چگونه از تضییع حقوق مادران بکاهیم؟
آیا بهتر نیست که سیاستگذاران حکومتی که بهدنبال افزایش جمعیت هستند بهجای اجبار زنان به فرزندآوری و حذف بیشتر آنان از جامعه، دست به اصلاحات فرهنگی، اجتماعی و قانونی برای تشویق زنان به فرزندآوری بزند. اصلاحاتی همچو تغییر شرایط فرهنگی- اجتماعی نقش مادری و تغییر واگذاری یک سویه نقشهای مراقبتی بر عهده زنان و بالاخره تغییر قوانین تبعیضآمیز در مورد مادران…
***
امتداد؛ پرستو سرمدی: در جامعه ما حقوق مادران تضییع میشود، بیش از تضییع حقوق سایر زنان. مقدس جلوه دادن نقش مادری و نسبتهای غیرواقعی و مخدوش دادن به مادری، بهمنظور پنهان کردن آنچه در واقعیت مادری رخ میدهد انجام میشود. این مادری مقدس شده معنایی جز نادیده گرفتن نیازها و خواستههای انسانی مادران و کنترل اجتماعی آنان ندارد. یعنی آن چیزی که مردسالاری برای تداوم خود به آن نیاز دارد. با این حال با برخی تغییرات فرهنگی، اجتماعی و حقوقی میتوان از این تضیع حقوق کاست. انجام این تغییرات در سه بعد ضروری به نظر میآید:
اول: تلاش برای تغییر فرهنگی- اجتماعی نقش مادری.
دوم: تغییر واگذاری یک سویه نقشهای مراقبتی بر عهده زنان.
سوم: تغییر قوانین تبعیضآمیز در مورد مادران.
اول: مادری به عنوان یک نقش یک ساخته اجتماعی فرهنگی است. یعنی فرهنگ و ساختار جامعه تعیین کرده که مادر چه نقشها و مسیولیتهایی را باید برعهده بگیرد، چه ویژگیهایی باید داشته باشد، از کدام خواستههایش باید بگذرد تا احساس کند مادر خوبی است و به وظیفه مادریاش عمل کرده است. در حالی که این تعریف فرهنگی و اجتماعی میتواند ربطی به نیازهای واقعی کودک و نقش مادری نداشته باشد. در جامعه ما تعریفی که از مادری شده بسیار درجهت کنترل و طرد اجتماعی مادر است. بسیار به دنبال دست کشیدن مادر از حضور اجتماعی، اشتغال و تحصیل است.
زنی که بعد از فرزند دار شدن همچنان به دنبال اهداف شخصیاش میرود، سرزنش میشود. فشار روانی این سرزنش به قدری بالاست که خیلی از زنان از اهدافشان دست میشویند. تصور کنید کودکی بیمار شود و مرتب به مادرش گفته شود که اگر در خانه مانده بود، برای کودکش چنین اتفاقی نمیافتاد. این فشاری نیست که قابل تحمل باشد. فشاری که هیچ وقت متوجه پدران نمیشود. تن دادن به این حذف اجتماعی خود تبعات منفی زیادی برای زنان دارد و تبعیض جنسیتی را بسیار تقویت میکند.
دومین عامل تضییع حقوق مادران زنانه شدن نقشهای مراقبتی است. به این معنا که وظیفه مراقبت از کودک یک سویه بر عهده مادر گذاشته می شود. گویی پدر و جامعه وظیفهای در این ارتباط ندارند. در حالی که پدر نقش برابری با مادر در این مساله باید داشته باشد و نظام اجتماعی که در ایران بسیار هم به دنبال افزایش جمعیت است نقش دو چندانی برعهده دارد، هم در نگهداری کودکان و هم در آموزش آنها. معنای این حرف چنین است که اولا وظیفه مراقبت از کودکان باید به طور مساوی بین مادر و پدر تقسیم شود.
به طور مساوی اشتغال و اهداف شخصی و اجتماعی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. میزان مرخصی مربوط به مراقبت از کودکان برای پدران و مادران باید برابر باشد، تا زنان بعد از مادر شدن به دلیل مرخصیهای طولانی که مجبور می شوند بگیرند اندک اندک از اشتغال حذف نشوند.
دوم این که جامعه باید امکانات لازم را برای راهاندازی مهدکودک، مدرسه و مراکز نگهداری کودکان با کیفیت و ارزان فراهم کند. این وظیفهای است که در جامعه ما دولت از دوش خود بر میدارد و با حذف اجتماعی زنان یک جانبه بر دوش مادر میگذارد. در حالی که اگر پدر و جامعه هم به وظیفه خود عمل کنند، مادری چنین سخت و پرهزینه برای زنان نخواهد بود و آنان میتوانند اوقات شادتر و با کیفیتتری را در کنار کودانشان بگذرانند. فرزندان هم بعد از بزرگ شدن به خاطر فداکاریهایی که مادر برایشان انجام داده تحت فشارهای روانی سنگین و برعهده گرفتن وظایفی که ممکن است زندگیشان را مختل کند قرار نمیگیرند.
عامل دیگری که به شدت منجر به تضییع حقوق مادران شده و بسیار هم مورد اعتراض بوده و در مورد آن گفته شده قوانین تبعیضآمیز است. قوانینی که به راحتی میتواند حضانت کودک را بعد از ۷ سالگی از مادر بگیرد. امکان تصمیم گیری در امور کودک را تحت عنوان ولایت از مادر سلب کند و حتی در صورت فوت پدر آن را به مادر ندهد. قانونی که اثر خود را در اموری مانند عدم حق مادر برای گرفتن شناسنامه و گذرنامه برای کودک، عدم امکان بازکردن و برداشت کردن از حساب بانکی، عدم اجازه ثبت نام فرزند در مدارس، عدم امکان تصمیمگیری در امور پزشکی فرزند مانند جراحی را ندارد. مادر حتی دقایقی بعد از این که نوزاد خود را به دنیا میآورد نمیتواند او را با خود از بیمارستان خارج کند چون نوزاد متعلق به پدر و جد پدری محسوب میشود و …
این امور نقش زیادی بر کاهش تمایل زنان به فرزندآوری داشته است. بنابر این اگر سیاستگذاران به دنبال افزایش جمعیت هستند به جای اجبار زنان به فرزندآوری و حذف بیشتر زنان از جامعه باید برای اصلاحات ذکر شده تلاش نمایند.
۱۷ بهمن ۱۴۰۰