در گرامی داشت روز جهانی زبان مادری
“یونسکو”،سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان ملل متحد، ۲۱ فوریه [۳ اسفندماه] را روز جهانی زبان مادری اعلام کرده است. این نامگذاری در سال ۱۹۹۹ با هدف کمک به حفظ تنوع زبانی و فرهنگی جهان انجام شد.بر پایه آمارهای یونسکو، نیمی از ۶ هزار زبانی که مردم جهان بدانها سخن میگویند درحال نابودی است. به گفتهٔ کارشناسان یونسکو، با نابودی هر زبان بخشی از گنجینهٔ فرهنگ بشری هم نابود میشود…/
*****
“یونسکو”،سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان ملل متحد، ۲۱ فوریه [۳ اسفندماه] را روز جهانی زبان مادری است. مطابق آنچه سازمان جهانی یونسکو بیان کرده است، نزدیک به ۶ هزار زبان شناخته شده در دنیا وجود دارد که نیم از آن در حال فراموشی است. زبانهایی که در مسیر فراموشی قرار گرفتهاند اغلب توسط گروههای کوچک رواج دارند و اگر بخواهیم در این رابطه آماری صحبت کنیم باید بگوییم: ۹۶ درصد از زبانها تنها در بین ۴ درصد از جمعیت جهان رواج دارند. به گفتهٔ کارشناسان یونسکو، با نابودی هر زبان بخشی از گنجینهٔ فرهنگ بشری هم نابود میشود. سازمان جهانی یونسکو معتقد است که، باید امکانات و شرایطی فراهم شود تا زبانهایی که در حال فراموشی هستند در کنار زبانهای فراگیر شانس ادامه حیات داشته باشند.
این نوشته از صفحه فیس بوک کاوه کرمانشاهی روزنامهنگار و فعال حقوق بشر به مناسبت روز جهانی زبان مادری انتخاب شده است:
امروز روز جهانی #زبان_مادری (#زووان_داڵگی) است. من زبان مادری را از زبان مادرم نیاموختم! در کودکی از خانواده شنیدم و در جوانی با دوستانم حرف زدم. سالها گذشت تا این متن که چند سال پیش نوشتم پایان خوشتری بیابد و روزی بیاید تا در آستانه چهل سالگی من و در گذر مادرم از هفتاد سالگی، کوردی را زبان مادری/فرزندیمان کنیم.
مادرم آخرین دختر یک خانواده کُرد یارسان اهل کرماشان بود/است. همه خالهها و داییهای بزرگترم با هم کُردی حرف میزدند/میزنند به جز مادرم! این نه تصمیم آگاهانه اوی کودک بود و نه مادرش که حتی فارسی را خوب بلد نبود. آنها مثل خیلی از خانوادههای دیگر در شهر کرماشان مغلوب فضای حاکم، تبلیغات فرهنگی و سیستم آموزش آن زمان شدند که سعی داشت فارسی را به عنوان زبان برتر، رسمی و علمی به غیرفارسها بقبولاند و آنها را به فارسی حرف زدن حتی در محیط خانه و سطح شهر ترغیب کند.
مادرم میگوید زمزمههای تغییر زبان در نسل ما از همان کوچههای شهر و سالهای اول مدرسه آغاز شد و ما دختربچهها حتی زودتر از همسنهای پسرمان شروع کردیم به فارسی حرف زدن با هم. حتی بعضی وقتها خجالت میکشیدیم مادرمان را جلوی بقیه بلند “دایه” صدا بزنیم. دایه اما تا آخر عمر کُردی حرف میزد و دختر کوچکش که حالا به مدرسه میرفت و قرار بود بعدها خانم معلم شود به فارسی جواب میداد.
مادر من ۷۰ سال دارد. عمر آسیمیلاسیون (استحاله فرهنگی) در کرماشان اما از سن او بیشتر است. از اواخر قاجار و با روی کار آمدن پهلوی با شدت شروع کردند و جمهوری اسلامی آن را با حدت ادامه داد. اما سالهاست موجی از بیداری هویتی در کرماشان آغاز شده است که نه مطلوب سیستم حاکم است و نه به مذاق اپوزیسیون مرکزگرا خوش میآید. من هم محصول این موج بودم. یکی از هزارانی که قرار بود زبان مادری برایمان تنها در حد نوستالژی لالاییهای مادر و مادربزرگ بماند. اما یک جایی ایستادیم و گفتیم، نه! دیگر بس است.
بیست ساله بودم که شروع کردم به کُردی یاد گرفتن و حرف زدن. همان سالهای اول یک بار به مادرم گفتم چه بد که زبان مادری را از زبان مادرم یاد نگرفتم و حتی گفتم راستش حالا در جمع دوستانم خجالت میکشم که با تو فارسی حرف میزنم. او مکثی طولانی کرد. انگار در همان یک لحظه، تاریخ سه نسل از مقابل چشمانش گذشت. مادرش، خودش و من. حتما مکالمات خودش با دایه را در ذهن مرور کرد. او که لابد در کودکی از فارسی حرف نزدن مادرش خجالت میکشید حالا فرزندی را در مقابلش داشت که از کُردی حرف نزدن با او خجالت میکشید. تنها پاسخ کوتاهی که بعد از مکث طولانیاش داد این بود: «تقصیر من نبود. من هم مثل خیلیهای دیگر فکر میکردیم فارسی حرف زدن برای آینده خودمان و شما بهتر است. اما اشتباه کردیم.»
نسل من و مادرم محصول یک شکست و پیروزی بودیم. من هیچ وقت نتوانستم لذت حرف زدن به زبان کُردی را به عنوان زبان اول با پدر و مادرم درک و تجربه کنم. این از آن حسرتهاییست که تا پایان عمر با من خواهد ماند. اما پیروزی وقتیست که سالهاست مادرم را میشنوم که در کوچه و خیابان و در بین دوست و آشنا کُردی حرف میزند. حتی سر خاک دایه! خودش بارها گفته است: «رووله یک بار دیگر با تو بزرگ شدم» و من یقین دارم اگر او زمان کودکی در گوشم لالایی کُردی دایه را نخوانده بود، سخت بود در بیست سالگی زبانم به کُردی باز شود و حتی روزی بتوانم در آستانه چهل سالگی من و در گذر او از هفتاد سالگی، کوردی را زبان مادری/فرزندیمان کنیم.
منبع: صفحه فیس بوک کاوه کرمانشاهی روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
۳ اسفند ۱۴۰۰