معرفی کتاب « دنیای شگفتانگیز نو»
در قرن بیست و یکم پیشرفتهای فنی غیرقابلتصوری در جامعه رخ داده است و به نظر میرسد آنچه که تخیلی بود بهزودی به واقعیت تبدیل میشود. چگونگی نظارت بر تکنولوژی مساله جدیدی است و نگرانیهایی به وجود آورده است در شرایطی که هنوز از امکانات تکنولوژی و چگونگی کنترل آن اطلاع کاملی وجود ندارد. ../
دکتر شهلا اعزازی
🔹آلدوس هاکسلی فمنیست نبود اما سالها پیش از شولامیث فایراستون (فمینیست رادیکال) تغییرات فرزندآوری را در داستان علمی تخیلی خود نشان داد.
🔹از نظر فایراستون جنبشهای سیاسی مردانه حتی اگر منجر به نابودی سرمایهداری شوند نیز ستم بر زنان را پایان نمیدهند. او نیروی محرکه تاریخ را مناسبات بازتولیدی در نظر میگرفت و بر تفاوت زیستشناختی بین زن و مرد تاکید داشت. وظیفه تولیدنسل بر عهده زنان است و این اولین شکل ستم تاریخی است و به تثبیت مردسالاری میانجامد.
🔹فایراستون عقیده داشت زنان باید با استفاده از تکنولوژی کنترل ابزار تولیدمثل را در دست گیرند و از رابطه بازتولیدی آزاد شوند. راهحل او گسترش راههای مصنوعی تولیدمثل، باروری آزمایشگاهی و انتقال جنین بود اما در آن زمان تنها امکان جلوگیری از بارداری از طریق قرصهای ضدحاملگی وجود داشت.
🔹هاکسلی در سال ۱۹۳۲ مدتها قبل از ظهور تکنولوژیهای امروزی و نظریههای فمینیستی، کتاب علمی-تخیلی « دنیای شگفتانگیز نو» را نوشت. هاکسلی میگوید که این داستان را با هدف نشان دادن تاثیر پیشرفتهای علمی بر روی زندگی انسان نوشته است.
🔹وقایع این رمان در سال ۲۵۴۰ در لندن رخ میدهد. جامعه از لحاظ تکنولوژی آنچنان پیشرفت کرده است که قادر به تولید جنین از طریق مهندسی ژنتیکی در آزمایشگاه است. در این جامعه زنان باردار نمیشوند، فرزندی به دنیا نمیآورند و مراقبت از آن را عهدهدار نخواهند شد. اصل تولید انبوه مردان و زنان استاندارد در آزمایشگاه به شکل دوقلوهای یکسان است (پیشرفت تکنولوژی تولید ۹۶ دوقلوی یکسان را ممکن ساخته). همچنین با دخالت در مرحله رشد امکان تولید چهار گونه از انسان را فراهم کردهاند. انسان الفا (بسیار باهوش) و انسان اپسیلن (بسیار کودن) و دو نوع دیگر در این میانه. سلسله مراتب اجتماعی وجود دارد و هر فرد در موقعیت خاص اجتماعی خود فعالیتی را انجام میدهد که بر عهده او گذاشته شده است.
🔹در دنیای شگفتانگیز نو معیارها و ارزشهای متفاوتی حاکم است؛ خانواده، عشق و تکهمسری نماد انحصارگرایی در نظر گرفته میشوند و شعار این جامعه «هر کسی متعلق به تمام افراد دیگر است» شامل روابط جنسی نیز میشد. برخی از مفاهیم مانند «زندهزایی»، «مادر» و «خانواده» کلمات زشت و خجالتآوری بودند.
🔹در این جامعه اتوپیایی انسانها در آرامش کامل زندگی میکنند و برای آنکه گمان برند که در آسایش و آرامش به سر میبرند باید جانشینی برای الکل و موادمخدر به آنان داده شود که ضرر آن کمتر و لذتش بیشتر باشد (سوما مادهای است که به صورت منظم به همه افراد داده میشود). دنیای پیشرفته توسط کنترلکنندههایی با هدف نظارت بر فعالیتهای مختلف جامعه اداره میشود. نکته جالب اینکه کنترلکنندگان، مدیران و افراد ردههای بالا جملگی مرد هستند.
🔹جهانی که هاکسلی به تصویر میکشد نوعی بازسازی باورهای فایراستون است. دیدگاه فایراستون از طرف سایر فمینیستها مورد انتقاداتی قرار گرفت. یکی از مهمترین انتقادات این نکته بود که در صورت استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته برای باروری، مردان قدرت نظارت بر تکنولوژی را بر عهده خواهند گرفت و باز هم زنان زیر کنترل مردان خواهند بود. اما آیا میتوان قابلیت علمی زنان را کمتر از مردان دانست؟ اگر کنترلکنندگان جمعی از زنان و مردان باشند آیا شرایط اجتماعی متفاوت خواهد شد؟
🔹در قرن بیست و یکم پیشرفتهای فنی غیرقابلتصوری در جامعه رخ داده است و به نظر میرسد آنچه که تخیلی بود بهزودی به واقعیت تبدیل میشود. چگونگی نظارت بر تکنولوژی مساله جدیدی است و نگرانیهایی به وجود آورده است در شرایطی که هنوز از امکانات تکنولوژی و چگونگی کنترل آن اطلاع کاملی وجود ندارد.
🔹دنیای شگفت انگیز نو یک داستان کلاسیک علمی-تخیلی است. با توجه به پیشرفتهای علمی حال حاضر خواندن آن میتواند جالب باشد. این کتاب در سال ۱۳۶۶ از طرف نشر «کارگاه هنر» با ترجمه حشمتالله صباغی و حسن کاویار به چاپ رسید. ترجمه جدید کتاب با نام «دنیای قشنگ نو» در سال ۱۴۰۱ از طرف انتشارات نیلوفر با ترجمه سعید حمیدیان به بازار آمد./ مطالعات زنان
۶ مرداد