امروز:   آبان ۱۷, ۱۴۰۳    
ما زنان در شبکه های اجتماعی
نوامبر 2024
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
252627282930  

زنان روستایی، چالش‌ها و توانمندی‌ها

زنان روستایی در ایران با این‌که افزون بر نقش مادری و همسری سهم بسیاری در احیای زیست‌بوم و اقتصاد خانوار روستایی به دوش می‌کشند، با مجموعه‌ای از چالش‌ها و مشکلاتی همچو محدودیت در دسترسی به آموزش، کمبود امکانات حوزه سلامت و بهداشت و تبعیض در مشارکت اقتصادی روبه‌رو هستند که به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و قانونی آنها مربوط می‌شود…

***

با وجود تلاش‌های فردی و گروهی زنان، برای بهبود وضعیت زنان روستایی در ایران، اقدامات مختلفی همچون ارائه برنامه‌های آموزشی، توانمندسازی اقتصادی، دسترسی به منابع مالی و تسهیلات بهداشتی، و همچنین ترویج حقوق برابر و مشارکت آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها ضروری است.

زنان روستایی در ایران با این‌که افزون بر نقش مادری و همسری سهم بسیاری در احیای زیست‌بوم و اقتصاد خانوار روستایی به دوش می‌کشند، با مجموعه‌ای از چالش‌ها و مشکلاتی روبه‌رو هستند که به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و قانونی آنها مربوط می‌شود. چند نکته کلیدی در پژوهش‌هایی که سازمان آمار ایران درباره مسائل زنان روستایی انجام داده است تکرار می‌شوند: محدودیت دسترسی به آموزش، کمبود امکانات حوزه سلامت و بهداشت و تبعیض در مشارکت اقتصادی.

زنان روستایی در ایران به‌طور کلی از دسترسی به آموزش و تحصیلات بالاتر محروم هستند. نرخ سواد در میان زنان روستایی نسبت به مردان روستایی و زنان شهری کمتر است. مشکلات بهداشتی و دسترسی محدود به خدمات بهداشتی یکی دیگر از چالش‌های بزرگ برای زنان روستایی است. بسیاری از زنان روستایی در فعالیت‌های کشاورزی و کارهای خانگی مشغول به کار هستند، اما دسترسی محدودی به منابع و تسهیلات مالی دارند. کار آنها اغلب یا دستمزد ندارد یا دستمزدشان بسیار محدود است و ممکن است حتی به معاش زندگی روزمره آنها در حد بخور و نمیر نیز کفایت نکند.

چالش‌های زندگی زنان روستایی در ایران چند وجهی هستند و زنان روستایی در استان‌های مختلف وضعیت متفاوتی دارند. با وجود این، برخی از مهم‌ترین مشکلات زنان روستایی در ایران شامل موارد زیر است:

فقر اقتصادی و کمبود فرصت‌های شغلی
بسیاری از زنان روستایی به دلیل نبود فرصت‌های شغلی و درآمد پایدار به کارهای سخت و کم‌درآمد مشغول هستند، مانند کارهای کشاورزی یا دامداری که درآمد کمی دارند. این وضعیت آنها را در معرض آسیب‌های اقتصادی قرار می‌دهد و وابستگی مالی به خانواده‌ها و مردان را افزایش می‌دهد. ناتوانی زنان در دستیابی به استقلال اقتصادی سبب می‌شود که مردان خانواده با آنها همچون اموال خود رفتار کنند و با گرایش‌های پدرسالارانه، حق انتخاب و آزادی فردی زنان و دختران را از آنها بگیرند.

دکتر کاظم خاوازی، معاون وزیر و رئیس سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی در همایش ملی وقت صندوق‌های خرد محلی در مهر سال ۱۳۹۸ خبر داد که سهم زنان در اشتغال بخش کشاورزی در ایران ۱۱ درصد و در دنیا ۴۰ درصد است. این نشان می‌دهد که زنان روستایی ایرانی به‌طور سیستماتیک از مشارکت در حوزه کشاورزی کنار گذاشته شده‌اند.

عدم دسترسی به آموزش
زنان و دختران روستایی اغلب به‌دلیل موانع اقتصادی، فرهنگی، و جغرافیایی به تحصیلات مناسب دسترسی ندارند. ترک تحصیل به‌ویژه در میان دختران روستایی شایع است، که به محدودیت‌های اجتماعی و عدم امکان پیشرفت تحصیلی و شغلی منجر می‌شود.

بر اساس گزارشی که در روزنامه هم‌مهین در سال ۱۴۰۲ منتشر شد دختران روستایی در مقایسه با پسران با بالارفتن سن از تحصیل بیشتر باز می‌مانند. بازماندگی دختران از تحصیل در مناطق مختلف ایران متفاوت است و در برخی استان‌ها آمار بالاتر است. یکی از معلمان این استان در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن یکی از علت‌های ترک تحصیل کودکان روستایی را فقدان آینده شغلی عنوان کرد. او به دلایل دیگری نیز اشاره کرد و گفت که بخش دیگری از دانش‌آموزان به‌دلیل فقر اقتصادی، ترک تحصیل کرده‌اند و این موضوع در مورد دختران بیشتر صدق می‌کند. بسیاری از خانواده‌ها که چند فرزند دارند، نمی‌توانند هزینه‌های تحصیل فرزندان را تأمین کنند، در این شرایط دختران در اولویت ترک مدرسه قرار می‌گیرند و خانواده‌ها هم مشاغلی مانند خیاطی، آرایشگری یا آشپزی را انتخاب می‌کنند که بتوانند در خانه آن را انجام دهند. دختران می‌توانند در سنین ۱۴ تا ۱۵ سالگی وارد این مشاغل شوند و درآمد خوبی داشته باشند. به گفته این معلم به‌همین‌دلیل خانواده‌ها ترجیح می‌دهند به‌جای اینکه فرزندان‌شان به دانشگاه بروند، در شهر خودشان شغلی داشته باشند.

دسترسی محدود به خدمات بهداشتی
در بسیاری از مناطق روستایی، دسترسی به خدمات بهداشتی و پزشکی مناسب محدود است. این مشکل به‌ویژه در دوران بارداری و زایمان می‌تواند سلامت زنان را به خطر بیاندازد و نرخ مرگ و میر مادران را افزایش دهد.

قوانین و سنت‌های محدودکننده‌
بسیاری از زنان روستایی با قوانین و سنت‌های فرهنگی محدودکننده مواجه هستند که حق و حقوق آنها را در حوزه‌های مختلفی مانند ازدواج، طلاق، حضانت فرزندان، و مالکیت محدود می‌کند. این عوامل باعث کاهش استقلال و فرصت‌های زنان در جوامع روستایی می‌شود. اجبار دختران به کودک‌همسری نیز در برخی روستاها رواج بیشتری دارد.

مشارکت محدود در تصمیم‌گیری‌ها
در جوامع روستایی، زنان اغلب در فرآیندهای تصمیم‌گیری در خانواده و جامعه نقشی ندارند یا نقش کمی دارند. این وضعیت باعث می‌شود که نیازها و نظرات آنها نادیده گرفته شود و سیاست‌ها و برنامه‌های محلی بیشتر با نیازهای مردان هماهنگ باشند و زنان از حوزه اجتماعی و اقتصادی کنار گذاشته شوند.

خشونت‌های خانگی و اجتماعی
زنان روستایی به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیف‌تر و وابستگی بیشتر به خانواده‌ها، بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی و اجتماعی قرار دارند. دسترسی محدود به حمایت‌های قانونی و خدمات مددکاری نیز وضعیت آنها را در برابر این خشونت‌ها آسیب‌پذیرتر می‌کند.

در بالا به تعدادی از دشواری‌هایی که زنان روستایی با آن بیشتر دست‌وپنجه نرم می‌کنند اشاره کردیم. خشونت خانگی، کودک همسری و به دوش کشیدن بار تغییرات اقلیمی از مسائل مهمی هستند که در میان زنان روستایی رواج بیشتری دارند و به آن خواهیم پرداخت.

خشونت خانگی
خشونت خانگی به‌ویژه در میان زنان روستایی رواج بسیاری دارد اما آمارهای ملی بسیاری در این‌باره وجود ندارند. مطالعه‌ای که از سوی یک موسسه خیریه ایرانی در سال ۲۰۱۷ انجام شد، نشان داد که تقریباً ۶۳ درصد از زنان روستایی نوعی خشونت خانگی را تجربه کرده اند، در حالی که این رقم در مناطق شهری۳۲ درصد است.

این اختلاف چالش‌هایی را که زنان روستایی با آن مواجه هستند، از جمله وابستگی اقتصادی و دسترسی محدود به خدمات حمایتی را برجسته می‌کند. همچنین، مطالعه‌ای ملی در سال ۲۰۰۴ نشان داد که ۵۳ درصد از زنان متاهل در ایران در سال اول ازدواج با نوعی خشونت خانگی مواجه می‌شوند. به گزارش سازمان حقوق بشر ایران، مطالعه دیگری نشان داد که ۱۵٪ از همسران مورد آزار جسمی قرار گرفته‌اند، در حالی که ۴۲٪ سوء استفاده جنسی را گزارش کرده‌اند.

نرخ بالای خشونت علیه زنان در روستاها با ننگ اجتماعی مضاعفی همراه است که قربانیان را از گزارش تجربیات خود منصرف می‌کند. اگر بتوان به آمارهای واقعی خشونت علیه زنان دست یافت، نیاز به حمایت‌های بیشتر و اصلاحات قانونی برای رسیدگی به خشونت خانگی در ایران هرچه مبرم‌تر خواهد شد.

این مشکلات نشان می‌دهد که برای بهبود وضعیت زنان روستایی در ایران نیاز به برنامه‌های جامعی در حوزه‌های آموزش، بهداشت، اقتصادی و فرهنگی است تا بتوان شرایط بهتری برای آنها فراهم کرد و نقش آنها را در توسعه پایدار جامعه افزایش داد.

کودک همسری
کودک همسری در ایران، به ویژه در مناطق روستایی، به یک معضل جدی تبدیل شده است. عواملی چون فقر، بحران‌های اقتصادی و تغییرات اقلیمی به افزایش این پدیده دامن زده‌اند. در بسیاری از مناطق روستایی، خانواده‌ها به دلیل کمبود منابع و فشارهای اقتصادی، دختران خود را در سنین پایین به خانه شوهر می‌فرستند تا از بار مالی آنها کاسته شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که خشکسالی و مشکلات معیشتی به ویژه در مناطقی مانند خراسان رضوی و آذربایجان شرقی، باعث افزایش آمار ازدواج دختران در سنین زیر ۱۸ سال شده است. این مشکل نه تنها به مسائل اقتصادی بلکه به عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز مرتبط است، چرا که بسیاری از خانواده‌ها به دلیل اعتقادات فرهنگی و سنتی، دختران خود را در سنین کم وادار به ازدواج می‌کنند.

به گزارش روزنامه هم‌میهن که در ۱۴۰۲ منتشر شده است طاهره پژوهش، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان و فعال اجتماعی درباره مشاهدات خود در زمینه ترک تحصیل و بازماندگی از آن می‌گوید:

یکی از دلایل ترک‌ تحصیل، کودک‌همسری است؛ به‌عنوان مثال زمانی که برای کمک‌رسانی به سیل‌زدگان لرستان رفته بودیم، مادرانی را دیدیم که خودشان در سن ۱۷ تا ۱۸ سالگی ازدواج کرده بودند، اما دختران‌شان در مقطع ششم دبستان نامزد کرده بودند. عامل دیگر هم در دسترس نبودن امکانات تحصیلی است. وقتی برای کمک به آسیب‌دیدگان زلزله به خوی رفتیم، متوجه شدیم در برخی از روستاهای نزدیک به این منطقه که حدود ۱۲ هزار نفر جمعیت داشت، امکان تحصیل در دبیرستان برای دختران وجود نداشت. همه خانواده‌ها نیز از نظر مالی توانایی تامین سرویس برای دختران نداشتند و تحصیل آنها هم در اولویت بودجه خانواده نبود، درنهایت از تحصیل محروم می‌شدند. اگر قرار بود هزینه‌ای دراین‌زمینه پرداخت شود، فرزندان پسر خانواده در اولویت قرار می‌گرفتند. ما در شهرستان‌ها بازماندگی از تحصیل را در میان جمعیت دختران و ترک تحصیل را در میان پسران بیشتر می‌بینیم. تحصیل آنقدر شأن خود را از دست داده که وقتی از کودکان تحت پوشش خود می‌پرسیم که چرا بازار کار را انتخاب کرده‌اید، می‌گویند ما مدرک دیپلم را می‌خریم و اگر الان وارد بازار کار شویم، ۱۰ سال جلو می‌افتیم. شرایط فعلی، کودکان را به جایی می‌رساند که فکر می‌کنند تحصیلات آینده‌ای برای آنها ندارد؛ به‌همین‌دلیل روزبه‌روز در میان کودکان ایرانی تحت پوشش خود به‌شدت شاهد ترک تحصیل و جذب آنها به بازار کار هستیم.

تغییرات اقلیمی
زنان روستایی در ایران به‌طور خاص تحت تأثیر تغییرات اقلیمی با مشکلات جدی مواجه هستند. این تأثیرات موارد زیر را دربرمی‌گیرد:

نمایی از زنان کشاورز جنوب کرمان
کمبود آب: تغییرات اقلیمی منجر به کاهش بارندگی و افزایش دما شده است که به نوبه خود به بحران آب در بسیاری از مناطق روستایی منجر می‌شود. این مسئله تأثیر مستقیم بر کشاورزی، منبع اصلی درآمد زنان روستایی، دارد.
کاهش محصولات کشاورزی: تغییرات آب و هوایی و نوسانات آب و هوایی باعث کاهش محصولاتی مانند گندم، برنج و سایر محصولات زراعی می‌شود که زنان روستایی در کشت آن‌ها مشارکت دارند. این موضوع به امنیت غذایی خانواده‌ها آسیب می‌زند و درآمد زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

افزایش مهاجرت: به‌دلیل تأثیرات تغییرات اقلیمی، بسیاری از زنان روستایی و خانواده‌هایشان ممکن است به مناطق شهری مهاجرت کنند. این مهاجرت می‌تواند به عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی و اجتماعی جدید برای زنان منجر شود و آن‌ها را در شرایط آسیب‌پذیری قرار دهد.

بهداشت و سلامت: افزایش دما و تغییرات محیطی می‌تواند به بروز بیماری‌های جدید یا افزایش موارد بیماری‌های موجود منجر شود. زنان به‌ویژه در مناطق روستایی ممکن است به خدمات بهداشتی دسترسی محدودی داشته باشند و این شرایط می‌تواند سلامت آن‌ها و خانواده‌هایشان را تهدید کند.

با وجود این، زنان روستایی در ایران نقش‌های سازنده‌ای در راستای توسعه پایدار محیط زیست و محافظت از آن ایفا می‌کنند و آنان در عمل در حوزه محیط زیست و اقتصاد پایدار گام‌های موثری برمی‌دارند. چند نمونه از این تلاش‌ها را در زیر می‌خوانید:

مدیریت منابع آب: زنان روستایی معمولاً در مدیریت منابع آب و آبیاری محصولات کشاورزی نقش مهمی دارند. آن‌ها با استفاده از روش‌های سنتی و تجربیات خود، می‌توانند به حفظ و استفاده بهینه از آب کمک کنند. به عنوان مثال، در برخی مناطق، زنان به استفاده از سیستم‌های آبیاری قطره‌ای برای کاهش مصرف آب و افزایش بهره‌وری محصولات روی آورده‌اند.

ترویج کشاورزی پایدار: بسیاری از زنان در روستاها به کشاورزی ارگانیک و بدون استفاده از سموم شیمیایی مشغول هستند. آن‌ها با استفاده از روش‌های کشاورزی پایدار، خاک را حفظ و به تقویت تنوع زیستی کمک می‌کنند. این شیوه‌های کشاورزی می‌تواند به حفظ سلامت محیط زیست و بهبود کیفیت محصولات غذایی منجر شود.

حفاظت از تنوع زیستی: زنان روستایی با حفظ گیاهان و دانه‌های محلی و سنتی، به تنوع زیستی کمک می‌کنند. آن‌ها معمولاً در کشت و نگهداری گیاهان بومی و محلی که مقاومت بیشتری در برابر تغییرات اقلیمی دارند، مشارکت دارند.

آموزش و آگاهی‌بخشی: زنان روستایی می‌توانند در آموزش و ترویج آگاهی در مورد حفاظت از محیط زیست در جوامع محلی نقش داشته باشند. آن‌ها می‌توانند اطلاعاتی در مورد روش‌های پایدار کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی به دیگران منتقل کنند.

مشارکت در تصمیم‌گیری‌های محلی: زنان به‌عنوان اعضای فعال جامعه می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های محلی درباره مدیریت منابع طبیعی و برنامه‌ریزی‌های توسعه پایدار مشارکت کنند. این مشارکت می‌تواند به در نظر گرفتن نیازها و نظرات آن‌ها در فرآیندهای توسعه و مدیریت محیط زیست کمک کند.
با وجود تلاش‌های فردی و گروهی زنان، برای بهبود وضعیت زنان روستایی در ایران، اقدامات مختلفی همچون ارائه برنامه‌های آموزشی، توانمندسازی اقتصادی، دسترسی به منابع مالی و تسهیلات بهداشتی، و همچنین ترویج حقوق برابر و مشارکت آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها ضروری است. سازمان‌های دولتی و غیردولتی، با همکاری جامعه بین‌المللی، تلاش می‌کنند تا با رفع این چالش‌ها به ارتقاء وضعیت زنان روستایی و بهبود شرایط زندگی آن‌ها کمک کنند./ زمانه

۲۷ تیر ۱۴۰۳

نظرات بسته است

جستجو
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
آرشیو مطالب قدیمی