای تازهای متولد و تعابیر نویی به دایرهٔ واژگانی افزوده میشود.
اگر بار سنگین فرزندپروری را به دو بخش پیش از تولد و پس از آن تقسیم کنیم در بخش نخست، زنان با وجود پیشرفت فراوان علم همچنان تنها پرورندهٔ فرزند هستند؛ نه ماه بار گرانی را در خواب و بیداری و بیرون از خانه و در خانه حمل میکنند با تغییر مزاج، اندازه و حال روحی که در اینجا قصد پرداختن به آن را ندارم، همه طبیعتا بر عهده مادر است و پدر و دیگر نزدیکان تنها با فراهم کردن شرایط مناسب میتوانند به مادر تنها کمک کنند. در واقع در این زمان تنها کسی که بار سنگین فرزندپروری را به دوش میکشد مادر است چنانکه با زایمان، آخرین رمق مادر از دست میرود و او از نظر جسمی و روحی در ضعیفترین حالت ممکن به سر میبرد، در این حال باز بنا به اجبار فرهنگی عموماً تنها مسئول نگهداری و پرورش فرزند مادر دانسته میشود، در گذشته دایه ها و لله ها زنان و مردانی بودند که در این کار سهیم میشدند، امروزه در مواردی پرستار کودک جایگزین آنها شده و به کمک مادران آمده است هرچند همچنان از این گزینه تنها خانوادههای با سطح اقتصادی_اجتماعی بالا میتوانند بهره بگیرند، در خانوادههای متوسط و زیر متوسط این بار سنگین به چه شکل تقسیم میشود؟
امروزه به دلیل سنتهای پایدار فرهنگی و شرایط اقتصادی عموماً بعد از زایمان نیز پدر نمیخواهد یا نمیتواند نقش والدی چندانی در نگهداری از فرزند به عهده بگیرد و باز هم تنها مادر است که باید از اشتغالات شخصی و نقش اجتماعی خود دور بماند و به کارهای قبل، کار تمام وقت دیگری نیز بیفزاید، بعضی از خانوادهها از مادربزرگها، خالهها و عمهها کمک میگیرند و به اجبار این بار مسئولیت را روی دوش دیگرانی که نقشی در تصمیمگیری برای فرزندآوری نداشتهاند، میپراکنند اما دولت در این زمینه چطور میتواند ایفای نقش کند؟ آیا اختصاص تسهیلات مالی به پدر و تشویق مالی او برای ترغیب به فرزندآوری کفایت میکند؟
آیا دلیل بی رغبتی به تولیدمثل تنها مشکلات اقتصادی است؟ یعنی باری که سبک زندگی سنتی بر دوش پدران گذاشته است؟ مادران به عنوان نخستین مسئول و پرورندهٔ فرزند که از جسم، روح و وقت خود مایه میگذارند چه؟
در امر فرزندآوری و فرزندپروری، دولت و جامعه در زمینههای مختلف و پدر _ در سطح خصوصی _ بهرهمند و منتفع هستند اما بار اصلی زادن و پروردن که سالهای متمادی از زیست پرورنده را دربرمیگیرد بر عهده مادر است که مطالبات و نیازهای او در اولویت توجه، رسیدگی و بازنگری حقوقی قرار نمیگیرد.
صدای مادران به سختی از درون زخم خورده شان برمیآید، در گفتگویم با مادران بسیار، نزدیک به صددرصد آنها به تلخی بیان کردند، نه تنها ساعتی برای شخصیترین کارهای خود ندارند که یک دقیقه فرصت برای حتی قضای حاجت و نظافت شخصی ندارند و اگر گلایهای کنند سرزنش و قضاوت میشوند و ترجیح میدهند سکوت کنند و دم برنیاورند… در موارد بسیار آنچه به افسردگی پس از زایمان منجر میشود آگاهی مادران از این واقعیت است که دیگر مالکیتی بر زمان و سبک زندگی خود ندارند، باید از گذشتهٔ خود فاصله بگیرند و تمام وقت خود را به این کار اختصاص دهند، در اینجا قصد ندارم از حقوق قانونی والدی که مادران از آن محروماند بنویسم، تنها میخواهم کشوری همچون سوئد را نمونه بیاورم که الگوی بسیار خوبی در سیاستگذاری فرزندآوری با در نظر گرفتن حقوق اجتماعی مادر است.
قانون مرخصی فرزند پروری در سوئد به تازگی امکان مراقبت از کودک و دریافت دستمزد در ازای این کار را برای اعضای خانواده، نزدیکان و دوستان فراهم کرده است. در واقع نگهداری از نوهها در سوئد برای پدربزرگها و مادربزرگها و نزدیکان مورد اعتماد درآمدزا است.
سوئد اولین کشوری بود که در سال ۱۹۷۴ مرخصی استحقاقی والدین را به پدران نیز تعمیم داد.
با گذشت ۵۰ سال از مرخصی استحقاقی پس از زایمان به پدران، پدربزرگها و مادربزرگها هم در سوئد میتوانند برای نگهداری از نوههای خود حقوق بگیرند.
به گزارش گاردین، سوئد به طور مداوم به عنوان یکی از بهترین کشورهای جهان در این زمینه رتبهبندی میشود که به پدران مرخصی میدهد؛ پس از تولد فرزند، هر دو والدین واجد شرایط مرخصی ۴۸۰ روزه هستند.
این مرخصی به همراه حقوق خواهد بود و هر دو با وجود مرخصی میتوانند حقوقشان را دریافت کنند؛ مقدار حقوق دوره مرخصی زایمان ۸۰ درصد حقوق دریافتی شخص است.
به گزارش یورو نیوز، دولت سوئد برای تشویق هر چه بیشتر پدران برای فاصله گرفتن موقت از کار و سپری کردن وقت بیشتر با نوزادان، طرح دیگری نیز تصویب کرده که به زوج ها امکان میدهد از مزایای مالی تا حدود ۱۵۰۰ یورو استفاده کنند؛ برای استفاده از این قانون باید زمان مرخصی پدر و مادر نزدیک به یکدیگر باشد.
بسیاری از مادارن و پدران شاغل سوئدی که از مرخصی استفاده میکنند، هیچ نگرانی نسبت به از دست دادن کار خود ندارند؛ آنها با اطمینان از این مسئله، درخواست مرخصی میدهند و به نوزاد و خانواده خود میپردازند.
این موارد تنها بخشی از تسهیلات دولتی در جهت فرزندآوری است که با تمرکز بر نقش مادران، زنان تحصیلکرده و شاغل را نیز به این امر تشویق میکند و دیگر زنان را نیز از این فکر که با مادری دیگر زمانی برای خود ندارند و در زندانی همیشگی گرفتار میکند، دور میسازد.
۱۰ بهمن ۱۴۰۳