زنان اُپرای ایران
منیر وکیلی بعد از مهاجرت اجباری به اروپا در سال ۱۳۶۱ بر اثر تصادف رانندگی در بلژیک در گذشت. اِولین باغچهبان بعد از ترک ایران سالها در استانبول زندگی کرد و ۱۳۸۹ در حالی فوت کرد که بسیاری از کودکان و جوانان ایرانی هیچ خاطرهای از آثار با ارزش او و همسرش نداشتند. و شاید دانشجویان این روزهای دانشگاه کرمان ندانند که این دانشگاه به همت فاخره صبا و همسرش، علیرضا افضلیپور، بنیان گذاشته شد. …/
****
نازی پیران- بهمن ۱۴۰۰
اُپرا در ایران بسیار دیرتر از ایتالیا، زادگاه اُپرا، متولد شد و در کمتر از سی سال به اوج رسید و پایان یافت. اولین اُپراها در دههی ۲۰ به روی صحنه رفتند و جریان اُپراخوانی تا سال ۱۳۵۷ بهترین سالهای خود را داشت و با سقوط خاندان پهلوی اُپرا و اُپراخوانی تا سالها به فراموشی سپرده شد. شاید تعجب کنید اگر بخوانید که زنان در این حوزه در ایران پیشرو بودهاند. نخستین خوانندهی حرفهای و دانشآموختهی اُپرا در ایران، ساتنیک آقابابیان معروف به مادام ساتو پری آقابابوف در دههی ۱۳۰۰ خواننده و بازیگر بیشتر نمایشهای معروف و بنام تهران بوده است.
شاید گمان کنید پری آقابایف به دلیل ارمنی بودن توانسته از چنین موقعیتی بهرهمند شود. اما در نسل بعدی خوانندگان و اُپراخوانهای ایران نیز ما همچنان شاهد حضور پررنگ زنان بر صحنه هستیم. زنانی از میان خانوادههای مسلمان و البته اهل هنر و فرهنگ. زنان هنرمندی همچون فاخره صبا، منیر وکیلی، اِولین باغچهبان که در پست بعدی معرفی مختصری از آنها خواهیم داشت.
با افزایش اقبال هنرمندان و علاقمندان به هنر موسیقی و آواز، تالار رودکی (بعدها تالار وحدت) به طور ویژه برای اجرای موسیقی و آواز سال ۱۳۴۶ در تهران ساخته شد و همزمان با آن گروه اُپرای تهران به همت منیر وکیلی و همراهی سایرین آغاز به کار کرد. در مراسم افتتاحیه تالار رودکی تهران در ۱۳۴۶ وکیلی کارگردانی اپرای زال و رودابه، اثر ثمین باغچه بان، را به عهده داشت. رهبر ارکستر این اپرا حشمت سنجری و رهبر گروه کُر اِولین باغچهبان بود.
گروه اُپرای تهران به گواه مدارک و شواهد «سالهای اولیه موجودیت خود را با موفقیت شایانی گذراند و گروهی از پسران و دختران جوان را که از سراسر کشور برای آموزش موسیقی، آواز تکی و دسته جمعی و نیز ترانههای سنتی و فولکوریک دست چین و انتخاب شده بودند را جمع کرد و به تعلیم و تربیت آنان پرداخت.» (وطندوست, ۱۳۸۱)
همانطور که در پیشتر گفتیم هنر اُپرا همانقدر که دیر به ایران پا گذاشت زود نیز به خاموشی گرایید. با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ گروه اُپرای تهران به کار خود پایان داد، تالار رودکی به تالار وحدت تغییر نام داد و تا سال ۱۳۹۱ هیچ اُپرایی (به جز چند اُپرای عروسکی) دیگر بر صحنهی تالار رودکی نرفت و زنان هنرمند از کار و آواز منع شدند و یک به یک خانهنشین. این سرگذشت تلخ اغلب هنرمندان زن ایرانی است که به سختی پا به عرصهی هنرمندی میگذارند و خوش میدرخشند و ناگهان بیهیچ یاد و خاطرهای از صحنه کنار میروند.
منیر وکیلی بعد از مهاجرت اجباری به اروپا در سال ۱۳۶۱ بر اثر تصادف رانندگی در بلژیک در گذشت. اِولین باغچهبان بعد از ترک ایران سالها در استانبول زندگی کرد و ۱۳۸۹ در حالی فوت کرد که بسیاری از کودکان و جوانان ایرانی هیچ خاطرهای از آثار با ارزش او و همسرش نداشتند. و شاید دانشجویان این روزهای دانشگاه کرمان ندانند که این دانشگاه به همت فاخره صبا و همسرش، علیرضا افضلیپور، بنیان گذاشته شد.
عجیبتر از همه سرگذشت بانو آقابایف است. او که تا دههی ۲۰ فعالترین خواننده اُپرا و بازیگر زن ایرانی بود و حتی گروه هنری خودش را تشکیل داده بود و موسس سینما و تئاتر پری بود؛ بی هیچ نشانه و ردپایی ناگهان در غبار سالها گم شد و تنها میدانیم سال ۱۳۵۸ به دیار باقی شتافته است!
منابع:
•بهنژاد, ن. ۱۳۹۹, ۷ ۳. نگاهی اجمالی به تاریخچه اپرا در ایران. سایت غروب آنلاین
• فروغ, م. ۱۳۴۰. اپرا. موسیقی, ۵۶, ۴-۹.
•وطندوست, م. ۱۳۸۱,بیستمین سالگرد خاموشی منیر وکیلی. بخارا, ۲۷, ۳۳۷ – ۳۴۳.
برگرفته از : کانال علمی مطالعات زنان
۲۶ بهمن ۱۴۰۰