گزارشی از برگزاری چهارمین نمایشگاه «آنچه باقی ماند» در وین
این نمایشگاه فقط مجموعهای از اسمها، تصاویر و اشیای یک موزه از جنایات جمهوری اسلامی نیست
لباسهایی که بوی زندگی میدادند، در حالی که صاحبانشان در راه آزادی جان باخته بودند: ساعت، گردنبند، کتاب، کیف باشگاه، قیچی آرایشگری، روپوش پزشکی، یونیفرم سربازی، راکت بدمینتون… هر یک نمادی از عشق به زندگی و تداوم انسانیت در دل شجاعانی بود که امروز ما را از سراسر اروپا گرد هم آوردند……/
***
چهارمین نمایشگاه «آنچه باقی ماند» روز جمعه ۴ آوریل و شنبه ۵ آوریل در شهر وین، پایتخت اتریش برگزار شد.
در این نمایشگاه، جنایات ۴۶ سالهی حکومت جمهوری اسلامی ـ حکومتی که دشمنیاش با مردم ایران بر کسی پوشیده نیست ـ در سالنی به وسعت ۳۰۰ متر مربع به نمایش گذاشته شد.
از تیرباران مسئولان دولت شاهنشاهی ایران تا سرکوب و زندانیکردن معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی»؛
از انقلابیونی که در سال ۵۷ برخاستند، اما سالها در زندانهای جمهوری اسلامی ماندند و نهایتاً در کشتار ۶۷ اعدام شدند، تا هزاران تصویری که روایتگر آن دوران تاریک بودند.
جنبشهای مختلفی که زنان برای دستیابی به حقوق خود آغاز کردند، اما با شکنجه و سرکوب مواجه شدند.
جنبشهای دانشجویی که برای داشتن جامعهای بهتر شکل گرفتند، اما معترضان به بدترین شکل کشته شدند؛ بعضی حتی از بالای ساختمان دانشگاه توسط نیروهای جمهوری اسلامی ـ که امروز در جایگاههای بالای حکومتی هستند ـ به پایین پرتاب شدند.
تصاویر کشتهشدگان جنبش سبز، یادآور امیدی برای تغییر است که همچنان زنده است.
صدها تصویر از آبان خونین، آبانی که هنوز ادامه دارد؛ چهرههایی که از ایستادگی مردم برای ساختن فردایی بهتر سخن میگویند.
در بخشی از سالن، رنگهای سیاه و قرمز به چشم میآمد؛ سیاهی شبِ شلیک به پرواز اوکراینی PS752، و سرخی شعلههایی که از انفجار موشکهای جمهوری اسلامی برخاست.
دیوارها، سقفها، و میزها با تصاویری پوشیده شده بودند که نه تنها بازتابی از امید به آیندهای بهتر بودند، بلکه فریادی برای پایان جمهوری اسلامی را در خود داشتند.
لباسهایی که بوی زندگی میدادند، در حالی که صاحبانشان در راه آزادی جان باخته بودند: ساعت، گردنبند، کتاب، کیف باشگاه، قیچی آرایشگری، روپوش پزشکی، یونیفرم سربازی، راکت بدمینتون… هر یک نمادی از عشق به زندگی و تداوم انسانیت در دل شجاعانی بود که امروز ما را از سراسر اروپا گرد هم آوردند.
دیواری از جملات: آخرین جملاتی که یک انسان آزاده برای هموطنانش و هر انسانی در سراسر جهان که ذرهای از شرافت در وجودش داشته باشد، بجا گذاشته بودند. جملاتی که با جانم فدای ایران شروع شد و نشان داد که همه ای افراد هدفی بزرگ دارند و از تک تک ما میخواهند که سکوت نکنیم چونکه خون ما از دیگری رنگینتر نیست. جملاتی که مرگ شرافتمندانه را به زندگی در اسارت ترجیح دادند، آنها که تا پایان جمهوری اسلامی خواهند ایستاد و از ما میخواهند که پایانش را خوب تمام کنیم چون که ما از زندگی رفاه ، رفاه و رفاه میخواهیم. او که گفت هفت بار سقوط کن اما هشت بار بایست و آن که برای این سرزمین، سر به زمین سپرد.
این نمایشگاه برای من نماد روح بزرگ جامعهای بود که هر روز در برابر سرکوب میایستد. نمادی از همدلی مردمانی که روزهای روشن را رقم خواهند زد.
این نمایشگاه فقط مجموعهای از اسمها، تصاویر و اشیای یک موزه از جنایات جمهوری اسلامی نیست؛
این نمایشگاه نشان میدهد ما از «آنچه باقی ماند» چه خواهیم ساخت./عصر نو
دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴